رئیس مجلس باید حسن شهرت و کمترین شائبه را داشته باشد
به گزارش جهان صنعت نیوز: شنیدههای موثق حاکی از آن است که از میان مدیران دولتهای نهم و دهم که به مجلس یازدهم راه یافتهاند، شمسالدین حسینی ، علی نیکزاد و حمیدرضا حاجیبابایی در تکاپو برای به دست گرفتن سُکان ریاست مجلس یازدهم هستند و در این میان بحث هایی درباره ائتلاف آنها به گوش میرسد. در همین رابطه با «شمسالدین حسینی»، وزیر امور اقتصاد و دارایی در دولت نهم و دهم و نماینده منتخب مردم تنکابن، رامسر و عباسآباد در مجلس یازدهم، در مورد برنامههایش و وضعیت ریاست مجلس یازدهم، که از هم اکنون داغ است، به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح مصاحبه را میخوانید:
پیش از این شما در تشریح برنامههای خود در مجلس یازدهم به مسئله اقتصاد تاکید کردید، علت این تاکید چیست؟
از باب اهمیت ذاتی این مسئله، کافی است به بیانیه گام دوم برگردیم. در این بیانیه مقام معظم رهبری ملاحظه میکنید که ایشان بعد از موضوعاتی چون علم و اخلاق و معنویت در بحث توصیهها ابتدا به اقتصاد اشاره میکنند. مقام معظم رهبری در آنجا تعبیر ظریفی دارند و آن تعبیر این است که اقتصاد اگرچه هدف نیست اما وسیلهای است که اگر درست کار نکند تبدیل به نقطه ضعف میشود و تحصیل سایر امور را هم با مشکل مواجه میکند. به طور کلی کارکرد اقتصاد معیشت است و امروز هم یکی از مضایق اصلی که مردم کشور با آن مواجه هستند بحث معیشت است.بنابراین اگر موفق شویم از طرفی مشکلات معیشتی مردم و از طرف دیگر بیکاری را کاهش دهیم حتما موفق خواهیم بود و در همین راستا یکی از کارکردهای اصلی را انجام دادهایم. همچنین شرایط کشور به نوعی است که تاکید اینجانب بر مسائل اقتصادی را بیش از گذشته برجسته میکند. در یک بررسی آماری در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ متوجه میشویم در این بازه زمانی تولید ناخالصی کشور نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه کاهش یافته است. به این معنی که تولید ناخالص داخلی ۱۳۹۸ از سال ۱۳۹۰ کمتر است. کاهش تولید ناخالص داخلی در شرایطی اتفاق افتاده است که جمعیت کشور در حال افزایش است و از طرف دیگر درآمد سرانه کاهش پیدا کرده است. در این شرایط اگر به دنبال یک خدمت بیمنت هستیم باید تلاش کنیم که اوضاع معیشتی مردم بهبود پیدا کند . به همین دلیل نه من بلکه همه آنهایی که در فرآیند انتخابات صدای مردم را شنیدند در این مسئله تردیدی نخواهند کرد که اولویت کاری مجلس یازدهم باید کمک به بهبود معیشت، اشتغال و توزیع درآمد باشد.
کاهش میزان کم مشارکت مردم در انتخابات به نوعی بیانگر سیاستزدگی مردم و فاصله گرفتن آنها از حاکمیت است، به نظر شما بهبود اوضاع اقتصادی میتواند به عنوان عاملی برای آشتی و کاهش فاصله مردم با حاکمیت کمک کند؟
حتما همین طور است. همان طور که اشاره کردم با کاهش درآمد سرانه توزیع درآمد به ضرر اقشار آسیبپذیر، شهرهای کوچکتر و مناطق مرزنشین تغییر کرده است و همین باعث شده است که عمده نارضایتیها و اعتراضات نه در مناطق عیاننشین بلکه در مناطق متوسطنشین و حتی فقیرنشین شکل بگیرد. از طرف دیگر بخش عمده کاهش مشارکت مردم در انتخابات مربوط به اقشار متوسط و رو به پایین است. با عطف به اینکه مجلس قدرت اجرایی ندارد، اگر موفق شود که با طرحها، لوایح و هدایت فعالیتها بخشی از این مشکلات را کاهش دهد، حتما در بازگشت امید و نشاط به این گروه از جامعه کمک خواهد کرد.
عملکرد مجلس دهم باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شد
البته بخشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس به عملکرد مجلس دهم برمیگردد. تعداد قابل توجهی از شهروندان و هموطنان حداقل در حوزههای انتخابیه مختلف که حضور داشتم، معتقد به این هستند که مجلس باید در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد. در حال حاضر مجلس در آن جایگاهی که در قانون اساسی پیشبینی شده و آن چه که مدنظر امام و رهبری است و به معنای دقیق کلمه، در رأس امور قرار نگرفته است. نمیخواهم بگویم که جایگاه مجلس پایین آمده بلکه منظورم این است که این نهاد در بسیاری از موارد از جریان امور خارج شده است و مصداق بارز این مسئله تصمیماتی است که در خصوص اصلاح قیمت حاملهای انرژی یا همان افزایش قیمت بنزین گرفته شد و نمایندگان مجلس در واکنش به این قضیه اظهار بیاطلاعی کردند و گفتند ما در جریان نبودیم. مصداق دیگر اصلاح قانون بودجه سال ۱۳۹۸ است که این اقدامات به جای مجلس در نشست شورای عالی ستاد هماهنگی سه قوه صورت گرفت. بنده ضمن اینکه تأکید میکنم باید مسائل اقتصادی در اولویت کاری مجلس قرار بگیرد بر ضرورت قرار گرفتن مجلس در جایگاه خود، تاکید میکنم. همچنین اموری که در حوزه اختیارات مجلس است باید خود نمایندگان مجلس در مورد آن تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند.
از میان گزینههایی که برای ریاست مجلس یازدهم مطرح هستند، به نظر شما کدام مورد برای این جایگاه مناسب است؟
اولین نکته این است که باید تلاش کنیم میان نمایندگان تبعیض و تمایز قائل نشویم و در مقابل بین رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و رئیس مجلس به عنوان رئیس قوه مقننه تفاوت قائل شویم. شخصا در یک مطالعه تطبیقی میان قانون اساسی ایران با سایر کشورها متوجه شدم که در مجالس سایر کشورها مقامی تحت عنوان رئیس مجلس و رئیس قوه مقننه به رسمیت وجود ندارد. در این میان فرقی نمیکند چه کسی باشد هر کسی که باشد چه خود بنده و چه فرد دیگر باید بپذیرد او فقط ادارهکننده جلسات مجلس است. یک رئیس مجلس خوب کسی است که وظیفه هماهنگی و سخنگویی را به خوبی انجام بدهد. لذا در ابتدا کسانی که به این جایگاه توجه دارند و یا به دنبال آن هستند که از طریق قرار گرفتن در این جایگاه به مردم خدمت کنند، باید بدانند قرار نیست رئیس یک قوه شوند. ریاست مجلس شروع بسیاری از مشکلات ساختاری و نهادی در مجلس شورای اسلامی است چرا که برخی از روسای مجلس و حامیان آنها تلاش کردند که او را هم به عنوان رئیس یک قوه مطرح کنند در صورتی که او هماهنگکننده و سخنگوی یک قوه است، پذیرش و درک همین مسئله مهمترین شرط احراز برای ریاست مجلس است. در واقع به تسامح از واژه رئیس مجلس استفاده میکنیم اگر کسی غیر از این فکر کند بداند که در مسیر نادرستی حرکت میکند. رییس مجلس باید فردی باشد که علاوه بر تجارب ملی از سابقه خوب و حسن شهرت برخوردار باشد، این فرد باید تخصص مقتضی شرایط روز را داشته باشد به عنوان مثال اگر مسائل کشور مسائل فرهنگی است باید از یک متخصص فرهنگی برای این جایگاه استفاده کنیم، اگر امنیتی است یک متخصص امنیتی و اگر اقتصادی است یک متخصص اقتصادی. در مجموع کسی باید رییس مجلس شود که بتواند در بین نمایندگان مختلف، با توجه به اینکه از شهرها و حوزههای مختلف جغرافیایی و حوزههای فکری مختلف میآیند بتواند همگرایی و همافزایی ایجاد کند.
در سالهای اخیر جایگاه رییس مجلس قوی و در مقابل مجلس تضعیف شد
مهمترین وظیفه و کارکرد رییس مجلس این است که مجلس را به رأس امور بازگرداند و این را تمرین و پیگیری کند نه اینکه مبادا رئیس مجلس را جایگزین نهاد مجلس کند. اتفاق ناگواری که طی سالهای اخیر رخ داد، این بود که به مرور زمان پارلمان به عنوان یک نهاد تضعیف شد و در مقابل رئیس آن به عنوان یک فرد بسیار تقویت شد که در نهایت هم دیدیم نه برای پارلمان سود داشت نه برای رئیس پارلمان.
بنابراین تاکید شما روی قرار گرفتن مجلس در رأس امور است.
مجلس باید در رأس امور قرار بگیرد یعنی اگر قرار است قانون بودجه در جایی تصویب و اصلاح شود باید در مجلس این کار صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن باشد. این دو موضوع متفاوت است. اگر قرار است تصمیم مهمی مانند اصلاح قیمت بنزین صورت بگیرد، این تصمیم باید در مجلس و توسط نمایندگان صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن است. نکته بعدی این که باید به سمت تکثر اختیارات در مجلس حرکت کنیم به این ترتیب که اداره جلسات مجلس با یک نفر باشد، اداره سازمان اداری مجلس با فرد دیگر. چرا که هر کدام از اینها وقت و حوصله خود را میطلبد و این گستردگی کار اگر رعایت نشود و در یک سمت تمرکز پیدا کند علی القاعده کیفیت لازم را نخواهد داشت.
شواهدی مبنی بر اقدامات جانبدارانه تشکیلات اداری مجلس در حمایت از مدعیان ریاست مجلس وجود دارد
معتقدم در کنار این تکثر اختیارات، گردش موقعیتها را هم در نظر بگیریم تا استعدادهای بیشتری شناخته شوند و توانمندی های بیشتری به کار گرفته شوند و به این سمت برویم که برخی از محدودیتهای زمانی را ایجاد کنیم. این یک ایده قابل بحث است که خودم هم به این ایده توجه و تأکید دارم. توجه به ایجاد محدودیتها نیز حائز اهمیت است. لزوما یک فرد نباید ۴ سال رئیس مجلس باشد، درست است هر سال انتخابات برگزار میشود اما همانطور که بسیاری از مسئولیتها در کشور بیشتر از یک دوره نمیتواند باشد در مورد ریاست مجلس هم میتوانیم این قانون را بگذاریم که هر فرد حداکثر می تواند یک یا دو سال رئیس مجلس باشد تا این گردش مانع تمرکز و تمدید قدرت و اختیارات شود. چرا که در حال حاضر شایعات و بحثهایی میشنویم و حتی شواهدی هم وجود دارد که تشکیلات ادارای مجلس دارد جانبدارانه در خصوص نامزدها و افرادی که مطرح هستند اقدام میکند، این که چرا این اتفاق افتاده محل بررسی است و اینکه چگونه این باید اصلاح شود جای بررسی است. وقتی من رئیس مجلس هستم و دوره بعد هم میتوانم کاندیدا شوم طبیعی است که از اختیارات اداریام استفاده میکنم تا آراء را به سمت خودم جلب کنم. اینها نکاتی است که باید ملحوظ شود تا مجلس نماد مردم سالاری، توازن و تعادل توانمندیها باشد.
در صحبتهای خود به قدرت تشکیلات اداری برای تعیین رئیس مجلس اشاره کردید، تشکیلات اداری مجلس تا چه اندازه در تعیین رئیس آن قدرت دارند؟
بحث بر سر این است که امکانات مجلس در اختیار کیست؟ علیالقاعده در اختیار سازمان اداری مجلس است و آیا رییس مجلس در تخصیص و توزیع این امکانات میتواند موثر شود یا خیر؟ ما میتوانیم خیلی ایدئالیستی برخورد کنیم و بگوییم خیر اثر ندارد اما من معتقدم در جاهایی میتواند موثر باشد.کافی است افرادی که در ارکان اداره مجلس قرار دارند در تعامل با نمایندگان یک سری تمایلات خودشان را القاء کنند، اینها موثر است و میتواند منجر به شکلگیری سوگیریهای ناخواسته در برخی از انتخابات شود.
بسیاری از مدعیان ریاست مجلس برای کسب این مقام بر سابقه اجرایی خود تاکید میکنند، نظر شما در رابطه با تاثیر سابقه افراد برای قرار گرفتن در این جایگاه چیست؟
علی القاعده نمایندگان مجلس افراد و اشخاصی هستند که خوب می دانند که هر موقعیتی چه شرایط احرازی دارد. بنده قبلا گفتم اگر چه همه گزینشها باید به نوعی با تطبیق لازم صورت بگیرد اما برخی از موقعیتها نیاز به تطبیق و مداقه بیشتری دارد. بنده به عنوان یک فرد در هر رأیی به هر کسی و در هر موقعیتی که میخواهم بدهم این تطبیق و مداقه را انجام خواهم داد و به ویژه در رابطه با ریاست مجلس، این حساسیت و مداقه بیشتر خواهد بود تا اداره مجلس و یا به عبارت دیگر نماد هماهنگی و سخنگوی مجلس توسط کسانی صورت بگیرد که کمترین شائبه را داشته باشند.
این روزها در رابطه با پروندههای فساد برخی از مدعیان ریاست مجلس گفتگو میشود، ارزیابی شما از این قضیه چیست؟
اگر موردی اثبات شده باشد حتما مورد توجه نمایندگان قرار میگیرد. کما اینکه اعتبارنامهها مورد بررسی قرار میگیرد و فرقی ندارد، تک تک نمایندگان از این حیث یک بار دیگر مورد تطبیق و بررسی قرار میگیرند. همچنین نباید کسی را از پیش تعیین شده رئیس مجلس کنیم، نه رئیس مجلس بلکه هیچ یک از ارکان دیگر. به عبارت دیگر این باور باید شکسته شود که از پیش اینگونه در خصوص افراد قضاوت شود و یا خودشان به این صورت احساس کنند که رئیس مجلس، عضو هیئت رئیسه یا روسای کمیسیونها هستند. این از پیش تعیین شده نیست و همه این اتفاقات بعد از بازگشایی مجلس صورت میگیرد بنابراین باید از دامن زدن به شایعاتی که به فرض فلان نهاد یا بخش نظرش بر فلان شخص است، پرهیز کنیم چرا که همه این موارد نادرست است و چنین چیزی وجود ندارد. به عبارت دیگر نه کسی از پیش برای مسئولیتی تعیین شده است و نه کسی و جایی خارج از مجلس برای این مسئولیتها در مجلس تصمیم میگیرد. ضمناً تأکید میکنم که هیچ پیش قضاوتی در خصوص صحت و سلامت افراد نباید صورت بگیرد. اینها هم در مجلس مکانیسم دارد و باید طی فرآیند قانونی بررسی شود. رئیس مجلس و هیچ رکنی از مجلس از پیش تأیید شده نیست، نمایندگان انتخاب میکنند هیچ کسی از بیرون برای موقعیتها و مسئولیتهای مجلس تصمیم نمیگیرد و هر چه در این زمینه مطرح میشود شایعه ای بیش نیست.
با توجه به اینکه شما یکی از اعضای کابینه دولت نهم و دهم بودید و در این مجلس شاهد حضور نمایندگانی هستیم که پیش از این سابقه مدیریت در این دولتها را داشتهاند، آیا امکان ائتلاف بین شما و مدیرانی که از دولت نهم و دهم وارد مجلس شدند، وجود دارد؟
فرضمان بر این است که در بین مدیران ارشد دولت نهم و دهم حداقل در صحن رقابتی برای هیچ مسئولیتی صورت نگیرد. به ویژه در خصوص ریاست مجلس بین من و دیگر دوستانی که کاندیدا هستند یک بررسی توسط خودمان صورت بگیرد و آن کسی که مطمئن باشیم هم به لحاظ ویژگیها و هم به لحاظ اقبال در بین منتخبین برای اداره مجلس موقعیت بهتری دارد او انتخاب شود و در داخل خودمان کمک کنیم به اینکه نظر دیگر نمایندگان را هم جلب کنیم.
بنابراین تاکید بر روی ائتلاف است تا رقابت؟
ممکن است در یک مرحلهای رقابتی داشته باشیم ولی قطعا هنگام تصمیمگیریها در صحن به صورت واحد ظاهر خواهیم شد و رقابتی در صحن یا موارد این چنینی نخواهیم داشت.
در بحث ریاست مجلس از طیف شما افرادی نظیر شما، حاجی بابایی و نیکزاد برای ریاست مجلس مطرح هستند، امکان این ائتلاف وجود دارد که فقط یک نفر از این جمع برای ریاست مجلس کاندیدا شود؟
دیگران هم هستند. بین این چند تن از دوستان تلاش خواهیم کرد یک نفر معرفی شود و دیگران از او حمایت کنیم . فعلا در خصوص هیچکدام تصمیمی گرفته نشده اما مشورتهایی انجام شده است و روی این تفاهم داریم که از بین این سه یا چهار نفر که بیشتر سه نفر مطرح هستند، یک نفر به عنوان نماینده این جمع در فرآیند رایزنی ها و انتخاب مجلس معرفی شوند و دیگران هم حمایت کنند.
صحبتهایی در رابطه با برگزاری جلسات آنلاین میان منتخبین مجلس یازدهم شده است، شما در این جلسات شرکت میکنید؟ محور مباحث این جلسات چیست؟
جلساتی تحت عنوان مجلس مجازی برگزار میشود البته من تا به حال توفیق نداشتم در این جلسات شرکت کنم. بسیار تمایل در آن جلسات شرکت کنم. اصولا جلساتی که جمعی فرهیخته و صاحب اندیشه در آن حضور دارند همنشینی با آنها بسیار خوب خواهد بود. من هم به رغم خواستهام تا به حال توفیق پیدا نکردم و اگر موفق شوم حتما حضور پیدا خواهم کرد. اما چون دعوتنامهها مدام به صورت پیامکی برای من میآید و دستور کارها را میبینم، دستورکارهای خوبی است به عنوان مثال در مورد مواردی نظیر مسکن، مسائل اقتصادی، حل مسائل اقتصاد پس از کرونا بحث میشود، عمدتا مسائلی است که مرتبط به جامعه است.
برخی با شعار انتقامگیری از دولت وارد مجلس یازدهم شدند، برنامه شما در مواجه با دولت به صورت خواهد بود؟ آیا مانند برخی قصد انتقامگیری دارید و یا تلاش میکنید ضمن همکاری با دولت به حل مشکلات مردم کمک کنید؟
قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضاییه و حتی نیروهای مسلح مانند چرخ دندههایی هستند که باید در هماهنگی باهم حرکت کنند تا گردش امور سریعتر، دقیقتر و موثرتر صورت بگیرد. لذا مجلس باید برنامهها، سیاستها و فعالیتهای قوه مجریه که درجهت صحیح است را تسهیل و تسریع کند و مواردی که تشخیص میدهد در جهت ناصحیح است را متوقف، کنترل و هدایت کند. لذا حتی در بین نمایندگان دیگر حتی یک مورد سراغ ندارم کسی گفته باشد من برای گرفتن انتقام از دولت دوازدهم به مجلس آمدم و تبعا من هم چنین ادعایی ندارم. با دولت هیچ تقابلی ندارم اما این به این معنا نیست که همه برنامهها و سیاستهای دولت را بپذیریم و به این معنا نیست که اگر دولت کندی و کاهلی دارد با او سازش کنیم، تلاش خواهیم کرد از برنامهها و سیاستهای مفید حمایت و آنها را تقویت کنیم.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسی
لینک کوتاه :