چگونه بورس سبب تورم شد
سعید مسگری * روند بورس در دو سال اخیر یک تجربه تاریخی است که میتواند درسها و تجارب ارزشمندی برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد. این روند سبب شد بورس در صدر توجهات محافل مختلف در کشور قرار گیرد و تبدیل به یکی از اساسیترین موضوعات کشور در سطوح مختلف شود. نامه ۲۵ پژوهشگر و کارشناس اقتصادی پیرامون روند بورس و هشدار به دولت برای کنترل رشد پرنوسان آن سبب شد مباحث اقتصادی بورس نیز مورد توجه ویژه قرار گیرد.
یکی از نکاتی که در آن نامه بدان اشاره شده بود و بازتابهای مختلفی در جامعه و بهخصوص در بین فعالان بورسی داشت رابطه رشد شاخص بورس با تورم بود؛ موضوعی که در روزهای اخیر با روند کاهشی شاخص یک بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و مطالب مختلف و بعضا نقدهایی پیرامون آن مطرح شد. حتی برخی با اشاره به عدم کاهش تورم با وجود افت بالای شاخص کل بورس، محتوای نامه را زیر سوال بردند. در این یادداشت تلاش میکنیم نگاهی دقیق و علمی به گزاره تورمی نامه داشته باشیم.
ابتدا به اصل نامه مراجعه میکنیم تا مشخص شود اصل مدعا پیرامون تورم چیست. در متن نامه آمده است: «پیامدِ ادامه روند فعلی بازار بورس افزایش بیشتر تورم و نرخ ارز خواهد بود». همانطور که از این جمله برمیآید ادعای نویسندگان نامه این نیست که رشد بورس علت تورم است و با توقف رشد شاخص شاهد کاهش تورم خواهیم بود بلکه ادعا شده روند بورس موجب تشدید تورم خواهد شد. بنابراین اینکه گفته میشود در این نامه ادعا شده رشد بورس منشأ تورم است یک مغالطه سهوی یا مغرضانه است.
حال که مشخص شد مدعای نامه اثر تشدیدکننده رشد شتابان شاخص بورس بر تورم است به بررسی صحت و سقم این گزاره میپردازیم. به نظر میرسد رشد شتابان بورس از چند کانال منجر به تشدید تورم خواهد شد که مهمترین آن، تغییر در کیفیت (اجزا) نقدینگی است. معمولا در کشور ما بیشتر به کمیت نقدینگی و میزان رشد آن توجه میشود در حالی که کیفیت نقدینگی و اجزای تشکیلدهنده آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
نقدینگی دارای دو جزء اصلی پول و شبهپول است. به زبان ساده پول همان اسکناس در دست مردم و حسابهای کوتاهمدت است و شبهپول حسابهای بلندمدت بانکی است. معمولا بخش عمده نقدینگی را شبهپول تشکیل میدهد و در حسابهای بانکی محبوس شده است. تنها بخش کوچکی از نقدینگی پولی است که در اقتصاد در قالب وجه نقد و حسابهای جاری در حال چرخش است. بدیهی است هر چه سهم پول از نقدینگی افزایش یابد سیالیت (امکان چرخش) نقدینگی در اقتصاد افزایش مییابد.
یکی از اتفاقاتی که در سال ۱۳۹۷ همزمان با افزایش نرخ تورم رخ داد افزایش شدید رشد پول بود که منجر به افزایش نسبت پول به شبهپول شد. این بدان معناست که مردم و فعالان اقتصادی با افزایش تورم و انتظارات تورمی تمایل کمتری به حفظ پسانداز خود در حسابهای بلندمدت و دریافت سود بانکی داشتند و برای حفظ ارزش دارایی خود تلاش میکردند حسابهای بلندمدت را تبدیل به کوتاهمدت کنند و از این طریق با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به کسب سود بپردازند.
بنابراین با افزایش نسبت پول به شبهپول، نقدینگی از حبس در حسابهای بلندمدت بانکی خارج شده و امکان چرخش در اقتصاد را پیدا میکند. این روند همواره سبب شکلگیری تورم و یا تشدید آن میشود. ناگفته پیداست که منشأ اصلی تورم در اقتصاد، نقدینگی است اما این نقدینگی تا زمانی که به شکل شبهپول در حسابهای بلندمدت باشد امکان ایجاد تورم را ندارد.
حال به سراغ گزاره اصلی مورد بحث برویم. رشد بالای بورس در دو سال اخیر سبب شد ورود به بازار سرمایه جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران و مردم عادی پیدا کند بهطوری که حتی افرادی که آشنایی چندانی با بازارهای مالی نداشتند تصمیم به ورود به این بازار گرفتند. این روند به طور طبیعی بر رشد پول اثرگذار بود و بخشی از سپردههای بلندمدت بانکی تبدیل به حسابهای جاری شد. بدین ترتیب ورود سرمایههای جدید به بازار سرمایه روند رشد پول که از سال ۱۳۹۷ شکل گرفته بود را تشدید کرد؛ موضوعی که در آمارهای نقدینگی سال ۱۳۹۸ و فصل بهار سال ۱۳۹۹ کاملا مشهود است.
نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد این است که سرمایههایی که وارد بورس میشوند برای همیشه در این بازار محبوس نخواهند شد. وقتی فرد اقدام به خرید سهم میکند پول را به فروشنده منتقل میکند حتی اگر فروشنده تمام این پول را صرف خرید سهام دیگر کند (که در خیلی موارد چنین نیست). در نهایت بخشی از پول را از بازار خارج خواهد کرد. همان طور که فعالان این بازار میدانند کمتر کسی است که هیچ پولی از بازار خارج نکند و در طول معاملات خود معمولا بخشی از سرمایه خود را برای خرید کالا و خدمات مورد نیاز زندگی و یا سرمایهگذاری در بازارهای دیگر از این بازار خارج میکند.
مهمتر از خروج معمول و با برنامه سرمایه از بازار برای برطرف کردن نیازهای شخصی، خروج سرمایه هنگام اصلاح و یا ریزش بازار است؛ همان اتفاقی که در هفتههای اخیر رخ داد و بخشی از فعالان بازار، اقدام به خروج سرمایههای خود از بازار کردند.
بنابراین بخشی از سرمایه مردم در مقاطع مختلف از بازار سرمایه خارج خواهد شد. این بدان معناست که پولی که در قالب حسابهای کوتاهمدت در بین سهامداران بورسی در حال چرخش بوده دیگر در این بازار به چرخش درنخواهد آمد. در شرایطی که نرخ سود حقیقی بانکی در کشور به شدت منفی است سرمایهگذاری در سپردههای بلندمدت بانکی هیچ جذابیتی ندارد و نمیتوان انتظار داشت که این پولها به حسابهای بلندمدت رود و دوباره رشد شبهپول افزایش یابد. انتظارات تورمی بالا نیز این شرایط را وخیمتر خواهد کرد و افراد را به سمت تبدیل پول موجود در حسابهای جاری خود به کالا و خدمات خواهد برد. افزایش تقاضا در بازارهای سرمایهگذاری همچون طلا و ارز و حتی در بازارهای کالایی همچون بازار لوازم خانگی نتیجه طبیعی این روند خواهد بود.
همانطور که مشاهده شد رشد بالای بازار سرمایه منجر به تشدید رشد پول و بالا رفتن نسبت پول به شبهپول شده است؛ پولی که بدین ترتیب وارد بازار سرمایه شده به تدریج (به صورت اختیاری و برای برطرف کردن نیازهای شخصی) و یا به به سرعت (هنگام اصلاح و ریزش) از چرخه بازار سرمایه خارج میشود. انتظارات تورمی و نرخ بهره منفی مانع از بازگشت این پولها به سپردههای بلندمدت بانکی میشود و چرخش پول در بازارهای کالا و خدمات سرعت میگیرد. افزایش تقاضا برای کالاهای سرمایهای و حتی مصرفی با وجود محدود بودن عرضه آنها (بهخصوص ارز) افزایش تورم را به همراه خواهد داشت. بنابراین هشدار این نامه کاملا درست و منطقی بود و رشد شتابان بورس میتواند کوه یخ نقدینگی را آب کند و سیل ناشی از آن خسارتهای زیادی به همراه داشته باشد.
* تحلیلگر اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :