در پاسخ به اقدامات تروریستی، میز مذاکره را ترک نکنید
دکتر صلاحالدین هرسنی * در پی اتفاقات اخیر نطنز برخی از رسانههای داخلی و مشخصا رسانههای دست راستی با توصیه به تیم مذاکرهکننده قویا بر این نکته تاکید کردهاند که در پاسخ به اقدامات تروریستی، میز مذاکره را ترک کنید. منطق و استدلال چنین توصیه و سفارشی رفتار دوآلیسم و سیاست دوستونی واشنگتن بوده است، به این معنی که واشنگتن از یک سو ادعای صداقت و حسننیت در مذاکره را دارد و از سوی دیگر با صهیونیستها در اقدامات تروریستی در عملیات خرابکارانه میدانی نظیر اتفاقات نطنز شریک است.
حال اگرچه ممکن است چنین توصیه و سفارشی با توجه به پیشینه و سوابق رفتاری مقامات واشنگتن در ارتباط با موضوع هستهای ایران معطوف به صحت و درستی و در نتیجه قرین واقعیت باشد، اما در شرایط حاضر چنین توصیهای محلی از اعراب ندارد بلکه برخلاف دیدگاه و سفارشات رایج رسانهها و محافل دست راستی، منطقی و عاقلانه نیست که تیم مذاکره بخواهد در پاسخ به اقدامات تروریستی تلآویو در اتفاقات نطنز، میز مذاکره را ترک کند. به عبارت دیگر بر هم زدن و ترک میز مذاکره راهبرد و روش مناسبی برای پاسخ به اقدامات خرابکارانه تلآویو نیست بلکه باید با ادامه مذاکره هم به لغو تحریمهای مغایر برجام و تحریمهای دیگر واشنگتن امیدوار بود و هم آنکه بتوان از رهگذر مذاکرات منطقی و حسابشده برای نجات اقتصاد کشور تلاش کرد و در نتیجه آنکه در دام و زمینی بازی نکرد که تلآویو و مجموعههای عربی آن را برای ایران تعبیه کرده و تدارک دیدهاند.
منطق چنین توصیه و سفارشی برای تداوم مذاکرات بیش از هر چیز در ارتباط مناسبات جدید در برجام و همچنین مناسباتی است که قرار است توسط بایدن در عصر پساترامپ پیگیری و سازماندهی شود. واقعیت آن است که زمینههایی از نرمش و انعطاف در رفتار مقامات واشنگتن در بازگشت به برجام فراهم شده است و آنگونه که از برخی شواهد و نشانگان پیداست، جلسات کمیسیون مشترک برجام با حضور تروئیکای اروپایی و مقامات مذاکرهکننده تهران در حال خارج شدن از حالت فرسایشی آن است. از طرف دیگر واشنگتن نیز پیام و تقاضای تهران را به خوبی دریافت کرده است که سخت آگاه است که هر گونه عقبنشینی از کاهش تعهدات برجامی از سوی تهران، فقط از رهگذر لغو تمامی تحریمهای ضدایرانی و سپس راستیآزمایی آن است. بنابراین تحت این شرایط منطقی نیست که فرصتهای ناشی از نشستهای وین مشمول فرصتسوزی شود. ناگفته پیداست که واشنگتن به جهت مصونیت از انتقادات کنگره و برخی از چهرههای رادیکال حزب جمهوریخواه، بیمیل به ترک میز مذاکره از طرف تهران نیست. بنابراین در شرایطی که قرار است واشنگتن از رهگذر ترک میز مذاکره از طرف تهران استفاده ابزاری کند، لازم و نیازی نیست که پاسخی به این نیاز واشنگتن با ترک میز مذاکره داده شود.
منطق دیگری که برای تداوم تعامل و ماندن در میز مذاکره وجود دارد، در ارتباط با شرایط اقتصادی کشور است. در شرایط حاضر اقتصاد ایران یکی از اسفناکترین شرایط اقتصادی خود را به جهت اعمال تحریمها، تجربه میکند. بوی بهبودی از درون نیز برای برونرفت از وضعیت موجود شنیده نمیشود. لاجرم در این شرایط اسفناک اقتصادی و برای در امان ماندن از تبعات اعتراضات ادواری و البته قارچگونه و همچنین در امان ماندن از تبعات شورش گرسنگان کشور سخت به یک نرمش قهرمانانه نیازمند است. حال اگرچه قرار نیست برجام همانند عصای موسی معجزه کند، اما میتواند موجب لغو تحریمها و ممد حیات ایران شود.
منطق دیگر و مهمتر ماندن در میز مذاکره مربوط به مناسبات جدید در عصر بایدن است. تردیدی نیست که مجموعههای عبری و عربی و در راس همه آنها نتانیاهو یکی از بازندگان انتخابات آمریکا محسوب میشوند. آنگونه که از برخی شواهد پیداست، در این مناسبات جدید قرار نیست وضعیت تلآویو همانند دوران ترامپ باشد. درست است که بخشی از لابیهای بایدن را گروههای اسراییلمحور تشکیل میدهند، اما در این مناسبات جدید ما شاهد فاصلهگیری نیمبند واشنگتن از تلآویو و محافل عربی هستیم. بنابراین تحت این شرایط، تلآویو از نزدیکی بایدن به تهران و در بازگشت به برجام سخت عصبانی است و هراس دارد و از شکلگیری یک توافق هستهای نه تنها موافقتی ندارد بلکه از رهگذر ایجاد بحرانهای جدید، درصدد کارشکنی و مانعسازی است. بنابراین ترک میز مذاکره کمکی به مانعسازی و کارشکنیهای مداوم و هدفمند و در واقع به مثابه آب ریختن به آسیاب نتانیاهو و مجموعههای تحت ائتلاف آن است. بنابراین تردیدی نیست که با انجام مذاکرات و ماندن در میز مذاکره نهتنها هزینههای تلآویو افزایش مییابد بلکه با فاصله واشنگتن و تلآویو در عصر پساترامپ زیادتر نیز میشود و برای شخصی چون نتانیاهو هیچ چیز غمبارتر و تراژیکتر از آن نیست که بخواهد توافقی برای احیای برجام از رهگذر توافق و مذاکره صورت بگیرد و فاصلهاش با واشنگتن زیاد شود.
* کارشناس مسائل بینالملل
عمومیلینک کوتاه :