شوک اقتصادی و فاصله اجتماعی

محمدهادی موقعی * ضربه اقتصادی در دوران‌های اخیر به صورت بحران‌ها ظهور کرده‌اند مثل بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی. ولی بحران اقتصادی کرونا چه شکلی خواهد داشت؟ این پرسشی است که به دلایل گوناگونی تاکنون بی‌پاسخ مانده است.

گسستگی اجتماعی یا دورسازی مردم از یکدیگر با احتمال بحران اقتصادی رابطه مستقیم دارد. بگذارید واژه را تغییر دهیم. برای این بحران باید واژه شوک را جایگزین کنیم. تاکنون بحران اقتصادی داشته‌ایم، ولی اکنون شوک اقتصادی داریم. شوک حالتی است که به دلیل ورود یک تحریک ناگهانی و پیش‌بینی نشده رخ می‌دهد. وقتی خبر مرگ یکی از نزدیکان را که در صحت و سلامتی کامل می‌زیسته می‌شنوید به شما شوک وارد می‌شود. ناراحتی روحی و افسردگی به تدریج در فرد پدیدار می‌شود، ولی شوک ناگهانی است. برق‌گرفتگی برای بدن انسان یک شوک ناگهانی است. آثار شوک غیرقابل پیش‌بینی هستند. کسی نمی‌داند اگر شوک به فردی وارد شود ایست قلبی به وی دست می‌دهد؛ دچار لکنت زبان می‌شود یا درجا می‌میرد یا فلج می‌شود یا مدتی اندوهگین ولی بعد به حالت اول بازمی‌گردد.

در پاندمی کرونا ویروس یک شوک به اقتصاد وارد شده است. بهتر است اول ساختار این شوک را بشناسیم و بعد با شکل آن آشنا شویم.
بگذارید برای درک شوک یک مثال بزنیم:

در آمریکا پیش‌بینی بیکاری ناشی از بحران کرونا حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در هفته گذشته بود، ولی نمودارهای آماری واقعی سه میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را نشان دادند یعنی پنج برابر بزرگ‌تر از آمار هفتگی بیکاری بحران بزرگ اقتصادی ۲۰۰۸٫ پس زمانی که شوک وارد می‌شود آمارها چند برابر می‌شوند.

اکنون پرسش‌های بنیادی زیر در مقابل ماست:

-آیا کشورهای جهان می‌توانند به وضعیت قبل از شوک دست یابند؟

-تاثیرپذیری اقتصادهای جهان از شوک اقتصادی ناشی از پاندمی چقدر است؟

-کدام یک از کشورها از شوک اقتصادی رها خواهند شد؟

-کدام‌یک از کشورهای جهان از دهان تمساح پاندمی با سختی بیرون خواهند آمد؟

کدام یک از کشورهای جهان با شوک اقتصادی پاندمی فلج خواهند شد؟

مشکل بزرگ کجاست؟ مشکل اینجاست که دوری و گسستگی اجتماعی پاندمی را از بین می‌برد، ولی اقتصاد را تخریب می‌کند. این تعارض بزرگ اولین مشکل بنیادی بر سر راه سیاستگذاری مالی و اقتصادی است. اکنون بزرگی و هیبت یک چالش را می‌توانیم درک کنیم.

شکل بحران چگونه است و واکنش کشورها چگونه بوده است. بهتر است برای درک بحران مالی واکنش سه اقتصاد نمونه جهان در سه طیف متفاوت را ببینیم. کانادا، آمریکا و یونان.

بحران اقتصادیV : در کانادا این شکل از شوک رخ داد. در بحران ۲۰۰۸ ، کانادا از بحران بانکی جلوگیری کرد: گردش اعتبارات ادامه یافت. تشکیل سرمایه به طور بنیادی آسیب ندید. پس فروپاشی عمیق نبود و به همین دلیل نیروی کار بر سر کار ماند. GDP نزول کرد ولی سریعا به مسیر رشد قبلی بازگشت. این مدل کلاسیک V شوک اقتصادی است. زمانی که بازدهی و خروجی اقتصاد جابه جا و متغیر می‌شود ولی رشد اقتصادی به تدریج به مسیر قبلی خود بازمی‌گردد.

بحران اقتصادیU : در ایالات متحده آمریکا شکل شوک اقتصادی اساسا با شکل کانادا متفاوت بود. رشد به طرز بی‌محابایی سقوط کرد و هرگز به رشد قبل از بحران بازنگشت. البته نرخ رشد به تدریج بهبود یافت ولی شکاف بین مسیر قبل از بحران و مسیر بعد از بحران بزرگ بود. ضربه بزرگ به سمت عرضه وارد شد و درآمد بنگاه‌ها افت کرد. محرک اصلی، بحران بزرگ بانکی بود که واسطه‌گران اعتباری را خانه خراب کرد. با ادامه رکود اقتصادی عرضه‌کنندگان و نیروی کار و بهره‌وری تولید همه رو به افول گذاشتند. شکل کلاسیک این وضعیت را U می‌گویند که نسبت به شکل V دارای خسارات و صدمات بنیان برکنی است و هزینه این شکل از شوک اقتصادی با شکل V قابل مقایسه نیست.

بحران اقتصادیL : بدترین شکل شوک L است که در یونان رخ داد. در این شکل نه تنها نرخ رشد بهبود نمی‌یابد بلکه در مسیر نزولی ادامه خواهد یافت. فاصله روند قبل از بحران و روند بعد از آن بسیار زیاد است و بازده اقتصادی رفته رفته کاهش می‌یابد. این به آن معناست که بحران سمت عرضه را کاملا تخریب کرده است. ورودی نیروی کار، ورودی سرمایه و بهره‌وری، مداوم روند کاهشی دارند. یونان نمونه‌ای از بروز شکل L از شوک اقتصادی است که مهلک‌ترین ضربه‌ها را از بحران دریافت کرد.

ولی ما با شوک اقتصادی سر و کار داریم نه بحران. اکنون بیایید به ساختار اقتصادی یک شوک بپردازیم.

اکنون بهتر است بدین نکته کلیدی توجه کنید: در بحران پاندمی کرونا ویروس، هم مصرف‌کننده خانه‌نشین می‌شود و هم عرضه‌کننده. این وضعیت به یک ایستایی در اقتصاد منجر خواهد شد. نکته مهم‌تر این است که این یخ‌زدگی ماه‌ها ادامه خواهد یافت. پس ایستایی واژه مناسبی نیست بلکه باید از واژه یخ‌زدگی اقتصاد استفاده کنیم.

دوری اجتماعی اگر چند ماه ادامه یابد تشکیل سرمایه و مشارکت نیروی کار و بهره‌وری را به حداقل خواهد رساند. برخلاف بحران‌های مالی قبلی تداوم چنین آسیب‌هایی این بار یخ‌زدگی از سمت عرضه آغاز می‌شود و قلمرو جدیدی برای سیاستگذاری‌های اقتصادی و مالی ایجاد خواهد شد.

حمله پاندمی به اقتصاد و سیستم‌های مالی از کدام سمت است؟

یخ‌زدگی اقتصادی عارضه‌ای است که محصول آسیب‌های پیش نیاز آن است. برای تحلیل بهتر به مولفه‌های زیر دقت کنید. ترکیباتی مختلف از این مولفه‌ها جبهه‌های حمله اقتصادی پاندمی را مشخص می‌کنند:

جبهه حمله اول: مشکل نقدینگی در کنار اخلال در نظام مالی منجر به انسداد مسیر نقدینگی واسطه‌گران اعتباری و بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌شود.

جبهه حمله دوم: مشکل نقدینگی در کنار فریز شدن بخش واقعی اقتصاد منجر به اخلال در زندگی خانواده‌ها و امور بنگاه‌های اقتصادی می‌شود.

جبهه حمله سوم: مشکل سرمایه در کنار اخلال در نظام مالی منجر به ایجاد اختلال در تشکیل سرمایه و بسته شدن مجاری اعتبارات خواهد شد.

جبهه حمله چهارم: مشکل سرمایه در کنار فریز شدن بخش واقعی اقتصاد منجر به شکل‌گیری ترازنامه فلج و ناقص در بنگاه اقتصادی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری می‌شود.

راه‌حل اقتصادی وجود ندارد

ریسک‌های واقعی اقتصاد و ریسک‌های مالی به دو طریق با هم در ارتباطند: اول تداوم بحران کووید ۱۹ منجر به افزایش ورشکستگی‌ها خواهد شد که باعث سخت‌تر شدن مدیریت مالی بنگاه‌ها و به بن‌بست رسیدن راه‌حل‌های مالی خواهد شد. از طرفی بحران مالی می‌تواند تزریق اعتبارات به بخش واقعی اقتصاد را متوقف کند.

باید اقرار کنیم که پروفایل ریسک کرونا ویروس تهدیدات خاص خود را دارد. در حالی که رویه‌های تدوین شده و رهنمودهایی برای بحران‌های مالی وجود دارد، ولی برای بحران کرونا ویروس رویه و رهنمودی برای مقابله با یخ‌زدگی بخش بزرگی از اقتصاد نداریم. در دست متخصصان و اقتصاددانان هیچ راه‌حل موجود و قابل ارائه‌ای برای خلاصی از بحران نقدینگی تسری یافته به کل اقتصاد وجود ندارد.

نوآوری برای رهایی از شوک

هیچ‌یک از سناریو‌های شوک اقتصادی که بیان شد الزاما به صورت مشابه یا در هر منطقه جغرافیایی رخ نمی‌دهند. کشور‌ها به دو دلیل اساسی دارای بنیان‌های متفاوتی برای درگیری با شوک اقتصادی و رخداد هر سناریو هستند:

– انعطاف‌پذیری ساختار اقتصادی هر کشور در جذب چنین شوک‌هایی موثر است که به نوعی سرنوشت آنها را رقم می‌زند.
* توانایی پژوهش‌های درمانی و پزشکی و ظرفیت سیستم درمانی و همچنین واکنش سیاستگذاران و تصمیم‌گیرندگان یک کشور است که نوآوری را برای کشور مربوطه رقم می‌زند.

خودمان را به دست سرنوشت بسپاریم یا به دست نوآوری؟

میزان مداخلات فوری و آرمانی سیاستگذاران و توان درمانی کشور و واکنش سریع و فوری آنان آیا به حدی است که بتواند یک ضایعه غیرقابل تحمل و غیرقابل باور مثل توقف تجارت و تولید را شکست دهد؟ سمت درمانی و پزشکی: کشف واکسن ویروس کرونا می‌تواند فاصله‌های اجتماعی ایجاد شده را کاهش دهد ولی این کشف الزاما زمان طولانی را می‌طلبد. در طی این مدت باید به راه‌حل‌ها و خلاقیت‌های موجود متوسل شویم.

یافتن راه‌حل‌ها در حوزه پزشکی و درمانی کشور: یک سر طیف درمان این است که در پایان بیماری ممکن است ثابت شود که روش‌های درمانی موجود موثر بوده‌اند. در حال حاضر ده‌ها روش درمانی در حال تست هستند. سر دیگر طیف درمانی ظرفیت فیزیکی و توان پاسخگویی به نیازها و تغییر اولویت‌های بیمارستان‌ها و آزاد‌سازی ظرفیت‌های موجود و آموزش‌های جدید به کادر درمانی و بسیج متخصصان حوزه درمان برای بیماران این ویروس است.

سمت اقتصادی: در آمریکا سیاستگذاران بسته کمک دو تریلیارد دلاری را برای کمک به مشاغل آسیب‌دیده تصویب کردند. از طرف دیگر بانک مرکزی آمریکا یک پنجره دیگر هم باز کرد و آن پنجره تخفیف‌های اعتباری و بانکی برای بدهکاران وام‌ها و بانک‌ها بود. این پنجره شامل تمدید مهلت وام‌ها، تخفیف در نرخ بهره و حذف جریمه‌هاست ولی یک پنجره باید برای بخش واقعی اقتصاد و خانواده‌ها باز کنیم تا آنها نیز نقدینگی نامحدود برای ادامه زندگی اقتصادی خود در طول بحران بیماری داشته باشند.

سیاست‌های نوظهور اقتصادی دربردارنده راه‌حل‌های ارزشمندی است: ایجاد «پل وام» یعنی وام‌های با بهره صفر درصد به خانواده‌ها و بنگاه‌ها برای عبور از این رودخانه پرتلاطم. تمدید مهلت‌های قانونی برای وام‌گیرندگان مسکونی و تجاری و کالاهای مورد نیاز خانواده‌ها و اصلاح مقررات بانک‌ها در تامین مالی اقشار جامعه و بنگاه‌ها برای مبارزه با مشکل نقدینگی. اینها راه‌حل‌هایی است که از سمت اقتصاد می‌تواند شوک‌ها بیماری را در سمت عرضه به حداقل برساند. برای تحقق این امر باید تیم اجرایی کشور سریع و دقیق باشند.

اخبار برگزیدهیادداشت

شناسه : 98458
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا