افزایش سرمایه گرهگشای شرکتهای بدهکار
حمید میرمعینی * اگرچه به طور عمده از این شرکتها به عنوان شرکتهای دولتی یاد میشود اما از آنجا که شیوه مدیریت آنها شیوه مدیریت خصوصی است بهتر است از آنها با عنوان شرکتهایی که بخشی از سهام آنها در اختیار دولت است یاد کنیم. در واقع تمامی شرکتهایی که در بورس پذیرفته شدهاند با وجود اینکه سهامدار عمده آنها بخش دولتی است، شرکت خصوصی اما با درصدی از سهامداری دولت تلقی میشوند.
این در صورتی است که ممکن است اعضای هیاتمدیره یا نحوه برگزاری و اداره مجامع آنها دولتی باشد. به هر ترتیب با توجه به اینکه دولت در حال حاضر با مضیقههای مالی جدی مواجه و از مشارکت در افزایش سرمایه شرکتها ناتوان است، افزایش میزان سهام شناور شرکتهایی که دولت سهامدار عمده آنان است میتواند گرهگشا باشد. ناتوانی دولت در تامین سرمایه بنگاهها یکی از مشکلات اساسی آنهاست و در صورت تصویب این لایحه در مجلس، شرکتها خواهند توانست با این رویکرد افزایش سرمایه از طریق بازار سهام و افزایش واگذاریها توسط دولت از فرصت طلایی بازار سرمایه نهایت استفاده را ببرند.
البته این مسیر در صورتی به موفقیت ختم خواهد شد که بازار سرمایه هم کشش پذیرش آن را داشته باشد. به نظر میرسد در اجرای این مصوبه هم باید جنبه کشش بازار سرمایه را در نظر گرفت که آیا میتواند این حجم از عرضههای دولتی را در خود جذب کند و هم این جنبه را مد نظر داشت که آیا سهامداران هم توانایی خرید این سهام را دارند؟ از منظر دوم که رفتار سهامداران را بررسی میکند، باید گفت که رویکرد کلی بازار سرمایه و فعالان این بازار نسبت به افزایش سرمایه شرکتها مثبت است یعنی شرکتها اتفاقا در زمانی که افزایش سرمایه میدهند بیشتر مورد اقبال قرار میگیرند و بعضا هم مردم و سرمایهگذاران در افزایش سرمایهها مشارکت میکنند.
در همین حال این امکان وجود دارد که در نتیجه افزایش سرمایه شرکتها از این طریق، شرایط بازار از این حالت نوسانگیری به حالت سهامداری و سرمایهگذاری بلندمدتتر تبدیل شود. ولی مهمترین وجهی که باعث میشود سهامداران در بازار بمانند و سهامداری کنند این است که شرکتها پتانسیل رشد سودآوری، ظرفیت توسعه شرکت و استفاده از این فرصت افزایش سرمایه و تامین مالی را داشته باشند یعنی به نوعی بازار تشخیص دهد که این افزایش سرمایهها به نفع شرکت است و تحولی در آنها ایجاد میکند. در غیر این صورت در برخی حوزهها مانند بانک که منابع مالی کافی در اختیار دارند و افزایش سرمایه از محل آوردههای نقدی خیلی در سودآوری آنها تاثیری ندارد این روش تحولی ایجاد نخواهد کرد. اما در صنایع بدهکار که هزینههای مالی به شدت سودآوری این شرکتها را تحت تاثیر قرار داده و عملیات این شرکتها را مختل کرده این نوع از افزایش سرمایه میتواند مورد اقبال بیشتری قرار گیرد. در صورتی که از این افزایش سرمایهها در محلهایی که در آن طرح توجیهی افزایش دیده شده، مورد بررسی مجامع قرار گرفته و حسابرس هم در مورد آن گزارش مورد قبول داده است صورت بگیرد، موجب سودآوری شرکت خواهد شد و از همینرو مورد استقبال شرکتهاست.
* تحلیلگر بازار سرمایه
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :