دولت روحانی در نقطه ذوب
به گزارش جهان صنعت نیوز: دولتهای یازدهم و دوازدهم یا دولتهای هفتم و هشتم پس از جنگ با انتخاب شهروندان از سوی حسن روحانی تاسیس شدهاند. اکنون و در سومین ماه از پاییز سال ۱۳۹۹ دولت دوازدهم در یکی از سختترین دورههای پس از جنگ در حال انجام فعالیت است، اما به نظر میرسد این دولت زودتر از بقیه دولتها در سال آخر فعالیت خود در نقطه ذوب قرار گرفته و در حرارت جریانهای عجیب داخلی و خارجی تغییر شکل داده است.
یک مقایسه کوتاه
واقعیت این است که شخصیت، کارنامه و برنامه شخص حسن روحانی در اینکه زودتر از دولتهای پیشین به نقطه ذوب برسد موثر بوده است. آیتالله هاشمیرفسنجانی هنگامی به ریاستجمهوری رسید که در واقعیت نفر دوم کشور از نظر ابعاد اثرگذاری و پیشینه در استقرار نظام جمهوری اسلامی و در مقام ریاستجمهوری نیز شخص دوم اجرایی کشور بود. رییس دولتهای اصلاحات اگرچه هرگز از نظر ابعاد قدرت و شخصیت اثربخش بر انقلاب و نظام با آیتالله هاشمیرفسنجانی قابل مقایسه نبود اما گروه بزرگی از روشنفکران، تکنوکراتها و کادرهای سیاسی مشهور به جناح چپ که در ۱۰ سال نخست انقلاب قدرت فوقالعادهای داشتند در زمره یاران او بودند و هزاران تکنوکرات و نیز طبقه متوسط او را قبول داشتند.
محمود احمدینژاد یک تکنوکرات درجه دوم در نظام جمهوری اسلامی بود که در دهه ۱۳۷۰ توانسته بود خود را به مقام استاندار در یک استان تازهتاسیس برساند. او اما بر موجی از بیتفاوتی و غرور اصلاحطلبان و شهروندان سوار شد و با استفاده از نیروهای سازمانیافته ناشناخته تا آن روز، به شهرداری تهران رسید و آنجا را سکوی پرتاب خود کرد. او به هر دلیل توانست در انتخابات سال ۱۳۸۴ به ویژه در دور دوم در کانون توجه نیروهای سیاسی اصولگرای تازه رشد یافته قرار گیرد و نیز در جریان فعالیتهای خود با حمایتهای نهادهای حکومتی مواجه شود.
اما حسن روحانی به دلیل اینکه در میانه جناحها ایستاده بود در جریان انتخابات سال ۱۳۹۲ تنها به این دلیل که نیرویی از اصلاحطلبان در میان کاندیداها نبود با نمره ناپلئونی از سوی احزاب و جریانهای سیاسی اصلاحطلب و نیز بخشی از تکنوکراتها توانست رقبا را شکست دهد. او در این سالها به ویژه در دولت دوم خود به سمت اصولگرایان لغزید اما اعتماد آنها را به خود جلب نکرد و نیز اعتماد اصلاحطلبان را از دست داد. به همین دلیل در سه سال تازهسپریشده هر روز بیشتر از روز پیش در مسیر نقطه ذوب قرار گرفت.
مجلس یازدهم و تیر خلاص
یکی از دلایل ذوب شدن دولت دوازدهم و تغییر شکل آن و نیز دگرگونی در ماهیتش روی کار آمدن مجلسی است که حالا نزدیک به شش ماه فعالیت را در کارنامهاش دارد. روزهایی که رسانههای هوادار سرسخت مجلس فعلی پشت سر هم از این دوره تازه شروع به کار کرده حمایت سفت و سخت میکردند و هنوز نیز میکنند معلوم بود که انتظارات پرشمار و قابل اعتنایی از این مجلس دارند.
به نظر میرسد بزرگترین هدف از کارکرد این مجلس تسخیر گام به گام دولت با مصوبههای عجیب بوده و هست؛ پس از آنکه داستان نظارت میدانی از سوی رییس مجلس در گام اول در مسیر دور کردن تدریجی دولتهای استانی از دولت مرکزی راه افتاد و حالا نایبرییس مجلس نیز آن را ادامه میدهد و کار به روسای کمیسیونها نیز رسیده است. مصوبههایی مثل دادن ۳۰ هزار میلیارد تومان یارانه سوم در مدت نیمسال به شهروندان که از سوی دولت باید اجرا شود حالا طرحی به نام «طرح نحوه اعمال نظارت مجلس بر مصوبات شوراهای عالی کشور» تهیه شده که اختیار دخالت آشکار در کار دولت را به مجلس میدهد.
بر اساس این طرح کلیه دبیران شوراهای عالی به جز شورایعالی امنیت ملی مکلف هستند مصوبات خود را پس از تصویب و قبل از امضای بالاترین مرجع به هیات تطبیق مصوبات مجلس ارسال کنند. دیروز مجلس، دولت را موظف به کاری کرد که سالها برای دور شدن از آن سختی کشیده بود. واقعیت این است که مجلس یازدهم به ریاست یکی از سرسختترین رقبای انتخاباتی روحانی که شاید هنوز سودای رفتن به کاخ ریاستجمهوری را در سر دارد در ذوب شدن دولت نقش اساسی داشته و خواهد داشت.
بیانگیزه شدن کابینه
فشار بیتابکننده سیاستورزان منتقد دولت که در مجلس و در برخی نهادهای قانونی و به ویژه در سازمانهای اصلی سیاستگذاری و امکانات تبلیغاتی قرار دارند و هر رخدادی را از سوی دولت نقد میکنند اعضای کابینه را بیانگیزه کرده است و آنها در این فشار بیش از اندازه توانایی تصمیمگیری دقیق و فرصت جواب دادن به منتقدان را ندارند. توجه داشته باشیم دو وزیر بسیار بااهمیت در تامین منابع اصلی کالاهای صنعتی و غذایی تازهکارند و با فضای کار در روزهای سخت در این سطح ناآشنا هستند و نیز میدانند چند ماه دیگر بیشتر در کابینه نخواهند بود و به نظر میرسد زودتر از شرایط فعالیت با انگیزههای بالا دور میشوند. وزیر بهداشت کابینه نیز در این روزهای سخت دولت به جای همکاری بسیار نزدیک با دولت و رییسجمهور، شاید تمایل داشته باشد خود را در مسیر بادهایی که از آسمان سیاست میآیند، قرار دهد. رییس کل بانک مرکزی نیز با نافرمانی آشکار و پنهان و با نوشتن یک نامه انتقادی نشان داد میتواند زودتر از هر زمان دیگر از شور و حرارت کارش بکاهد. وزیر نفت ایران در وضعیتی که نفتی برای فروش نیست و در حالتی که با بیشترین مخالفتها مواجه است بردباری و پشتکار پیشین را ندارد. به نظر میرسد وزیر اقتصاد نیز در وضعیت بسیار سخت ترجیح میدهد آهستهتر حرکت کند. مجموعه رفتار و گفتار اعضای کابینه نشان میدهد دولت دوازدهم زودتر از دولتهای پیشین در نقطه ذوب قرار گرفته است.
تشدید تحریمها
یکی از بدشانسیهای حسن روحانی این بود که در جریان انتخابات سال ۲۰۱۶ در ایالات متحده آمریکا فردی برنده شد که در جریان مبارزه انتخاباتی تاکید کرده بود اگر برنده شود قرارداد برجام را پاره میکند و این گونه نیز شد. دونالد ترامپ و نیروهای سیاسی پشتیبان فکری او از همان روزهای نخست به ایران فشار آوردند باید با آمریکا گفتوگو کند و قراردادی تازه منعقد و قبول کند که از ساخت و تولید انبوه موشک دست بردارد و معلوم بود دولت روحانی قدرت تصمیمگیری در این باره را نداشت و هنوز نیز ندارد. به این ترتیب از سال ۱۳۹۷ به بعد تحریمهای فزاینده و محاصره اقتصاد ایران شروع شد.
در دو سال تازهسپریشده ایران در محاصره اقتصادی بود و سال گذشته و امسال نیز درآمد دستکم ۳۰ میلیارد دلاری صادرات نفتخام در هر سال را از دست داده است. تشدید تحریمهای ایران و دامنه گسترده و ژرفای آن، کشور را در بدترین موقعیت اقتصادی قرار داد و تب بدن دولت را فرا گرفت و آرامآرام داغ و داغتر شد تا اینکه اکنون به نقطه ذوب شدن رسیده است. دولت ارزی ندارد تا با آن واردات ارزان انجام دهد و با آن گوشت و مرغ و تخم مرغ وارد کند و به شهروندان بدهد. تحریمها در وضعیتی تشدید فزاینده میشد که در داخل نیز برخی تصمیمها مثل اجازه ندادن به دولت برای پذیرفتن FATF نیز بر بدتر شدن موقعیت میافزود.
از دست رفتن سرمایه اجتماعی
رییسجمهور ایران در مجموع در دولت دوم خود رفتاری را در دستور کار قرار داد که سرمایه اجتماعی گردآمده برایش را به مرور در میان قشرهای گوناگون از دست داد. روشنفکران و طبقه متوسط ایران زودتر از دیگران فهمیدند روحانی خود را در تله اصولگرایان انداخته است و از تلاش برای اصلاحطلبی دست برداشته است. کارگران و کارمندان مزد و حقوقبگیر نیز به چشم دیدند دولت نتوانست مطابق قانون در عمل قدرت خرید آنها را صیانت کند. بخش خصوصی و اصناف نیز از بدعهدی و سرسختی دولت رنجیدند. از دست دادن سرمایه اجتماعی نیز راه را برای ذوب شدن در کوره رخدادهای ناشناس بازتر کرده است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسی
لینک کوتاه :