فقر و فروپاشی اجتماعی در یک قاره
پروفسور مجتبی صدریا * وقتی فقر به قدری شدت پیدا میکند که بافتهای اجتماعی امکان حفظ و باز تولید خود را دیگر ندارند از یک طرف نیروی بازدارندهای انفجار اجتماعی را قدرتمندتر، مسلحتر و شاید موثرتر مینماید و از طرف دیگر با خباثت و مضر نمایاندن کسانیکه در بافت اجتماعی دیگر جایی ندارند از بین بردنشان را مشروع و منطقی ارائه میدهند .
این دقیقا اتفاقی است که در غرب آفریقا چندین ماه است که جریان دارد
مردمی که به علت فقر رشد یابنده در این بخش از قارهی آفریقا مکان و مقامی برای حضور اجتماعی ندارند حال با اتهام القاعده و داعش مورد هجوم قوی ترین ارتشها باید قرار گیرند.
وزیر دفاع فرانسه سرکار خانم “فلورانس پارلی” هر دو تصمیم را بیان کرد:
هم صدها نیروی نظامی فرانسه را به کشورهای غرب ساحل یعنی بورکینا فاسو، نیجر و مالی میفرستند تا مرزهای مشترک سه کشور را زیر نظر گرفته و کنترل نمایند و هم شرایط سرکوب مناسبتری برای از همپاشی تروریستها بوجود آوردند.
درد آفریقا یا بهتر بگوئیم دردهای آفریقا تازگی ندارد از یک طرف منابع غنی طبیعی قاره مورد طمع شرکتهای بزرگ بینالمللی است و از طرف دیگر فقر فزاینده و فروپاشیهای اجتماعی زمینه مناسبی برای تبلیغات افراطی گرایانهی هر نوع افراطی گری را فراهم نموده است.
این روزها روسیه و ترکیه در لیبی مصاف میدهند، اروپاییها در غرب آفریقا ولی از منتهی علیه جنوب تا منتهی علیه شمال قاره درد و رنجهای فقر و فروپاشی اجتماعی هر روز گستردهتر میگردد و ظاهرا نزدیک به یک قرن کمکهای رنگارنگ برای توسعه، نه ثباتی آفریده است و نه بهبودی برای شرایط مردم قاره آفریقا.
به نظر میآید در عین حال خیلیها برندهی بازیهای خبیثی هستند که در سرتاسر قاره جریان دارد و برای خیلی از اهالی مزدور ارزان شدن یکی از تنها راه حلهایی است که برایشان مانده است.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :