سفر به تهران زیر سایه اقدامات پیشگامانه واشنگتن
دکتر صلاحالدین هرسنی * سوم اسفند ۱۳۹۹ نقطه عطفی در تاریخ مناسبات برجام خواهد بود چراکه این روز پایان ضربالاجل ایران برای متوقف کردن اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی خواهد بود. تهران در راستای مناسبات برجامی تا قبل از مصوبه مجلس ایران همیشه به واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام هشدار داده بود که اگر واشنگتن به برجام بازنگردد و از رفتارهای ایذایی و تزاحمی خود مانند برقراری نظام تحریمها نکاهد و اروپا نیز از لاک بیعملی یا همان بدعملی خارج نشود، چارهای ندارد که بخواهد مصوبه مجلس ایران را بابت متوقف کردن اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در دستور کار قرار دهد.
حالا و در روزهای منتهی به ضربالاجل تهران یعنی سوم اسفندماه شاهد اقدامات پیشگامانهای از طرف واشنگتن در مناسبات برجامی هستیم. در این ارتباط، واشنگتن طی فرمانی به محدودیتهای تردد علیه دیپلماتهای تهران در نیویورک پایان داد. از طرف دیگر واشنگتن اعلام کرد حاضر و مایل است که از ظرفیتهای اروپا به عنوان نقش میانجی برای مذاکره با ایران استفاده کند. در اقدامی دیگر، اگرچه طرفین برجام معتقدند که آمریکا به دلیل خارج شدن از برجام حق استفاده از سیستم اسنپبک یا همان مکانیسم ماشه را ندارد، اما در شرایط حاضر آن را از دستور کار خارج کرده و درخواست برای کلید زدن مکانیسم ماشه را پس گرفته است. افزون بر همه این موارد، والاستریتژورنال خبر داد که واشنگتن حاضر به مذاکره است و جلسه احتمالی آینده اعضای برجام، با حضور تهران و واشنگتن خواهد بود.
از منظر نشانهشناسی این اقدامات واشنگتن معنایی جز برداشتن گام اول در بازگشت به برجام ندارد. اقداماتی را هم که در شرایط حاضر واشنگتن در دستور کار قرار داده است، چندجانبه و معطوف به سازندهگرایی و تلاشی است برای باز شدن گرهها و انسدادهای مذاکره و در نتیجه احیای برجام است. در یک نگاه، این اقدامات و دستور کار جدید و البته سازنده واشنگتن، نتیجه سیاست فشار و تهدید ایران در ازسرگیری فعالیتهای هستهای است، به ویژه آنکه تهران در نتیجه سیاستهای تزاحمی واشنگتن و بیعملی اروپا به اورانیوم فلزی که عنصر اصلی استفاده از اهداف نظامی است، رسیده است. در واقع قبول واشنگتن برای برداشتن گام نخست در بازگشت به برجام به معنای آن است که راهبرد صبر حداکثری و راهبرد موازنه وحشت و تهدید، در قبال اقدامات تزاحمی و رفتارهای ایذایی واشنگتن و همچنین بیعملی اروپا جواب داده است. البته تا قبل از این اقدامات و دستور کار جدید واشنگتن، بایدن برای مجوز اعطای وام از سوی سازمان بهداشت جهانی به تهران در مهار کرونا آن هم در قالب مشوقهای اقتصادی، آمادگی نشان داده بود. از طرف دیگر در کنار فراهم شدن زمینههای ذهنی و ادراکی، ما شاهد سفر رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران هستیم و بعید است که ماموریت وی فقط برای ادامه رایزنیها با ایران در جهت استمرار نظارتهای آژانس و نیز یافتن راهحل قابل قبول بین ایران و آژانس باشد. قطعا رافائل گروسی در سفر به تهران حامل پیامهایی سازنده از طرف واشنگتن و حتی اروپا به تهران خواهد بود. حال با توجه به دستور کار جدید واشنگتن و با توجه به ماموریت جدید گروسی به تهران باید گفت هم مساله برداشتن گام اول حل شده است و هم آنکه با چنین نشانهها و اقداماتی که از طرف واشنگتن انجام شده است، میتوان گفت توپ برجام در زمین تهران قرار گرفته است. در این میان فقط ممکن است دو مساله و اقدام مخرب میتواند موجب تاخیر در دستیابی به مطلوبیت برجامی شود؛ اولین مساله آنکه برخی از جریانهای دست راستی در ایران مانند جریان اصولگرا بخواهند باز شدن گره در مناسبات برجامی را با تفسیرهای مضیق مایه تهدید منافع خود بدانند و با ایجاد چندصدایی بخواهند جریان مذاکره را منحرف و از مسیر سازندهگرایی آن خارج کنند. دومین مساله مربوط به رفتارهای پاندولی و سینوسی اروپاست که میتواند بر جریان مذاکره و مناسبات برجامی تاثیر سوء بگذارد. در این ارتباط بوریس جانسون نخستوزیر بریتانیا اعلام کرده است مواضعش در قبال ایران همسو و نزدیک با واشنگتن شده است. مواضع ماکرون هم که اخیرا تلاش داشت منافع برخی از کشورهای عربی منطقه را در بازگشت واشنگتن به برجام در نظر گیرد، مشکلات اروپا را در گشایشهای برجامی دوچندان میکند. تحت این شرایط، همه چیز بسته به تهران است و کلید حل برجام آنچنان که گفته شده نه در واشنگتن و نه در پاریس، لندن و برلین بلکه در تهران است و مقامات تهران لازم است در فرصتهای به وجود آمده و در شرایطی که کشور درگیر بحرانهای اقتصادی و کروناست، از فرصت به دست آمده استفاده لازم را به عمل آورد.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :