آمریکا به دنبال محاصره تهران
مهدی مطهرنیا* قبل از روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده آمریکا اساسا دکترین آمریکا به سمت و سوی ایجاد فضایی در جهت محدود کردن همکاریهای بینالمللی ایران و محاصره منطقهای تهران رقم میخورد.
تمام سیگنالها نشان میداد جدای از آنکه چه رییس جمهوری از احزاب دموکرات و چه جمهوریخواه به کاخ سفید راه یابد با توجه به آنچه که بعد از برجام رخ داده بود، دکترین محدود کردن همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران در چارچوب سیاستهای آمریکا حاکم شود اما تفاوت آن بود که با روی کار آمدن هیلاری کلینتون همکاریهای بینالمللی با ایران در قالب تفسیر محدود از برجام محدود میشد اما با روی کار آمدن ترامپ این جهتگیری بسیار رادیکالتر شد و همکاریهای بینالمللی با ایران در قالب خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا عملیاتی شد و از طرفی ایالات متحده آمریکا محاصره منطقهای تهران را به انجام خواهد رساند که تهران را در چارچوب استراتژی جوجیتسو– تحریک کردن، جا خالی دادن و پرتاب کردن– به عنوان سه تاکتیک این استراتژی به میدانی بکشد که ایران شروعکننده جنگ با آمریکا تلقی شود.
آمریکاییها با حضور وسیع ناوگانهای دریایی خود در خلیجفارس، ایران را تهدید کردند و ایران هم واکنش نشان داد، جنگ نفتکشها، سپس مساله زدن پهپاد آمریکایی، جنگهای نیابتی در منطقه و حملاتی که به آرامکو صورت گرفت و انگشت اتهام ایالات متحده آمریکا به سوی ایران دراز شد، سپس حملاتی که به منطقه سبز عراق شد، در نهایت توئیتی که ترامپ پس از زدن پهپاد آمریکایی کرده بود، منجر به حملات اخیرا در عراق به پایگاههای نیروهای نزدیک به ایران شد. در آن توئیت ترامپ اعلام کرده بود که زدن پهپاد آمریکایی برای ما چندان مهم نیست. آنچه که برای ما اهمیت دارد، کشته شدن شهروندان آمریکایی در منطقه است و اگر شهروند آمریکایی کشته شود یا سرباز آمریکایی مورد حمله قرار گیرد ما عمل تلافیجویانه خواهیم داشت.
اخیرا در حملهای که به منطقه سبز بغداد شد یک پیمانکار آمریکایی کشته شد و سپس ما شاهد حمله وسیع آمریکا به پایگاههای نظامی نیروهای وابسته به ایران در عراق بودیم که منجر به تحریک این نیروها برای اشغال سفارت آمریکا در بغداد شد. پیش از آن آمریکاییها با پیشبینی همین موضوع، سفارت را کاملا خالی کرده و تنها نیروهای محافظ و امنیتی در سفارت حضور داشتند و مقابل تظاهرکنندگان در واقع دفاعی نکردند و بدین ترتیب زمینههای ایجاد فضای ضدآمریکایی در بغداد را برای شکل دادن به یک حرکت جدید در پرتاب کردن نظام جمهوری اسلامی دنبال میکند، به همین دلیل است که ترامپ در توئیت خود نوشته است که ایران مسوول حمله به سفارت آمریکا در عراق است و در این ارتباط دولت عراق را مسوول حفاظت از سفارت آمریکا در عراق دانسته است.
به نظر میرسد با رخدادهای اخیر در عراق محاصره غیرفعال علیه تهران در منطقه در آیندهای نزدیک به محاصره فعال و حتی رسیدن به مرزهای یک جنگ گرم تمایل پیدا میکند. آمریکاییها بد نمیدانند که بتوانند زمینههای ایجاد فضای مساعد برای به صفر رساندن امکان صدور نفت ایران را فراهم کنند و در صورت ادامه این حملات و درگیریها در عراق، امکان حمله به مناطق نفتی ایران و پالایشگاهها مدنظر قرار میگیرد و بدین ترتیب آمریکاییها میتوانند با ایجاد نقصان در صدور نفت ایران، جلوی قاچاق نفت و دور زدن تحریمها را از مبدا بگیرند، چراکه با ایجاد یک فضای ضدایران و حمله به مناطق نفتی، استخراج نفت و احیانا زمینههای تسلط بر این مناطق را به صورت مستقیم یا نیابتی فراهم و بدینترتیب گلوگاه اقتصاد ایران را نیز مسدود میکنند.
به هر تقدیر اکنون عراق روی شن روان قرار دارد؛ شن روانی که در حواشی خود نیز دچار لغزندگی شده است. ایران از عراق پس از حمله آمریکا به عراق، در جهت ریزش نظام تمامیتخواه صدام حمایتهای جدی به عمل آورد تا بتواند زمینههای همکاری بیشتر میان تهران و بغداد با توجه به وجود جمعیت قابل قبولی از شیعیان در عراق را داشته باشد و بتواند زمینههای این همگرایی را از طریق معبر عراق، نزدیکی به ملتهای عربی و گسترش سطح مقاومت و بالطبع نفوذ ایران در کشورهای منطقه در چارچوب محوریت مقاومت ایجاد کند که به هر تقدیر با چالشهایی چون چالش بحران سوریه، رودررویی عربستان با ایران در یمن و گسترش آن به حوزه لبنان روبهرو شد و بدین ترتیب ما شاهد یک جنگ نیابتی سخت میان ایران و قدرتهای رقیب منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای بودیم که در برابر نوعی اتحاد نانوشته میان ایران و روسیه شکل گرفت و مقاومت و جبهه موافقتی را که قبلا نام گذاشتهام، تشدید کرد، بنابراین جبهه موافقت آمریکا تحکیم بیشتری پیدا کرد.
آمریکاییها خود را از درگیری مستقیم در یمن کنار کشیده شاهد رودررویی عربستان با ایران و دیگر کشورهای دولتهای عربی موافق با عربستان با کش و قوسهای متفاوتی در این سالها بودهایم که بحران سوریه در مرکز ثقل آن قرار داشت. بهمن سوریه از قلههای این کشور به دو سمت لبنان و عراق سرازیر شد و اکنون دامنههای آن در حال گذر از مرزهای عراق به سمت خاک ایران و درون ایران در حال نشانه گرفتن است، بنابراین باید گفت این بازی خطرناکی است که اگر به زودی کنترل نشود، میتواند زمینهساز گسترش هیجانات ناشی از این محاصره، از وضعیت محاصره به رودررویی شود.
*کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :
امتیاز بینندگان:۵ ستاره