xtrim

بوی نامطبوع در تهران آزمونی برای کارایی سازمان‌های عمومی

جهان صنعت نیوز| به دنبال پخش اخبار این موضوع در شبکه‌های مجازی، چرخه‌ای از معرفی پشت سر هم عوامل مختلف ایجاد بو و تکذیب هریک در سایت‌های خبری منتشر شدند که بیش از آنکه مشکل مردم و مسئولان در تعیین عامل اصلی را حل کنند، باعث سرگردانی بیشتر آنها شد. خوشبختانه در اواخر وقت همان روز بوی احساس شده به تدریج تضعیف شد و مانند موارد مشابه دیگر، قبل از حل مسأله، صورت آن، البته این بار بسرعت پاک شد. با این همه با نگاهی دیگر به موضوع می‌توان ضعف‌هایی اساسی در برخورد با این گونه موارد را شناسایی کرد، ضعف‌هایی که برای هرگونه پاسخگویی صحیح به بحران‌های واقعی و احتمالی آتی، تلاش در جهت کاهش آنها ضروری به نظر می‌رسد:

تشخیص مرز میان حادثه و بحران:

هرچند یک حادثه موضعی یا موضوعی می‌تواند در بعضی شرایط بویژه در صورت عدم برخورد صحیح با آن تبدیل به بحران‌هایی با درجات مختلف محلی تا ملی و حتی بین‌المللی شود ولی مرز بحران و حادثه باید هنگام مواجهه و نشان دادن واکنش از جمله پوشش خبری و اطلاع‌رسانی عمومی برای مسئولان سازمان‌ها به خوبی مشخص باشد. مثلاً در این حادثه خاص، مسئول ابتدایی رسیدگی به موضع ظاهراً سازمان حفاظت محیط زیست بوده و سازمان مدیریت بحران قاعدتاً باید گزارش‌های اصلی را ابتدا از آن درخواست کرده باشد.

opal

به هر حال اهتمام سازمان مدیریت بحران و پیگیری موضوع در ساعات اولیه درخور تقدیر است، اما به نظر می‌رسد که سازمان حفاظت محیط زیست می‌توانست نقش مؤثرتری داشته باشد. نمونه‌هایی از این خلط مرز‌ها را در سال‌های گذشته نیز شاهد بودیم. مثلاً حادثه آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو هر چند می‌توانست در صورت عدم برخورد پیشگیرانه مأموران آتش‌نشانی به عواقب بسیار مرگبارتری منجر شود، اما بعد از ساعات اولیه و تخلیه ساکنان در حد یک حادثه محلی بود که بنا به دلایلی ازجمله قرار داشتن در مرکز پایتخت، حتی بسیار بیشتر از یک بحران ملی به آن پرداخته شد.

عدم اطلاع‌رسانی عمومی صحیح سازمان‌ها

در این ماجرا هر سازمان، داشتن مسئولیت خود در ماجرا را تکذیب می‌کرد. شرکت مترو، شرکت گاز، سازمان پسماند، مسئولان باز‌سازی ساختمان پلاسکو،…هر یک انتساب عامل ایجاد بوی نامطبوع به عملیات و تأسیسات خود را رد می‌کردند و جامعه به ناچار عوامل احتمالی دیگری را مطرح می‌کرد. حتی امکان انتساب ماجرا به آتشفشان دماوند مطرح شد، اما کمتر شاهد انتشار بیانیه‌ای رسمی از سازمان مسئول (محیط زیست) بودیم. از جلسه فوق‌العاده سازمان مدیریت بحران نیز ظاهراً بیانیه‌ای رسمی صادر نشد و اکنون نیز شاید این ماجرا هنوز برای جامعه جمع‌بندی نشده باشد.

در بند بعد خواهیم دید که علت اصلی عدم اطلاع‌رسانی عمومی مناسب، بی‌بهره بودن خود مسئولان از اطلاعات کافی، به دلیل فقدان سیستم‌های کارآمد، سریع و به روز جمع‌آوری داده است.

عدم جمع‌آوری سیستماتیک اطلاعات 

در این ماجرا ظاهراً سیستم‌های خودکاری برای جمع‌آوری اطلاعات مفید در خصوص نتیجه‌گیری در تعیین نوع آلودگی و توزیع آن در شهر تهران وجود نداشت و یا اطلاعات سیستم‌های موجود قابل استحصال یا نتیجه‌گیری نبودند.

این مشکل منحصر به زمینه فوق نیست. در پایتخت چند میلیون نفری تهران که هر حادثه ولو کوچک بسرعت تبعات ملی و بین‌المللی اجتماعی و حتی سیاسی به دنبال دارد، دیگر نمی‌توان با اتکا به روش‌های ناکارآمد فعلی جمع‌آوری داده‌ها در خصوص حوادث واقعی و یا احتمالی واکنش مناسب داشت و بویژه به اقناع افکار عمومی تشنه اخبار دست یافت. در این رابطه نیاز به تعبیه سیستم‌های به‌روز جمع آوری، ارسال، فرآوری و تحلیل و انتشار نتایج داده‌های مختلف سنجش محیطی نظیر سیستم‌های لرزه‌شناسی، تغییرات تراز، سیل، آلودگی هوا و… بیش از پیش احساس می‌شود. پیامد نبود چنین سیستم‌هایی کاهش اعتماد مردم به کارآمدی سازمان‌های مسئول در رسیدگی به حوادث، عدم تبعیت کافی از درخواست‌های آنها در کنترل بحران و مراجعه بیشتر مردم به کانال‌های غیررسمی برای خبر‌گیری خواهد بود.

به عنوان نمونه‌ای از عدم اهتمام سازمان‌ها به جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز در خصوص حوادث تهدیدکننده شهر می‌توان به مسأله فرو نشست تهران اشاره کرد. در حالی که در اواسط دهه ۱۳۸۰ مشخص شده بود که بخش‌هایی از شهر تهران با نرخ خطرناکی از فرونشست سالانه مواجه است، اما بعد از کشف این موضوع شاهد بودیم که به جای تشدید فعالیت‌های پایش در این زمینه بویژه پایش تغییرات تراز زمین، این کار تا اواسط دهه نود تقریباً به کلی از دستور کار سازمان مسئول آن(سازمان نقشه‌برداری) خارج شده بود.

اخبار برگزیده
شناسه : 8492
لینک کوتاه :