پیش نیاز کارکرد سالم «عملیات بازار باز» استقلال بانک مرکزی است
جهان صنعت نیوز: از امروز شنبه، عملیات اجرایی بازار باز رسما آغاز شد و به این ترتیب خرید و فروش اوراق قرضه یا بدهی دولت به ویژه اسناد خزانه، در یک بازار رسمی صورت خواهد گرفت. به گفته عبد الناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی؛ عملیات بازار باز بنا به تعریف متداول آن، خرید و فروش اوراق قرضه یا بدهی دولت و بویژه اوراق بدهی کوتاه مدت از قبیل اسناد خزانه بین بانکها و مؤسسات اعتباری است و این بانک، از این پس و به تدریج با خرید و فروش اوراق اسلامی منتشره از طرف خزانه دولت، این ابزار مهم سیاستگذاری پولی را به کار خواهد گرفت.
با دکتر وحید شقاقی شهری، کارشناس و تحلیل گر مسائل اقتصادی، درباره ماهیت، کارکرد و پیامدهای احتمالی شروع به کار این بازار گفت و گویی کرده ایم که در ادامه می خوانید:
آقای دکتر شقاقی، درباره ماهیت و عملکرد عملیات بازار باز توضیحی اجمالی ارائه بفرمایید.
«خرید و فروش اوراق قرضه توسط بانک مرکزی در ادبیات بانکداری به اسم عملیات بازار باز شناخته می شود. بانک مرکزی به طرق مختلف می تواند نقدینگی را کنترل کند که یکی از این ابزارها عملیات بازار باز است. این ابزار معمولا توسط بانک های مرکزی دنیا برای کنترل نقدینگی و به کار بردن سیاست های انقباضی و انبساطی و به وسیله خرید و فروش اروق قرضه استفاده می شود.
این ابزار در اقتصاد ایران بعد از طرح بانکدرای بدون ربا در سال ۶۲ به دلیل مسائل شرعی و فقهی متوقف و مسکوت مانده بود. حالا این که چقدر شورای فقهی بانک مرکزی توانسته است ابهامات و شبهات عملیات بازار باز را برطرف کند، مشخص نیست، اما احتمالا به این مساله فکر شده و راه حلی برای آن پیدا شده است.
مهم ترین محاسن و اثراتی که این ابزار می تواند بر اقتصاد ایران برجای بگذارد، چیست؟
حسن استفاده از این ابزار، این است که بانک مرکزی می تواند کنترل مورد نظرش را بر سیاست های پولی داشته باشد و بدون از دست دادن زمان این سیاست ها را اعمال کرده و بازار بین بانکی را هم مدیریت کند.
در واقع این بازار قرار است جایگزین مکانیزم های قبلی کنترلی بانک مرکزی شود؟
بانک مرکزی تاکنون با روش هایی مانند نرخ ذخیره قانونی یا کنترل ذخایر اضافی بانک ها و ابزارهای بین بانکی، سیاست های پولی را اعمال می کرد؛ گاهی اوقات هم از ابزار اوراق مشارکت استفاده می کرد. تفاوت اوراق مشارکت با عملیات بازار باز این است که اوراق مشارکت مربوط به یک پروژه خاص بود که از سوی دستگاه های اجرایی اعلام می شد و اوراق آن پروژه با نرخ علی الحساب منتشر می گردید. ایرادش این بود که باید دستگاه های اجرایی پروژه هایشان را مشخص و اعلام می کردند.
مجوز لازم برای انتشار اوراق مشارکت صادر می شد که گاهی این پروسه آن قدر طول می کشید که اجرای کنترل بازار پولی و اعمال سیاست های سریع پولی ممکن نبود. در عملیات بازار باز، بانک مرکزی می تواند سریع تر برای مدیریت بازار و اعمال سیاست های پولی استفاده به روشی سریع تر وارد عمل شود و دیگر لازم نیست دستگاه های اجرایی در قالب پروژه های سرمایه گذاری اوراق مشارکت منتشر کنند. این ابزار می تواند برای مدیریت نرخ سود در اقتصاد مفید باشد. چون عملا بازاری شکل می گیرد که بانک مرکزی را قادر به مدیریت آن می کند.
مکانیزم بازار باز تا چه حد روش متعارفی برای کنترل مناسبات پولی و تورمی در اقتصادی های جهانی است و چه تفاوت های احتمالی می تواند بین نمونه فعلی ایرانی و نمونه های دیگر وجود داشته باشد؟
مساله ای که احتمالا تفاوت را ایجاد می کند در همان شبهه فقهی است. معلوم نیست که شورای فقهی بانک مرکزی به چه روشی و احتمالا با چه تغییراتی در ماهیت و عملکرد این مکانیزم توانسته است، این سیستم را راه اندازی نماید که ما نمی دانیم. اما به طور کلی در دنیا این ابزار برای مدیریت نرخ سود و ایجاد انضباط مالی رایج است و برای اجرای موفق سیاست های پولی انقباضی یا انبساطی به کار می رود. یعنی با این روش، گاهی پول را از فضای اقتصادی جمع آوری کرده و گاهی پول به اقتصاد پمپاژ می شود.
بانک مرکزی چند مساله مهم دارد که یکی از آن ها نرخ سود در اقتصاد است و دیگری کنترل خلق نقدینگی و اجرای سیاست های پولی است. تاکنون بانک مرکزی برای اعمال سیاست های خود یا به دستکاری نرخ ذخیره قانونی متوسل می شد یا سقف و کفی برای اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی مشخص می کرد که درواقع نوعی پرداخت وام به بانک ها محسوب می شد که با دستکاری درنرخ این وام می توانست به اهداف خود برسد. یا در نهایت به سراغ اوراق مشارکت می رفت.
مهم ترین مزیت های این عملیات اجرایی چیست وچرا بانک مرکزی در این زمان تصمیم به عملیاتی کردن آن گرفته است؟
مهم ترین حسن بازار باز این است که بانک مرکزی می تواند بدون فوت وقت و به هنگام، نرخ سود بانکی را مدیریت کرده و سیاست های پولی خود را در زمان مقتضی اعمال نماید.
پیش از این تمام سیاست هایی که اشاره کردم، دارای وقفه های زمانی بود؛ اما عملیات بازار باز می تواند هر لحظه که لازم باشد امکان مدیریت بازار را به بانک مرکزی بدهد و از قِبَل مدیریت نرخ سود در بازار باز اقتصاد را هم مدیریت کند. درضمن در شرایط کنونی اقتصاد، این ابزار می تواند به صورت کارآمد در دسترس بانک مرکزی قرار گیرد.
امسال نرخ رشد نقدینگی ما ۲۷ درصد است که روند ها نشان می دهد سال بعد هم رشد نقدینگی عدد بالایی خواهد بود. این رشد تبعات تورمی به دنبال دارد. دولت هم درشرایط کنونی به سمت بی انضباطی های مالی رفته و این مساله می تواند موجبات کسری های بودجه و استقراض از سیستم بانکی را فراهم کند. بانک مرکزی با این ابزار می تواند تا حدودی تبعات رشد نقدینگی را تحت کنترل دربیاورد و تا اندازه ای به جبران کسری بودجه دولت هم کمک کند.
آیا نگرانی های خاصی از تبعات اجرای این مکانیزم وجود دارد؟
نگرانی این است که دولت با وجود کسری های بودجه ای که سال بعد هم با آن مواجه خواهد شد، فشار بر بانک مرکزی را افزایش دهد تا انتشار این اوراق برای تامین بخشی از نیازهای بودجه ای بیشتر بشود. بنابر این بانک مرکزی باید بیش از پیش استقلال خودش را داشته باشد و بتواند به شکلی کارآمد از این ابزار استفاده کند؛ درغیر این صورت ممکن است این ابزار در راستای بی انضباطی های مالی دولت قرار گیرد.
به نظر من دکتر همتی تمام تلاشش را خواهد کرد که از این ابزار برای مدیریت و کنترل نقدینگی در اقتصاد استفاده نماید. در مجموع این ابزار بانک مرکزی را در مدیریت پول به صورت فوری و به هنگام کمک خواهد کرد و اثراتش در بازار پول بسیار به موقع خواهد بود. برای مدیریت نرخ سود هم عملا دست بانک مرکزی خالی بود که به این وسیله می تواند موثر تر عمل کند.
اثرات این بازار بر عملکرد بانک ها و احتمالا ایجاد نوعی انضباط مالی در نظام بانکی چطور خواهد بود؟
بانک ها می توانند از این بازار نیاز ها و کسری های خودشان را جبران کنند. تاحالا بانک ها برای رفع نیازهای خودشان یا باید به بازار بین بانکی مراجعه می کردند، یا باید سراغ اضافه برداشت از بانک مرکزی می رفتند.
حسن این کار این است که دیگر آن اضافه برداشت از بانک مرکزی صورت نمی گیرد. یعنی بانک ها می توانند از طریق عملیات بازار باز، کسری های میان مدت خود را جبران کنند که این مساله نظمی بر عملیات بانکی خواهد بخشید. چون بانک ها با خرید و فروش اوراق در بازار باز، ملزم به ایفای تعهدات خودشان خواهند بود که دیگر طرف حسابشان بانک مرکزی نیست. بنابراین احتمالا شاهد نظمی در سیستم بانکی هم خواهیم بود.
تفاوت دقیق بین عملکرد این بازار با فروش اوراق مشارکت که در مقاطع مختلف صورت می گرفت در چیست؟
مساله اصلی همان بحث ربوی بودن و شبه ناکی این روش است. اوراق مشارکت شبهه ربوی بودن ندارد؛ چون وقتی یک دستگاهی از طریق بانک مرکزی اوراقی را منتشر می کند، سود مشخصی دارد که مردم آن اوراق را خرید می کنند و سود علی الحساب می گیرند. درپایان پروژه هم اگر سود بیشتری داشت یا زیانی بود، با خریداران اوراق تسویه می شد.
اما پشتیان این اوراق پروژه های سرمایه گذاری نیست و صرفا در بازاری خرید و فروش می شود. شاید دلیل این تاخیر همین شبهه ای است که احتمالا با ارائه ادله ای شورای فقهی مجاب شده است. یا شاید تغییراتی در نحوه انتشار و عملکرد این بازار صورت گرفته که مشکلات فقهی آن حل شده است.
ضمن این که شرایط اقتصادی ایران تاکنون این قدر خاص نبوده است. هرگز در اقتصاد ایران رشد نقدینگی ۲۷ درصد را به یاد نداریم. حجم نقدینگی و اضافه برداشت بانک ها مساله ای جدی است و باید منتظر ماند و دید بانک مرکزی در این زمینه می تواند چقدر مستقل عمل کرده و از این ابزار به نحو احسن استفاده می نماید.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانبانک و بیمهپیشنهاد ویژهگفتوگولینک کوتاه :