xtrim

شجاعت دروغگویی

نادر کریمی‌جونی* بدترین موضع‌گیری در این زمینه، به حسام‌الدین آشنا ‌چهره به ظاهر فرهنگی دولت بازمی‌گردد که با ادبیات تحکم‌آمیز و نظامی، رسانه‌ها و بالاخص رسانه‌های خارج از کشور فارسی‌زبان را تهدید کرده بود. البته با روحیات آقای آشنا، چندان عجیب نیست که او همچنان و با گستاخی بر سر کار خود حاضر می‌شود و نه استعفا می‌دهد و نه از این ادبیات، رفتار عجولانه و اشتباه مرتکب شده، عذرخواهی می‌کند.

از اینها بدتر رفتار برخی همکاران من در رسانه‌هاست که به جای نشان دادن رفتار حرفه‌ای، دقیق و بی‌طرفانه، کاسه داغ‌تر از آش شدند و با اتهام‌زنی به دیگران و داستان‌بافی با چاشنی رویاپردازی سعی کردند علت حادثه سقوط هواپیما را به عوامل فنی ربط دهند و هر گونه علت نظامی در این‌باره را رد کنند.

شدت رویاپردازی برخی روزنامه‌نگاران ایرانی در توجیه این رویداد و نسبت دادن به عوامل غیرنظامی به حدی بود که گاهی مخاطب تصور می‌کرد نویسنده یا از هواپیما درک درستی ندارد یا تا به حال یک ‌بار هم سوار هواپیما نشده است. از همین رو است که چنین توجیه‌هایی برای بسیاری از شهروندان ایرانی به سرعت به فکاهی و طنز تبدیل می‌شد.

opal

اگرچه در ایران خیلی چیزها شگفت‌انگیز نیست اما رفتار رییس‌جمهور در این‌ باره جای تعجب دارد.براساس گفته‌های فرمانده هوافضای سپاه صبح چهارشنبه به مقامات ارشد اعلام شده هواپیمای اوکراینی در اثر اصابت موشک خودی ساقط شده است. به همین دلیل رییس‌جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی علی‌القاعده باید همان صبح چهارشنبه از این ماجرا آگاه می‌شده است.

حال آقای علیرضا معزی تصریح می‌کند که تا جمعه شب، تنها علل آن حتی برای رییس‌جمهور قطعیت داشته است. آیا این به آن معنی است که به رییس شورای عالی امنیت ملی شلیک موشک اطلاع داده نشده بود؟ در این صورت آیا شورای عالی امنیت ملی در ساختار کشور، نهادی بااهمیت تلقی می‌شود؟ آیا اظهارات معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رییس‌جمهور به این معنی است که شلیک موشک گزارش شده بود ولی روحانی به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی این گزارش را جدی و قابل اعتنا تشخیص نداده بود؟ حالت سوم هم این است که رییس‌جمهور از این رویداد باخبر بوده ولی دست به پنهانکاری زده است. در این صورت دروغگویی از جانب آقای معزی چه فایده و معنایی دارد؟

حال فرض کنیم براساس معیارهای حرفه‌ای رییس شورای عالی امنیت ملی از این ماجرا باخبر شده ولی بنا به مصالحی تشخیص داده که از انتشار آن پرهیز کند. آیا آقای رییس‌جمهور نباید به همکاران خود در وزارت راه و وزارت امور خارجه اطلاع دهد که از موضع‌گیری‌های نادرست پرهیز کنند و همه چیز را به روشن شدن واقعیت پس از بررسی‌های فنی ارجاع دهند؟

اگر حسن روحانی این توصیه را به همکاران خود نکرده باید از رییس‌جمهور پرسید که چرا در پنهانکاری مانند دولت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی عمل کردید و به جای سکوت به اتهام‌زنی روی آوردید؟ در صورتی که رفتار اسلامی- انسانی آن بود که اگر به گناه اعتراف نمی‌کنید، ارتکاب آن را انکار نکنید.

اگر رییس‌جمهور این توصیه را کرده است اکنون محمدجواد ظریف، محمد اسلامی و علی عابدزاده باید استعفا دهند چراکه محمدجواد ظریف و عابدزاده به‌طور قاطع علیه اتهام شلیک موشک موضع گرفتند و آن را ساخته و پرداخته استکبار جهانی دانستند.

اما مشکل بسیار بزرگ آنجاست که اعلام شود اعضای هیات دولت از جمله سخنگو، وزیر امور خارجه، وزیر راه و… ماموریت پیدا کرده بودند تا آگاهانه یا ناآگاهانه اصل ماجرای شلیک موشک را انکار کنند و آن را اتهامی که از سوی دشمنان زده شده است قلمداد کنند. در این صورت این پرسش مهم پیش می‌آید که آیا اعتراف به هدف قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی به خاطر خارجی بودن آن و دخالت کارشناسان سایر کشورها صورت نگرفته است؟

اگر قرار نبود تیم کارشناسی کشورهای خارجی به ایران بیایند و موضوع را بررسی کنند آیا باز هم مقامات نظامی ایران سکوت‌شان را می‌شکستند و مسوولیت ماجرا را برعهده می‌گرفتند؟

بدترین سناریو آن است که این حادثه برای یک هواپیمای خطوط داخلی با سرنشینان تمام‌ایرانی رخ دهد. در صورت بروز چنین فاجعه‌ای، نظام جمهوری اسلامی ایران به شفاف‌سازی دست می‌زند یا پنهانکاری و انکار واقعیت؟

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 81839
لینک کوتاه :