پیرمحمد ملازهی * درست است که رییسجمهور آقای زرفی را معرفی کرد ولی توافقی بین گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی بر سر ایشان وجود ندارد و الان در واقع دو خط فکری روبهروی هم قرار گرفتهاند؛ یکی خط فکریای است که به نوعی میخواهد عراق به عنوان یک کشور عربی مطرح باقی بماند و خط فکری دیگر نیز معتقد است که عراق کشوری شیعی است و با توجه به اکثریت جمعیتش باید نگاه
شیعیمذهب داشته باشد.
اهمیت این دو نگاه در این است که نگاه عربی به طور عمده به جهان عرب بهخصوص عربستان سعودی نظر دارد و در صف بالاتر به غرب توجه میکند اما نگاه مذهبی و شیعی نیز به ایران تمایل دارد و طبیعتا میخواهد مناسبات با ایران را گسترش دهد. بنابراین یک نوع چالش هویتی بین دو هویت مذهبی و قومی عربی در عراق شکل گرفته و در حال تشدید شدن است. بر مبنای این به نظر میرسد که آمریکا به دنبال سوءاستفاده و دخالت در امور این کشور است.
واشنگتن میخواهد به نوعی آقای زرفی را به عنوان رییسجمهور به بقیه گروهها بقبولاند اما گروههای
طرفدار ایران مایل نیستند این اتفاق بیفتد همچنان که گروههای طرفدار جناح مقابل مایل نیستند که ایران در عراق حضور داشته باشد. بنابراین وقتی چالش را دقیق متوجه شویم میبینیم که آمریکاییها از این فرصت استفاده میکنند تا دو حرکت انجام دهند؛ یکی اینکه نیروهایشان را در عراق در یکی دو تا پایگاه جمع و جور کنند تا قابل دفاع باشد. بقیه را نیز تخلیه میکنند و در اختیار ارتش عراق قرار میدهند.
تقریبا میتوان گفت به جز دو پایگاه عینالاسد و اربیل، بقیه پایگاهها بهطور کامل تخلیه شده و در اختیار ارتش گذاشته شد یا اینکه آماده تخلیه است. اما دو پایگاهی که آمریکاییها میخواهند در آنها باقی بمانند با ضد موشک پاتریوت مجهز شده است. تحلیلی که از این روند میتوان داشت این است که هدف آمریکاییها این است که از ضربهپذیری نیروهایشان بکاهند چون فکر میکنند نیروهایشان در معرض خطر جدی قرار ندارند و قابل دفاع هستند.
در این صورت میخواهند بروند به دنبال طرحی که آقای ترامپ قبلا هم اعلام کرده تا حشدالشعبی و گروههای طرفدار ایران را به نوعی تضعیف و حتی اگر بتوانند از معادله قدرت حذف کنند. این هدفی است که آمریکاییها دارند و به نظر میآید برنامهریزیهایشان در همین جهت است اما اینکه بتوانند این موضوع را عملیاتی کنند با توجه به شرایط عراق و وضعیتی که دارد به نظر میرسد خیلی دشوار خواهد بود که به این هدف دست پیدا کنند ولی تا اینجا به نظر میرسد که هدفشان روشن است. هدف بعدی ترامپ هم این است که از وضعیت عراق در انتخابات آینده بهرهبرداری سیاسی و در معادلات داخل بین دموکرات و جمهوریخواهان استفاده کند.
اما به جز تحرکات آمریکا در عراق، انجام رزمایش در امارات با توجه به دستور ترامپ مبنی بر تعطیلی همه رزمایشها نیز قابل توجه است. آمریکاییها در حقیقت میخواهند آمادگی خود را برای حمله به حشدالشعبی نشان دهند. این را از همه حرکاتی که انجام میدهند میتوان فهمید. برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد و برخی مطرح میکنند که این رویکرد آمریکا جنگ روانی است برعکس به نظر میرسد آمریکا دنبال فرصت برای غافلگیری است.
فشار تبلیغاتی هم که شخص ترامپ میآورد توئیتها و صحبتهایش هم این موضوع را نشان میدهد که این کشور دنبال فرصت برای حمله به حشدالشعبی و خنثی کردن قدرت نیروهایی که طرفداران ایران هستند، است و اگر ایران برای حمایت از حشدالشعبی حرکتی انجام دهد، احتمال اینکه آمریکا به ایران حمله کند نیز بعید نیست هرچند ممکن است حمله گستردهای از جانب ایرانیها در پشت سرش وجود داشته باشد و حتی کل منطقه درگیر شود. اما به نظر میرسد ترامپ برای اینکه در کاخ ریاستجمهوری آمریکا باقی بماند نیاز به حرکتی اینچنینی دارد.
ضمن اینکه ایران در ۴۰ سال گذشته در افکارعمومی آمریکا نتوانسته جایگاهی پیدا کند تا حداقل افکار عمومی تا حدودی به سمت ایران گرایش پیدا کند. کمابیش میتوان گفت افکار عمومی در آمریکا علیه ایران است. با توجه به تسلط تبلیغاتی که صهیونیستها دارند و باوجود رسانههای قدرتمندی که در اختیارشان است واقعیت این است که افکارعمومی از یک نوع حرکت علیه ایران مشروط بر آنکه جنگ پرهزینه و بلندمدت نباشد حمایت میکند و این خطر جدی برای ایران قلمداد میشود.
اخبار برگزیدهیادداشت