چشمانداز اقتصاد در عصر بایدن
مجید سلیمیبروجنی * پس از مدتها انتظار و چندین هفته جنگ و جدل رسانهای و برگزاری یک انتخابات نفسگیر و پرهیجان، سرانجام جو بایدن نامزد خوب دموکرات آمریکا برنده انتخابات این کشور و ساکن بعدی کاخ سفید شد. اگرچه همچنان ترامپ نتیجه انتخابات را نپذیرفته و معتقد به تقلب در رایهای پستی است ولیکن تقریبا تمامی رسانهها و کشورهای بزرگ دنیا، بایدن را پیروز قطعی انتخابات میدانند.
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا علاوه بر تفاوت شکلی با دیگر انتخاباتها و دموکراسیهای جهان و شمایل پرطمطراق و هالیوودی آن به دلیل اهمیت و تاثیر بر دیگر کشورها، هر بار میلیونها انسان خارج از ایالات متحده را با خود درگیر میکند. در میان کشورهایی که اخبار مرتبط با نامزدهای این دوره را پیگیری میکردند، ایران جزو سه کشور اول جهان بود. مردم ایران در این کارزار با وجود اینکه مقامات رسمی از بیتفاوتی نسبت به این صحنه آرا سخن میگفتند، با جدیت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را دنبال میکردند.
برخی کارشناسان و مردم معتقدند تجربه جمعی جامعه ایران در ۴۰ سال گذشته بر این بوده که سیاستهای دولت آمریکا بر سطح رفاه و از دست رفتن سرمایه خانوارهای ایرانی تاثیرگذار بوده است. واکنشهای بسیار سریع بازارهای ارز، سکه و طلا، خودرو و بازار سرمایه در برابر تغییرات سیاسی ایالات متحده نشاندهنده این است که متغیرهای اقتصاد ایران به مقدار زیادی متغیرهای وابستهای هستند و چیزی که از آن به عنوان استقلال اقتصادی نام برده میشود، هیچ معنایی ندارد. مقامات رسمی ایران از جمله رییسجمهور و وزیر امور خارجه به دلیل شکافهای ایدئولوژیک با آمریکا و قطع رسمی روابط، از صدور پیام تبریک برای رییسجمهور منتخب آمریکا خودداری کردهاند اما در سخنان خود، لحن و ادبیاتی را به کار بردهاند که آشکارا استقبال آنها از شکست ترامپ و بازگشت دموکراتها به کاخ سفید را نشان میدهد.
حسن روحانی و جواد ظریف البته تاکید کردهاند که حرف تغییر اشخاص در رهبری آمریکا، مسائل میان دو کشور را حل نمیکند بلکه ایران در انتظار اقدامات و تغییر رفتار آمریکاست. این در حالی است که صداوسیمای ایران همراه با رسانههای تندرو و مخالفان دولت روحانی در تبلیغات خود طی هفتههای گذشته مدام از یکسان بودن بایدن و ترامپ سخن گفتهاند.
همچنین بازارهای مالی ایران متاثر از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، با کاهش قیمت مواجه شدند. اگرچه این کاهش در روزهای اول چشمگیر و امیدوارکننده بود اما بعد از گذشت کمتر از یک هفته مجددا بازارهای مالی رشد کردند و هنوز مشخص نیست بازارهای مالی و سرمایهای در روزهای آینده چه روندی خواهند داشت. آیا شاهد تخلیه حباب قیمتها خواهیم بود یا همچنان روند افزایشی قیمتها در تمامی بازارهای مالی ادامه خواهد داشت.
سیاستهای کلان در کشور آمریکا و ایران طی چهار دهه گذشته هیچوقت بر مدار صلح و سازش نبوده و همواره از سوی آمریکا، تحریمهای متعددی بر اقتصاد ایران به خصوص نفت وضع شده است. با این حال برجام کورسوی امیدی در آن فضای تاریک بود که بتواند مشکلات ۴۰ ساله دو کشور را حلوفصل کند. دستاورد برجام در اقتصاد ایران بسیار باارزش بود و در مدت زمان کمی توانست پای سرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ بینالمللی را به کشورمان باز کند. اما با آمدن ترامپ و خروج غیرمنتظرهاش از برجام، تمامی برنامههای اقتصادی دولت در جذب سرمایههای خارجی به هم خورد. اعمال تحریمهای شدید ترامپ بر فروش نفت و سیستم بانکی، صادرات نفتمان در کمترین اعداد و ارقام نشست.
متاسفانه با تداوم تحریمها از سال ۹۷ تاکنون، قیمت کالاهای اساسی، خودرو، ارز، مسکن و… رشد چند برابری یافتند. اقتصاد ایران در حال حاضر اگر به بنبست نرسیده باشد اما حتما در نزدیکی بنبست است. اینکه در چند ماه اخیر به یکباره نرخ ارز تا ۳۲ هزار تومان افزایش یافت، حتی برخی کالاهای اساسی مانند مرغ و گوشت و… رشد چند برابری پیدا کردند، تنها بیانگر صندوق خالی دولت است زیرا ورودی ارز بسیار ضعیف شده است.
این در حالی است که باید قبول کنیم پیروزی جو بایدن میتواند یک فرصت برای ایران باشد. بنابراین اگر دولتمردان ایرانی با عقلانیت رفتار کنند، شاید بتوانند در ماههای آینده کمی آرامش و ثبات را به اقتصاد بازگردانند.
نکته قابل تامل این است که ایران عملا نتوانست با سیاستهای ترامپ کنار بیاید اما در حال حاضر باید بتواند خود را با سیاستهای بایدن هماهنگتر کند. اینکه ما تنها شعار دهیم که ما امتیاز میگیریم و هیچ امتیازی نمیدهیم، هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. البته ما باید در چارچوب منافع ملی حرکت کنیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، اقتصاد عراق جنگزده از ما جلو زده و ارزش پول افغانستان نیز از ما بیشتر شده و عملا اکثر همسایگانمان شرایط اقتصادی بهتری نسبت به ما دارند؛ عواملی که باعث شده سرمایهگذاران خارجی علاقهای به ورود به اقتصاد آشفته و سردرگم ایران نداشته باشند.
بنابراین ما چارهای جز مذاکره و لغو تحریمها و همچنین خروج از لیست سیاه FATF نداریم. در این صورت ما میتوانیم امیدوار به جذب سرمایهگذاران و شرکای بزرگ جهان باشیم. کشوری که بتواند سرمایهگذاران جهان را جذب کند، میتواند همچون امارات و ترکیه کشوری امن برای سرمایههای بزرگ باشد. این در حالی است که برجام یک نمونه موفق از کار دیپلماسی بود و تنها موافقان این گزاره که برجام یک شکست بزرگ بود، اسراییل، اعراب و تندروهای آمریکایی بودند. اینکه شخصی به اسم ترامپ با قلدری از مذاکره و برجام خارج شد، نباید باعث شود که ما هم راه مذاکره را در آینده ببندیم. البته باید این را هم بدانیم که بعد از مذاکره قرار نیست طلا به ما بدهند.
فرصتهای طلایی به راحتی به دست نمیآید. بنابراین فرصت ساختن ثروت و رشد اقتصادی برای کشور ما بسیار مهم است. متاسفانه هنوز تصور بسیاری از ما از مذاکره و رابطه همان داستان سلطان محمود غزنوی است که به هند رفت و طلا غارت کرد و آورد. مذاکرات امروز در جهان سیاست یک بدهبستان دوطرفه است و برای هر دو طرف فرصتهایی ایجاد میکند. وقتی فرصت ایجاد و در باز شد، دیگر به توان خودمان بستگی دارد که چه اندازه از فرصتها درست استفاده کنیم. در چنین وضعیتی ما ثروت خالص به دست نمیآوریم. فرصت ساخت ثروت به دست میآوریم. این در حالی است که آمدن بایدن به کاخ سفید تا حدودی نااطمینانی را از جامعه دور کرده اما او هم یک سیاستمدار آمریکایی است و در عرصه سیاسی کشورش محاسبات و ملاحظات خود را دارد. در واقع سالهاست ایران و آمریکا درگیر روابط خصمانه هستند که عبور از آن مشکل خواهد بود. از این رو میتوانیم خوشبین باشیم اما نباید به این خوشبینی عادت کنیم. انتقال قدرت در آمریکا حداقل سه ماه طول خواهد کشید و پس از آن بایدن باید در مورد چگونگی روابط و مذاکره با ایران تصمیم بگیرد و همه اینها زمانبر است.
نکته مهم دیگر این است که در سالهای گذشته سیاست فشار به مردم باعث نزدیکی ما به چین و روسیه شده و به طور حتم آنها از مذاکره و رفع اختلافات ما و آمریکا استقبال نخواهند کرد. متاسفانه نظام تصمیمگیری ما به شدت تعارضزده، سیاسی و ناکارآمد شده است. مدتهاست در کشور ما تصمیم درست گرفته نشده و بهخصوص در مورد مسائل دشوار و اثرگذار قدرت و تصمیمهای بزرگ وجود ندارد.
نکته مهم دیگر اینکه مساله انتقال پول یک موضوع بسیار حیاتی است و تا به FATF نپیوندیم، نمیتوانیم درآمد خود را به کشور وارد کنیم. این در حالی است که تجربه نشان داده ما استاد سوزاندن فرصتها هستیم. اگر قدر فرصت پیشرو را به خوبی ندانیم و این مسیر را درست مدیریت نکنیم و همچنین مذاکرات خوبی با ۱+۵ نداشته باشیم و در کنار آن اصلاحات را در بدنه اقتصادمان انجام ندهیم، نمیتوانیم روزهای خوبی را برای اقتصاد بیمارمان متصور باشیم.
در حال حاضر ایران باید تلاش کند در چارچوب مذاکرات ۱+۵ بایدن را سریع مجاب به لغو تحریمها کند تا به این ترتیب ساختار تولید و صادرات ایران هر چه زودتر اصلاح شود و با لغو تحریمها بتوانیم مبادلات اقتصادی چشمگیر با همسایگانمان داشته باشیم. اقتصاد معجزه نمیکند اما بنبست هم ندارد. بنابراین برای خروج از شرایط پراسترس فعلی باید نااطمینانیها را کم کنیم تا سرمایهگذاری را افزایش دهیم. واقعیت این است که خروج از شرایط سخت اقتصادی فعلی نیازمند اخذ تصمیمات بزرگ و شجاعانه توسط حاکمیت و دولتمردان است.
* کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :