کلاف سردرگم سیاستهای ارزی
جهان صنعت| الهه بیگی- حواشی بازار ارز تمامی ندارد. بخشنامه پشت بخشنامه صادر میشود اما جز سردرگمی فعالان اقتصادی و بیاعتمادی مردم به سیاستهای اقتصادی دولت ثمری ندارد. سیاستهای اتخاذ شده نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه در شرایط فعلی به نوسانات بیشتر بازار نیز دامن میزند.در حالی که دولتمردان از ثبات سیاستهای ارزی دفاع میکنند، بازار متشکل معاملات ارزی که اخیرا از سوی شورای پول و اعتبار به بهانه ساماندهی و توسعه بازار شفاف به تصویب رسیده است چالش تازهای پیش روی اقتصاد ایران گذاشته است به طوری که این روزها کلاف سردرگم ارزی، مشکلات بیشماری را برای فعالان اقتصادی رقم زده است. از ابتدای سال جاری و در حالی که کارشناسان پیشبینی چنین روزهایی را میکردند بیثباتی تصمیمات ارزی دولت پیامدهای منفی برای اقتصاد کشور به همراه داشته اگرچه بنابر اظهارات فعالان اقتصادی، وضعیت فعلی کشش مشکلات بیشتر را ندارد. واقعیت این است که دولت تصمیماتی که در حوزه ارزی کشور اتخاذ میکند به طور مستقیم بر معیشت و قدرت خرید مردم تاثیرگذار است. با این وجود و در حالی که طی سالجاری قدرت خرید مردم با کاهش چشمگیری مواجه شده اما باز هم شاهد اتخاذ سیاستهای مبهم و چندگانه دولت در بازار ارز هستیم و انگار قرار نیست این ماجرا ختم به خیر شود. وضعیت اقتصادی کشور در حال حاضر اینگونه پیش میرود: بخشنامه پشت بخشنامه، تصمیمات بدون پشتوانه عقلی و سیاستهای لحظهای که دائما در حال تغییر است. قطعا فقط رونمایی از سامانهها و بازارهای جدید یکی پس از دیگری دردی را دوا نمیکند؛ سنا، سجاد و نیما به کجا رسید که قرار است با تشکیل یک بازار موازی دیگر شفافیت به معاملات بازگردد.دقیقا مکانیسم سامانه نیما هم بر اساس عرضه و تقاضا تدوین شده بود اما صادرکنندگان زیر بار سیاست اجباری دولت نرفتند و ارز خود را در این سامانه به فروش نرساندند. حال با رونمایی از بازار متشکل ارزی، سامانه نیما چه جایگاهی خواد داشت؟!بهانه اصلی سیاستگذار برای تصویب مصوبه اخیر و پر از ابهام شورای پول و اعتبار، بازگشت شفافیت عنوان شده است اما مرجع تعیین روزانه نرخ ارز مشخص نیست و جالب است که سه رکن اصلی این بازار متشکل از شورای هماهنگی بانکهای دولتی، شورای هماهنگی بانکهای خصوصی و کانون صرافان است.بازیگر اصلی این بازار هم دولت و نهادهای حاکمیتی خواهند بود چرا که اطلاعات کاملی بر این بازار حاکم نیست و از نظر خریدار و فروشنده بازار همگن نخواهد شد چون حجم عمده ارز در دست دولت است و نقش اصلی بازار را هم دولتیها ایفا میکنند.به هر سو این معادله دو مجهولی که مجهول اولش به قیمتگذاری بازمیگردد و دومی هم بازارگردانی، هنوز توسط آقای رییس کل حل نشده است یا شاید در شرایطی که فقط دو روز از تصمیم هیجانی حذف صفر از پول ملی نگذشته است، فعلا زمان را برای شفافسازی سیاست جدید دیگر مناسب ندانستهاند.اما نکته قابل تامل این است که چرا دولت دست از اجرای سیاستهای آزمون و خطا برنمیدارد؟! به راستی در چنین شرایطی که اقتصاد ایران از هر لحاظ در تنگنا قرار گرفته است دیگر تاب تصمیمات خلقالساعه را ندارد.چنین تصمیماتی بهتر است از ابتدا شفافتر بازگو شود تا افکار عمومی بیش از این نسبت به سیاستگذاریهای اقتصادی بدبین نشوند.
لینک کوتاه :