شروع به کار غیرمنتظره برجامی بایدن
دکتر صلاحالدین هرسنی * آنتونی بلینکن وزیر خارجه دولت بایدن در اولین نشست خبری خود قویا و صریحا اعلام کرد: «اگر ایران به تعهدات خود بازگردد، ایالات متحده هم به توافق هستهای بازخواهد گشت.» البته قبل از اعلام این موضع برجامی جدید واشنگتن، مقامات تهران مطمئن و کمی سرخوش از عصر پساترامپ و فقدان حضور شخصی چون پمپئو در دستگاه دیپلماسی واشنگتن، اعلام کرده بودند توپ برجام در زمین واشنگتن است. البته این نگرش سرخوشانه مقامات تهران غیرمنتظره نبود چراکه وعدههای مکرر بایدن در کوران رقابتهای انتخاباتی آنها را مطمئن کرده بود که آشنایی بایدن با قواعد و اسلوب سیاست میتواند طرح تازهای در مناسبات در منطقه به ویژه در برجام دراندازد تا طرفین بتوانند از مزایای پیشبینی در آنها استفاده کنند.
از منظر نشانهشناسی، اعلام چنین مواضعی صریح و شفاف نگرش دولت نوپای واشنگتن در کاخ سفید را انعکاس میدهد و نمیتوان آن را به صرف مواضع اعلامی واشنگتن تفسیر و تعبیر کرد. قطعا این مواضع، مواضع اعلامی واشنگتن در مواجهه با ایران و آینده برجام نیز خواهد بود. به این ترتیب به جرات میتوان گفت که عصر پساترامپ و عصر جدید در واشنگتن تا میزان زیادی همانند عصر ترامپ در قبال برجام خواهد بود. از منظر علتشناسی، دلایلی در نگرش و راهبرد جدید مقامات کاخ سفید در قبال برجام نقش دارند؛ دلیل اول در اتخاذ چنین راهبردی، مواضع اعمالی مقامات تهران در ازسرگیری فعالیتهای هستهای به ویژه در فردو است. آنگونه که قرائن و شواهد نشان میدهند، مقامات تهران شروع جدید فعالیتهای هستهای در فردو را در راستای کاهش گامبهگام و مرحلهای کاهش تعهدات برجامی در دستور کار قرار دادند و مجلس ایران نیز با مصوبههایی از این دست موجب ترغیب این دست از اقدامات ایران در فعالیتهای جدید هستهای شده است. در واقع انعکاس جدید مواضع اعلامی واشنگتن را باید نتیجه و واکنش مقامات تهران در شروع فعالیتهای جدید در فردو و برخی از پروژههای محرمانه دانست. دومین عامل مواضع جدید دولت نوپای واشنگتن در قبال برجام، مرتبط با فعالیت موشکی و رفتارهای منطقهای تهران در منطقه پرآشوب غرب آسیاست. به باور راهبردشناسان واشنگتن و مشخصا دموکراتهای حاضر در کاخ سفید و مجلس سنا، برنامههای بالستیکی موشکی تهران میتواند تهدیدی برای متحدان واشنگتن در منطقه غرب آسیا باشد. ضمن آنکه این راهبردشناسان، رفتارهای منطقهای تهران در چهار پایتخت کلیدی منطقه یعنی دمشق، بغداد، عدن و بیروت را به رفتاری ثباتزدا تعبیر کرده و آن را عامل اصلی اختلال در نظم هندسه ژئوپلیتیکی غرب آسیا میدانند. سومین دلیل موثر در اعلام مواضع برجامی جدید واشنگتن، در نظر گرفتن منافع متحدان واشنگتن در ازای بازگشت واشنگتن به برجام است. در این ارتباط هم بایدن و هم بلینکن قویا اعلام کردهاند که آنها در صورت بازگشت به برجام منافع متحدانی چون تلآیو و حتی ریاض را در نظر خواهند گرفت. ضمن آنکه بر این باورند که در دوران جدید حتی تروئیکای اروپایی برجام نمیتوانند رویهای مستقل در قبال برجام در پیش گیرند چراکه فواید راهبردی تروئیکای اروپایی برجام نمیتواند بدون تاثیر از تغییرات جدید در واشنگتن باشد و از منظر راهبردی، در عصر پساترامپ درک مناسبات کشورهای اروپایی متضمن بیشترین مطلوبیتهای راهبردی برای آنان خواهد بود.
اما مهمترین عامل اصلی در اعلام مواضع جدید مقامات واشنگتن، مربوط به ذات قاعدهای و ساختاری نامتوازن برجام است. واقعیت آن است که برجام در شرایط کاملا نامتوازن، ناپایدار و شکننده شکل گرفت. در واقع همین ناپایداری و شکنندگی برجام سبب شد نهتنها بایدن بلکه هر رییس جمهوری دیگر غیر از بایدن نیز نتواند حاضر به بازسازی و ترمیم برجام و اجرای تعهدات در آن باشد. در فضای موجود نیز مساله اصلی این است که زمامداران آمریکایی حاضر به اجرای تعهدات خودشان در برجام غیرمتوازن نخواهند بود. بنابراین تحت این شرایط، عبور از سیاست تهاجمی ترامپ در عصر بایدن صرفا در شرایطی حاصل میشود که برجام به حالت متوازن بازگردد. موازنه در برجام در شرایطی ایجاد میشود که مسائل غیرمرتبط مربوط به قطعنامه ۲۲۳۱ یعنی برنامههای موشکی و رفتارهای منطقهای و حتی ملاحظات حقوق بشری از دستور کار برجام خارج شود. افزون بر این در شرایط موازنه باید بازیگری امتیاز دهد که نتوانست به تعهدات خود در برجام پاسخ دهد. واقعیت آن است که تهران نهتنها از برجام خارج نشد بلکه به همه تعهدات خود در برجام در همین شرایط نامتوازن و شکننده پاسخ داد. به این ترتیب انتظار واشنگتن از تهران بابت بازگشت به تعهدات کمی غیرواقعبینانه و به دور از احتیاط و بیشتر از روی امتیازگیری و بیشتر به منظور مهار ایران ایجاد شده است. به این ترتیب و با مواضع جدیدی که از سوی مقامات کاخ سفید و مشخصا بلینکن اتخاذ شده است، برخلاف انتظار باید گفت که توپ برجام در زمین تهران است و تصمیمات و کلید حل مشکلات نه در واشنگتن بلکه در تهران خواهد بود. قطعا و با توجه به اصرار تهران بر برنامههای هستهای و عدم لزوم اعطای امتیازات فرابرجامی نظیر برنامههای موشکی و رفتارهای منطقهای، ما باید شاهد وضعیت ناپایدار در برجام باشیم. تحت این شرایط، تنش فزاینده در روابط تهران- واشنگتن و رفتارهای سینوسی اروپا و کارشکنیهای مجموعههای عبری- عربی، نشانه جدید برجامی در عصر حاضر خواهد بود.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :