از نوازندگی تا کولبری
به گزارش جهان صنعت نیوز: پرت شدن از صخره، تصادف، ریزش کوه یا بهمن، غرقشدگی و سرمازدگی و انفجار مینهای باقیمانده از جنگ تحمیلی در مناطق مرزی غرب کشور از جمله مخاطراتی است که این شهروندان را تهدید میکند. همچنین این افراد به دلیل حمل اجسام سنگین دچار دیسکهای کمر و گردن، آسیبهای ناشی از حمل بار، پیری زودرس، قطع یا نقص عضو میشوند.
براساس گزارشها نرخ تورم ۱۲ ماهه استان کردستان ۲/۴۵ درصد بوده و این استان در رتبه پنج استان اول کشور با بالاترین نرخ تورم در ۱۲ ماه گذشته قرار دارد. همچنین نرخ بیکاری استان کردستان ۵/۱۲ درصد است که در میان ۱۰ استان اول کشور از نظر بیکاری قرار گرفته است بنابراین اوضاع این استان هم مانند چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان، هرمزگان، کرمانشاه، البرز، سیستان و بلوچستان و یزد فاجعه است. ۸۰ درصد کولبران تحصیلکرده هستند که به خاطر عدم شغل تن به کولبری میدهند.
از نوازندگی تا کولبری
در همین رابطه نوازنده قهاری که بارها به دلیل مشکلات معیشتی کولبری کرده، از سختیهای این شغل به «جهان صنعت» میگوید: تجربیات یک کولبر بسته به فصلی که این کار را انجام میدهد، دارد. بهطور مثال در فصل سرما بسیار سختتر از تابستان است. کولبران به گروههای ۲۰ نفره تقسیم میشوند و یک نفر سردسته آنها میشود. باید بدانید که هیچ فردی بدون هماهنگی نمیتواند کولبری کند. سردسته کولبران با صاحب بار (فردی که بار را از عراق خریده و میخواهد وارد ایران کند) قیمت و مسافت تعیین میکند و در آخر به ما میگویند ساعت ۱۲ شب لب مرز باشیم. لب مرز هم چندین مسیر دارد که پرداختن به آن زیاد اهمیت ندارد. اکثر مسیرها به خاطر کوههای اورامان سخت و طاقتفرساست. بالای کوه مرز عراق و ایران است. چه بسا بیشتر اوقات کولبران از مرز خارج میشوند. به صورت غیرقانونی وارد شهر تیله میشویم و کول را با خود به بالای کوه حمل میکنیم تا نزدیکترین شهر. از آنجا با ماشینهای باری کول را بستهبندی میکنند. حال اکثریت مواقع عراقیها بار را با قاطر تا لب مرز میآورند و از آنجا تا شهر ما حمل میکنیم.
وی افزود: وقتی با صاحب بار قرارداد میبندیم دیگر شرایط آب و هوایی ملاک قرار نمیگیرد. در هر شرایط جوی که باشد باید کول را به مقصد برسانیم. حمل کول در شبهای برفی و بارانی بسیار طاقتفرساست زیرا سنگریزههای کوه خیس میشوند و جاده را لغزنده میکنند. بارها پیش آمده که کولبران در این جادهها صدمه دیدند و حتی کشته شدند زیرا کول آنها بسیار سنگین است. وقتی لیز بخورند و به پایین کوه بیفتند دیگر جسدشان هم پیدا نمیشود. به همین دلیل ماهی بیش از پنج نفر فقط به پایین کوه پرت میشوند و میمیرند.
این کولبر در ادامه از مسیرهای مینگذاری شده در دوران جنگ تحمیلی گفت: کولبری غیرقانونی است. در برخی اوقات برای رسیدن به مسیرهای مورد نظر مجبوریم از مکانهایی عبور کنیم که مینگذاری شده است. این مینها در زمان جنگ تحمیلی برای ورود عراقیها جا گذاشته شده که به آن مینهای خوشهای گفته میشود که از آن زمان تاکنون خنثی نشدهاند. حال کافی است فقط اشتباهی روی آن برویم. متاسفانه بسیاری از دوستانمان در این مسیرها قطع عضو شدند یا فوت کردند. برخی شبها که از این مسیرها عبور میکنیم میگویند کمین است یعنی اینکه نیروهای هنگ مرزی خودشان را در محلهای دور از دسترس مخفی کردند تا ما را ببینند و بازداشت کنند. حال وقتی کولبری را در مسیر میبینند، کولبر میترسد و پا به فرار میگذارد و حین فرار مسیر را گم میکند. همیشه یک نفر از آن ۲۰ نفر، نگهبان کولبران است تا مسیر را به آنها نشان دهد.
کولبران تحصیلکردهاند
او درباره انتخاب شغل کولبری گفت: کردستان منطقهای بنبست است. دولت در شهرهای مرزی سرمایهگذاری نمیکند. بنده لیسانس کامپیوتر دارم و جزو رتبههای برتر دانشگاه بودم. تاکنون به هر دری زدم کار درخور تحصیلاتم پیدا نکردم. در اینجا شغل مناسب، کارخانه، هتل و حتی مراکز تفریحی نیست. چه بسا ساز هم به صورت حرفهای مینوازم و تعدادی هم شاگرد داشتم اما با شیوع کرونا آن هم دیگر تعطیل شد. متاسفانه در نوازندگی هم پولی نیست. درآمد یک ماه بنده از شاگردانم ۴۰۰ هزار تومان است. بنابراین برخی از مردمان این مناطق برای رفاه بیشتر خانه و کاشانه خود را رها و به حاشیه کلانشهرها مهاجرت میکنند. البته مهاجرت برای بسیاری از آنها همراه با آسیبهای اجتماعی متعددی است. به همین دلیل مجبورم کولبری کنم. گرچه بیماری کرونا بر کولبری هم تاثیر چشمگیری گذاشته است. مرز مدتها بسته بود و ما هیچ نانی برای خوردن نداشتیم. بیشتر کولبران تحصیلات عالیه دارند. اگر دولت در اینجا ایجاد شغل میکرد ما دیگر کولبری نمیکردیم.
۴ ساعت طاقتفرسا
وی درباره درآمد کولبری میگوید: ابتدا باید بگویم که هر شغل ما همانند دیگر مشاغل نیست بلکه ما جانمان را در معرض خطر قرار میدهیم تا لقمه نانی بخریم. به هر صورت اگر یک کول ۳۰ کیلویی را از مرز عبور دهیم نزدیک ۵۰۰ هزار تومان دریافتی داریم. کارگری در کردستان روزی ۱۵۰ هزار تومان است ولی کولبری تنها چهار ساعت با مشقت و سختی است. اگر شرکتی کارگری بخواهد ما با دل و جان میرویم زیرا سهلتر است. وزنه ۳۰ کیلویی چندان بار سنگینی نیست اما وقتی آن را بر دوشمان میگذاریم و از مسیرهای پیچدرپیچ کوه اورامان به پایین میآوریم دیگر جانی برایمان باقی نمیماند. وقتی برای کولبری میرویم، از قبل میدانیم که امکان دارد هیچوقت به خانه بازنگردیم. هر لحظه امکان دارد ماموران داخلی یا اقلیم کردستان که حق تیر دارند ما را بزنند. دیگر این مسائل برای ما عادی شده است. کارت سبز هم در اینجا کاربردی ندارد.
او افزود: تاکنون مسافت را حساب نکردم اما ما با سرعت تمام کوه را بالا میرویم و کول را بر دوش میگذاریم و به فاصله چهار، پنج ساعت خود را به شهر میرسانیم مگر اینکه کمین کرده باشند که در این صورت نگهبان اجازه تردد نمیدهد و میگوید بنشین تا کمین برود. حال اگر ۱۲ شب راه افتاده باشیم تا ۷ صبح هر جا که باشیم مینشینیم تا دوباره بتوانیم به راهمان ادامه دهیم. کولبران خوب میدانند راهی که میروند برگشتی ندارد.
دولت کاری نکرده
این کولبر در ادامه گفت: دولت تاکنون برای ما کاری نکرده است. دولت برای من جوان بیکار که در شهرستان مرزی زندگی میکنم هیچ کاری نکرده است. با مرگ هر کولبری که رسانهای شود تنها پیام تسلیت میفرستند. همین!
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
لینک کوتاه :