بازی‌های آشکار و پنهان بورس

پرفسور مجتبی صدریا * نه از شکست‌‌هایشان و نه از فقرشان این بزرگان اقتصادی خجالتی نمی‌کشند و ترس و نگرانی هم از برملا شدن آن دوران فقر و یا آن شکست‌ها ندارند،

قدر قدرتی که توانایی‌های مالی و اقتصادی‌شان به آنها داده است را می‌دانند و در هر نقطه‌ای از زندگیشان که صلاح بدانند دست از فعالیت اقتصادی می‌کشند.

 بدون شک شما هم می‌دانید یکی از ثروتمندترین مردان دنیای معاصر ” وارن بافِت” است.

در سخنرانی‌هایش معمولا که حق سخنرانی گزافی هم می‌گرفت با شرح داستانی از زندگی خود در مخاطبین اعتماد به نفس بوجود می‌آورد و بعد از اینکه مجری برنامه او را معرفی می‌کرد  که  املاک و دارای “بافِت” ارزش خالصی بالغ بر هشتاد و چهار میلیارد دلار دارد و در بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷  او مبلغ بیست و هشت میلیارد دلار به خیریه‌‌ها کمک کرده است و بیشترین قدرت و امکاناتش را می‌شمرد سپس “بافِت” با لبخندی شروع به صحبت میکرد و با تشکر از مجری ادامه می‌داد

“ البته همه فرمایشات آقای مجری درست است ولی یک نکته را ایشان از روی بزرگواری نخواستند اعلام نمایند مردی که اینجا در خدمت شما ایستاده است زندگی اقتصادیش را به صورت کودک روزنامه فروشی شروع کرد و بعد از چندین سال وقتی روزنامه وال استریت به علت بده بِستان‌ها و محاسباتش لازم دید دست‌آوردهای مرا سانسور نماید و در ستون روزنامه‌های خود جایی برای آن نداد، آن پسرک روزنامه فروش میدانست که این سکوت ناحق است و به جای اعتراض به آن روزنامه خود دو روزنامه خرید و از دهه ۱۹۷۰ یک رابطه‌ی عاشقانه با خبری که دقیق، روشن، صریح و یقینا جامع باشد از طریق روزنامه‌های خودم ایجاد کردم.”

پس از کف زدن‌های شنونده‌گان وی اضافه کرد: “امروز پنجاه سال از آن ابتکارم میگذرد، ترجیح دادم خودم به شما اطلاع بدهم که از دیشب حقوقم را در آن دو روزنامه فروختم و دیگر با دنیای خبر و در دنیای خبر احساس مسولیتی نمی‌کنم.”

شاید تفاوت ” وارن بافِت” در سال ۲۰۲۰ با سال ۱۹۷۰ این است که او می‌داند هر کلامش امروز خبر ساز است و خبر اصلی را هم می‌سازد، دیگر هیچ وسیله ارتباط جمعی شهامت سانسور کردن فعالیت وی را ندارد.

 وقتی نگران بازی‌های پشت پرده که تبعات مالی و اقتصادی دارند هستیم گه‌گاهی با صبر و کوشایی می‌توان چنان امکاناتی را آفرید که هر لحظه تصمیم بگیرید همه پشت پرده‌ها را به جلوی پرده بیاورید و کسی توانایی سانسور کردن شما را نداشته باشد.

از پشت عینک ته استکانیش صحبتش را در این سخنرانی بازهم با لبخندی اینچنین پایان داد: “همه سهام شرکت‌های دولتی و خصوصی ارزش شناخته شدن دارند و این ارزش را باید به قضاوت سهام دار و یا خریدار سهام واگذار کرد نه تصمیم عده‌ای محدود با بازی‌هایی که میدانیم چه می‌تواند باشد.

سهام دار آگاهی باشید.”

وقتی صحبت‌های رایج مربوط به بورس در دنیا را می‌شنویم حرف‌های این ابر مرد راهنمای خوبی است.

اخبار برگزیدهیادداشت

شناسه : 138683
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا