ایران و راههای نرفتهاش
علی بیگدلی * یکی از مهمترین راهها فشار آوردن به شورای حکام است. راه دیگر نیز ادامه همین شورشهایی است که در لبنان و سوریه با تحریکات خود ایجاد کردهاند و احتمال دارد در آینده نزدیک در عراق هم شروع شود. به عبارتی آمریکا در این شرایط از همه ابزار خود استفاده میکند.
سوال اینجاست که تهدیدات و واکنشهای ایران تا چه حد اثرگذار خواهد بود و شرایط را تغییر میدهد. توجه داشته باشید که آقای روحانی میگوید که ما با شدیدترین وجه مقابله میکنیم اما مقابله ما نمیتواند چندان سنگین باشد. تنها راه ما این است که از NPT خارج شویم که خود کار اشتباهی است. بنابراین اگر شورای حکام طبق خواسته آمریکا تصویب کند که ایران از بازرسی بازرسان جلوگیری کرده و حجم کیک زرد را از ۳۰۰ کیلو مصوبه برجام به ۱۵۰۰ کیلو رسانده و برخی از سانتریفیوژها هم در حال فعالیت است، وضعیت به نفع ایران نخواهد بود زیرا قبلا هم حکام در گزارشی تایید کرده بودند که ایران اجازه بازرسی را نمیدهد و از دستورالعملهای برجام تخطی کرده است. به اضافه اینکه دبیرکل هم گفته است منشأ موشکهایی که به آرامکو خورده، ایرانی بوده است. مجموعه این مسائل به شدت ایران را تحت فشار قرار میدهد و اگر آژانس تخطی ایران را تایید کند، پرونده ما به شورای امنیت خواهد رفت.
فراموش نکنیم که رفتن پرونده ایران به شورای امنیت کار را برای ما سختتر و برای آمریکا سادهتر میکند. طبق مقررات برجام دبیرکل هر شش ماه باید گزارش دهد و گزارش آخرش نیز برخلاف خواستههای ما بوده است. وقتی آژانس پرونده را به شورای امنیت بفرستد تا حد زیادی مانع مخالف جدی روسیه و چین با آمریکا خواهد شد و ما وارد دوران جدیدی خواهیم شد؛ دورانی که آن چهار نهاد (شورای امنیت، کاخ سفید، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا) مجددا تحریمهای خود علیه ایران را برمیگردانند.
مساله قابل تامل این است که ایران در این شرایط هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. ایران راهی ندارد و این تحریمهایی که آمریکا اخیرا علیه ایران وضع کرده در واقع مقدمهای است بر تحریمهای بیشتر. ما هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم مگر آنکه از NPT خارج شویم که آن هم خود عوارضی برای ما دارد و مقدمات یک اجماع بینالمللی علیه ما که کاملا به نفع اسراییل و آمریکاست را ایجاد میکند.
ما هیچ راهی نداریم. ما (تحلیلگران سیاست خارجی) بارها این را گفتهایم. حتی من در سپاه سخنرانی کرده و گفتم که ما نباید منتظر بنشینیم و امیدوار باشیم که دموکراتها جای ترامپ را بگیرند و به ما کمک کنند. این چهار نهاد که ما را تحریم کرده بودند اتفاقا در زمان اوباما ما را تحریم کردند بنابراین مشکلات ما از زمان دموکراتها (زمان اوباما و حتی کلینتون) شروع شد. بنابراین خیال خامی است که فکر کنیم لج و لجبازی با آمریکا به جایی میرسد و تغییری ایجاد میشود. این حرف که ما نه مذاکره میکنیم و نه جنگ در قاموس علم سیاست وجود ندارد. نمیتوان در بیاعتمادی دیپلماسی را آغاز کرد در حالی که دیپلماسی برای از بین بردن بیاعتمادیهاست. بنابراین هیچ راهی غیر از مذاکره وجود ندارد و ما بیخود و بیجهت مردم خود را تحت فشار قرار داده و خود را از فضای بینالمللی محروم میکنیم.
سیاست ایران از ماهها قبل استفاده از زبان تهدید بوده است اما این تهدیدات آقای روحانی کاملا بیاساس است. او از قبل هم این تهدیدات را میکرد. قبلا هم که آقای روحانی به مراحل چهارگانه عقبنشینی خود از برجام پز میداد، پرسیدم که به کجا خواهیم رسید؟! غیر از اینکه فضا را تنگتر کرده و دنیا را به خصومت بیشتری علیه خود میکشانیم چه نتیجهای خواهد داشت؟! و دیدیم که به جایی نرسیدیم. برای اینکه ما ابزارهای فشار را در اختیار نداریم و یک بدنامی کامل بر ما مسلط شده است.
به نظر من این تهدیدات آقای روحانی و دولت به خاطر مصرف داخلی است و میخواهند از دلواپستان عقب نمانند. از آنجایی که دو قوه به دست آنها افتاده، فشار بر آقای روحانی بیشتر شده و ناچار است که از این اظهارنظرها کند. دولت هیچ راهی ندارد. بحران ایجاد شده در سوریه و… کار را سختتر کرده است. سفر وزیر امور خارجه ما نیز در راستای کاهش این فشارها است اما به هرحال کشورها به دنبال منافع ملی خود هستند. همین روسیه و چین تاکنون چهار بار علیه ما قطعنامه صادر کردهاند بنابراین نباید دلبسته به اینها باشیم و روش عقلایی این است که خصومت را کنار گذاشته و وارد مذاکره شویم.
*استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :