چرا سه روز به مردم دروغ گفتید!
سیدحسن موسویچلک*مسوولان از اشتباه خود آگاه بودند اما تا سه روز آن را از همه مردم پنهان کردند. عدم ارائه اخبار موثق در همان زمان اولیه منجر به کاهش اعتماد و عدم مشارکت مردم نسبت به برنامههایی که دولتها در هر جامعهای دارند میشود.
وقتی این دیوار بیاعتمادی ترک برمیدارد به راحتی نمیشود این ترک را در جامعه ترمیم کرد. دو سرمایه در هر جامعهای مهم است؛ ۱-سرمایه انسانی و ۲- سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی یکی از مولفههای سرمایه اجتماعی است که نبودش یک ضایعه و بودنش یک فرصت و گنجینه ارزشمند برای حرکت در مسیر توسعه پیشرفت است. وقتی با مردم صادق نیستیم تبعات آن را هم باید قبول کنیم.
وقتی صبحی که این اتفاق افتاد مسوولان یکی پس از دیگری بیانیه دادند و اعلام بیخبری کردند چه انتظاری از مردم دارید. تعداد بسیاری نخبه در آن هواپیما بودند که جانشان را از دست دادند. مردم چگونه باید بپذیرند که همه آنچه که رییس سازمان هواپیمایی کشور در تریبون صداوسیما گفته دروغ بوده است در حالی که ایشان میدانسته چه اتفاقی افتاده حتی اگر در مدیریت آن نقش داشته یا نداشته باشد.
وقتی مسوول ارشد سازمان مربوطه به راحتی به مردم دروغ میگوید نباید انتظار داشته باشیم که مردم بعد از این حتی راستش را هم باور کنند. این قضیه قطعا تاثیر منفی بر مردم میگذارد. باید همگان بپذیریم و جبران آن هم کار بسیار دشوار و زمانبری است.
حال هم که اعلام کردند ولی مشکل مردم چیز دیگری است، چرا در این سه روز دولت به مردم دروغ گفته است؟ باید دانست در هر جامعهای که این فضا وجود داشته باشد فاصله بین دولت و ملت را بیشتر خواهد کرد. این فاصله هر چه بیشتر شود ترمیماش سختتر است و هم وضعیتهای مهم و اساسی برای تحقق وظایفی که دولتها دارند کمتر و کمتر میشود و در آخر از بین میرود.
با این اوصاف ایران در این برهه از تاریخ نیاز دارد تا همه افراد در کنار هم و دست در دست هم باشند. تنها خودمان میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم تا از این شرایط سخت عبور کنیم. با خلق فرصتهای گروهی؛ خلق فرصتهایی که کمک میکند با کنار هم بودن و انجام فعالیتهای گروهی بخشی از این استرسهایی که به ما وارد میشود را کنترل کنیم.
معمولا استمرار خبرهای ناگوار در جامعه بر روحیه هر انسانی تاثیرات مخربی میگذارد. حال این خبر بد میتواند ترور، آغاز یک جنگ، سقوط هواپیما، جان باختن عزیزی، تصادف جادهای و ریلی و بحرانهایی مثل سیل و زلزله باشد. این اخبار منفی طبیعتا آثاری دارد منتها بستگی به نزدیکی افراد دارد و میزان تاثیرپذیری آنان به هر کدام از این حوادث میتواند متفاوت باشد.
ضمن اینکه فرزندانمان در این مورد بیشترین تاثیر را میبینند زیرا آنها قدرت تجزیه و تحلیل بزرگترها را ندارند و اگر این فضا را مدیریت کنیم، آنها را از آسیبدیدگی نیز حفظ خواهیم کرد. اگر ما بپذیریم که اخبار نگرانکننده و منفی در روحیه افراد چه نقش پررنگی دارد دیگر به سمت این اخبار نمیرویم.
شنیدن مستمر اخبار منفی میتواند افسردگی اجتماعی را در بین مردم جامعه بیشتر کند چون این حوادث در زندگی هر فردی میتواند اتفاق بیفتد.
بنابراین تکرر اخبار حوادث هولناکی که رخ میدهد، میتواند ناامیدی را در افراد بیشتر و انگیزه داشتن یک زندگی سالم و پویا را کمتر کند. عوارض بلندمدت آن در حوزه اختلالات روانی یا پناه بردن جوانان به مواد مخدر، قرصهای روانگردان، الکل و پناه بردن به فضای مجازی است تا برای چند لحظه از این اخبار منفی دور شوند.
خیلی از این حوادث و اخبار منفی ساخته دست انسانها نیست و فرد به عنوان یک شهروند نقشی در وقوع این حوادث ندارد. خیلی وقتها هنگامی که این حوادث گسترده میشود کنترل و مدیریت آن از حیطه اختیارات افراد به عنوان شهروند خارج میشود بنابراین وقوع حوادث طبیعی در زندگی اجتنابناپذیر است.
آنچه که میتواند به ما کمک کند تا در این شرایط با سلامت بهتری عبور کنیم در واقع باید سلامت اجتماعی و روانی خودمان را حفظ کنیم. بخشی از آن مهارتهایی است که قبل از وقوع بحرانها آن را کسب میکنیم که چگونه در شرایط سخت تصمیم بگیریم و خشممان را کنترل و با هیجان و استرسها مقابله کنیم.
باید در طول زندگی خود مهارت تابآوری را تمرین کنیم تا به ما کمک کند در شرایط بحرانی کمتر آسیب ببینیم. شهروندان در بروز بحرانهای اخیر هیچ نقشی نداشتند ولی موضوع، خودمراقبتی است. گاهی باید خودمان مهارتهای لازم را برای کاهش تاثیرپذیری منفی از اتفاقاتی که دور و بر ما میافتد یا میشنویم کسب و آن را تقویت کنیم. معمولا وقتی تعداد اخبار منفی در جامعه زیاد شود، حال مردم هم در راستای آن گرفته میشود. باید رویکردها را در جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. صداوسیما و رسانههای داخلی باید چگونگی انعکاس اخبار و اطلاعات را مدیریت کنند.
برای خودمراقبتی از این افکار منفی باید محیط عمومی و اجتماعی خودمان را تغییر دهیم. بخشی از این اضطرابها به خودمان برمیگردد و بخشی از آن به سازمانهایی که در این اوضاع فعالیت میکنند.
اینها جزو مهارتهای خیلی خرد اما برای خروج از این شرایط بسیار مهم است. در این لحظات پراسترس کنار آدمهایی باشیم که دوستشان داریم. وقتی عزیزی فوت میکند تمام اعضای خانواده دور هم جمع میشوند هر چند کم ولی آرامش و اطمینان خاطری به همدیگر میدهند.
*رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :