مزاح رییسجمهور
حیدر مستخدمینحسینی*اگر دولت معتقد است «شرایط صلح و جنگ با هم تفاوت دارد»، باید پرسید در حوزه امور اجتماعی و فرهنگی که اصلاح ساختار آنها نیازی به تفکیک مقاطع زمانی ندارد، چه تغییر و تحولی صورت گرفته است؟ از سوی دیگر و در حالی که دولت همواره از ناعادلانه بودن سیاست پرداخت یارانهها در دولت محمود احمدینژاد سخن میگوید، آیا در دولت خود برنامهای برای اصلاح سیاست هدفمندی یارانهها اجرا کرده است؟
از این رو هر آنچه تلاش کنیم شرایط کنونی کشور را به گردن آمریکا بیندازیم و به نتیجه نرسیدن وعدههای انتخاباتی را نتیجه شرایط جنگی بدانیم، باز هم نمیتوان صحبتهای اخیر آقای رییسجمهور را همراستا با قواعد اقتصاد سیاسی دانست.
اگر به ساختار بودجه ۹۹ و انتقادات کارشناسی صاحبنظران به آن نگاهی بیندازیم، مشخص میشود که دولت هیچ یک از انتقادات را نمیپذیرد و از ادبیات «هو کردن» در پاسخ به نظریات کارشناسان و صاحبنظران استفاده میکند. به این ترتیب دولت نهتنها از تلاشهای بیدریغ رسانهها و صاحبنظران برای حل مشکلات کشور استقبال نمیکند بلکه با به کار بردن ادبیاتی که زیبنده سیاسی دولت نیست این گروه از جامعه را به عقب میراند.
به نظر میرسد نگاه حسن روحانی و صحبتهای اخیر وی نشاتگرفته از وضعیت نابسامان اجتماعی کشور است، به طوری که وی تلاش میکند با مردم مزاح و اعلام کند که برنامههای انتخاباتیاش به دلیل قرار گرفتن در شرایط جنگ اقتصادی قابلیت اجرایی خود را از دست داده است.
حال اگر بپذیریم که دوران صلح به سر رسیده و کشور در شرایط جنگ به سر میبرد باید این پرسش را مطرح کنیم که دولت چه برنامهای برای دوران جنگ ارائه داده است؟ کدام لایحه دولت در شرایط جنگ به مجلس ارسال شده و کدام یک از برنامههای دولت در حوزههای واردات، سیاستگذاری اقتصادی و تولید با تغییر رویه همراه بوده است؟
به نظر میرسد خلأ اساسی در شرایط کنونی به برنامه دخل و خرج دولت برمیگردد. دولت از یکسو از بودجه استقامت نام میبرد و از سوی دیگر آن را بودجهای معیشتی مینامد. باید پرسید اگر بودجه دولت استقامتی است پیشبینی فروش یک میلیون بشکه نفت در روز که مقامات دولتی نیز آن را تنها در راستای امیدآفرینی میدانند بر چه مبنایی صورت گرفته است؟
در عین حال که دولت بودجه سال آینده را راهکاری برای عبور از رکود اعلام میکند باید پرسید با چه مکانیسمی خروج از رکود محقق میشود؟ آیا دولت بر مبنای افزایش مالیات قرار است خروج از رکود را محقق کند که اگر چنین است این موضوع با اما و اگرهای بسیاری همراه میشود.
در مجموع باید گفت که اگر پیشبینیها و برآوردهای دولت در سال ۹۶ و در زمان صلح بوده است، اکنون باید دولت را با این پرسش اساسی روبهرو کرد که برنامهریزی دولت برای دوران جنگ چه بوده است؟
* اقتصاددان
لینک کوتاه :