سیمای یک رئیس جمهور جدایی طلب
به گزارش جهان صنعت نیوز: دیوید فروم در مقاله ای در نشریه آتلانتیک به بررسی سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در چهارمین و آخرین شب از مجمع ملی جمهوری خواهان و پذیرش نامزدی حزب جمهوری خواه برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری روز سوم نوامبر امسال پرداخت و این سخنرانی را خسته کننده توصیف کرد. ترامپ در طولانی ترین و کسل کننده ترین سخنرانی خود با ادعاها و آمار غلط دوباره به بایدن تاخت.
در طول سخنرانی طولانی ترامپ، اعضای جمعیت پارتیزان ساکت و حتی بی حال به نظر می رسیدند. اما جرقه های شور و شوقی نادر وجود داشت، لحظاتی که ترامپ آنها را هیجان زده کرد. نزدیک به پایان سخنرانی یک ساعته ترامپ گفت: «در ماه نوامبر، ما باید این طبقه سیاسی شکست خورده را برای همیشه کنار بزنیم. واقعیت این است که من اینجا هستم.» و ناگهان مکث کرد، به صورت نمایشی به سمت چپ خود چرخید و دست خود را به سمت جبهه جنوبی کاخ سفید گرفت و گفت:« نام آن ساختمان چیست؟» و جمعیت همراه تشویق، خندیدند و سوت زدند.
از نظر تحسین کنندگان وی، یکی از جذاب ترین خصوصیات دونالد ترامپ بی شرمی کامل اوست. هنگامی که او اشتباهی انجام می دهد، به آن می بالد. او به لستر هولت، گزارشگر تلویزیونی و روزنامه نگار می گوید که برای مختومه کردن تحقیقات روسیه جیمز کومی را اخراج کرد. به جورج استفانوپولوس می گوید که دوباره از کمک های خارجی برای مبارزات انتخاباتی خود استقبال خواهد کرد. زمانی که پول مالیات دهندگان را به سمت تجارت خود هدایت می کند، آشکارا و جلوی دید همگان این کار را انجام می دهد. زمانی که او از دولت های خارجی پول می گیرد، این کار را در یک هتل شگفت انگیز در خیابان پنسیلوانیا انجام می دهد. هیچ گونه عذر خواهی در قاموس او وجود ندارد. و این سخنرانی بار دیگر در معرض نمایش کامل عموم برگزار شد.
مبارزات انتخاباتی ترامپ زمانی که از کاخ سفید آغاز شد، قانون را نقض کرد و مطمئناً هنجارهای مشروطه خواهی جمهوریخواهی که از همان ریشه های ایالات متحده ناشی می شود را خدشه دار کرد. اما آیا ترامپ نگران بود؟ قطعا نه. او در لحظه از توجه مردم لذت می برد. دونالد ترامپ یک سخنران عمومی مخوف، اما یک استاد ارتباطات است.
شب قبل از سخنرانی پذیرش ترامپ، یکی از حامیانش به سه نفر شلیک کرد و دو نفر را در کنوشا، ویسکونسین به قتل رساند. برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ممکن است خود را موظف بدانند که در این باره چیزی بگویند. اما ترامپ نه! او گفت: «در شدیدترین حالت ممکن، حزب جمهوری خواه شورش ها، غارت ها، آتش سوزی ها و خشونت هایی را که در شهرهای تحت کنترل دموکرات ها مانند کنوشا، مینیاپولیس، پورتلند، شیکاگو و نیویورک دیده ایم، محکوم می کند.» ترامپ هیچ سخنی با پیروانش نکرد و از آنها نخواست که اسلحه خود را بر زمین بیندازند و تاکتیک های تحریک آمیز را که در اغلب موارد منجر به تسریع خشونت می شود، کنار بگذارند. او می داند که میلیون ها نفر از هموطنان آمریکایی او یک پارتیزان سفیدپوست مسلح را به عنوان یک افسر افتخاری اجرای قانون در نظر می گیرند. او می خواهد آنها بدانند که او موافق است. این یکی دیگر از مواردی است که آنها در مورد او دوست دارند.
مهمترین گزینه انتخاب مجدد ترامپ “قانون و نظم” است. او این پیام را در حالی منتقل کرد که خود مخالف قوانین و قواعد حاکم بر استفاده از منابع دولتی برای اهداف حزبی است. او این پیام را پس از کیفرخواست یکی دیگر از کرسی های انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ ارائه کرد. او این پیام را در حالی که به شدت در دادگاه در حال مبارزه برای شکستن احضارهای دادستانی نیویورک که ظاهراً در مورد او، خانواده و شرکت هایش به دلیل کلاهبرداری در بانک تحقیق می کردند، ارائه کرد. او این پیام را در حالی که در احضاریه های کنگره در حال تحقیق در مورد او، خانواده و شرکت هایش به دلیل کلاهبرداری مالیاتی بود ، منتقل کرد. از زمان ریچارد نیکسون تاکنون هیچ رئیس جمهوری شاهد نبوده که بسیاری از نزدیکترین همکاران او به جرم ارتکاب جنایت مجرم شناخته شده یا به جرم خود اعتراف کرده باشند. از جبهه جنوبی کاخ سفید، دونالد ترامپ قانون را زیر پا گذاشت تا به هواداران خود اعلام کند که جرم کاری نیست که شما انجام می دهید، یا شما مجرم نیستید.
ترامپ از همان آغاز یک جدایی طلب بود. همانطور که اغلب مشاهده می شود، ترامپ خود را به عنوان رئیس جمهور زمان جنگ آمریکای قرمز در برابر آمریکای آبی می داند. چنانکه او می تواند شورش و بی نظمی را که اتفاق می افتد ، در«آمریکای بایدن» توصیف کند، حتی زمانی که تحت ریاست جمهوری او رخ دهد. از نظر او، اکثریت کشور «آمریکای بایدن» است، حتی قبل از اینکه بایدن وارد دفتر کاخ سفید شود – و باقی مانده آن همچنان «آمریکای ترامپ» خواهد بود ، حتی اگر ترامپ کار خود را ترک کند.
دیوید فروم در ادامه می نویسد، از آنجا که ما دو کشور هستیم، می توانیم دو مجموعه قانون و قانون داشته باشیم: یکی برای دوستان، دیگری برای دشمنان. به همین دلیل بسیاری از طرفداران برجسته ترامپ می توانند به تیراندازی در کنوشا نگاه کرده و فرد مسلح را شخصی تصور کنند که برای دفاع از خود عمل می کند. فرد مسلح حقوق قانونی داشته که باید رعایت شود. در حالی که بسیاری از قربانیان تیراندازی های پلیس در سال جاری نیز اینگونه نبودند. اگر قربانیان دارای سوابق کیفری بودند، آنها مجرم شناخته می شدند- برخلاف شخصی مثل مایکل فلین که باوجود سوابق کیفری اش، همچنان یک آمریکایی دارای حق و حقوق است. دو کشور، دو طبقه شهروند، دو سیستم قانون.
در نوامبر امسال این سوال نیز در رای گیری مطرح است: آیا قانون مجموعه ای از تعهدات و حقوق است که برای همه لازم الاجرا است، یا ابزار قدرت برای منافع برخی افراد.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسی
لینک کوتاه :