آقای ظریف! شما خودتان محصول حاکمیت «میدان» هستید
اشکان نظامآبادی * پس از ماجرای استعفای ظریف در سال ۹۷ کمتر کسی در مورد بروز اختلاف میان او و سایر افراد موثر بر سیاست خارجی تردید دارد؛ چه زمانی که پس از بیخبری از حضور بشار اسد در ایران، شبانه خداحافظی کرد و چه حالا که در حضیض محبوبیت مردمی مذاکرات وین را راهبری میکند.
فایل صوتی محمدجواد ظریف از ابعاد مختلفی قابل تامل است اما آنچه نگارنده بر آن تاکید دارد تناقضگوییهایی است که وزیر امور خارجه کشور خواسته یا ناخواسته دچارش شده است. صرفنظر از نحوه انتشار این فایل صوتی، دلایل آن یا حتی رفتار آماتور و سخنان جنسیتزده سعید لیلاز در گفتوگو با یک مقام سیاسی، آنچه به طور کلی بر صحبتهای ظریف سایه انداخته، اعتراض او به غلبه حاکمیت «میدان» بر «دیپلماسی» است. او در این فایل صوتی بارها از مسیر نقل خاطرات سعی میکند مقصر وضعیت فعلی را «ترجیح حاکمیت و مردم» در مورد اولویتهای سیاست خارجه عنوان کند. ظریف روشن سخن میگوید؛ او اینطور جلوه میدهد که در ایران نه تنها رییسجمهور اختیار ندارد، بلکه حاکمیت دوگانهای هم وجود ندارد و تنها قاعده بازی در زمین سیاست خارجه «قاعده میدان» است.
میدان کلید واژه اوست؛ مراد و مقصودش اما مشخص نیست و البته نگارنده نیز فعلا دغدغهای برای تفهیم آن ندارد. آنچه اهمیت دارد یک بام و دو هوای ظریف است. به قول اهالی منطق ظریف دچار مغلطه استاندارد دوگانه یا (double standard) شده است. او از طرفی سیاست خارجه دوران وزارت خود را به وسیله بازگویی خاطراتی پراکنده، قربانی میدانداری نظامیان جلوه میدهد و از طرف دیگر به ماندگاری خود در نیویورک برخلاف نظر احمدینژاد رییسجمهور وقت اشاره میکند.
تصمیم احمدینژاد برای عزل ظریف (صرف نظر از درست یا غلط بودن آن) خواست رییسجمهور قانونی کشور بوده است. مگر نه اینکه ظریف میدانست ماندن او در نیویورک برخلاف خواست رییسجمهور است؟ اگر ظریف به حاکمیت میدان اعتقادی ندارد و معتقد است همه چیز باید طبق پروتکلهای سیاسی پیش برود چرا در آن مقطع به طور داوطلبانه از سمت خود کنار نرفت؟ از همه بدتر چرا وقتی برجام به ثمر نشست و اصلاحطلبان ذوقزده با همراهی ارکان رسانهای خود او را با مصدق مقایسه میکردند پرده از این وقایع کنار نزد؟ جز اینکه آن موقع خود را در اوج محبوبیت میدید و حالا به قول خود کسی باقالی هم بارش نمیکند؟
ظریف به این واقعیت توجهی ندارد که خود نیز با همین استانداردها در مراتب مدیریتی دولت رشد کرده و در سطحی بالاتر با قبول مسوولیت وزارت خارجه این استانداردها را پذیرفته است؛ استانداردهایی که هرگاه به نفعش باشد مخالفتی با آن ندارد اما حالا که برجام هیچ حاصلی نداشته است به ابزاری برای رفع مسوولیت و حواله تقصیر به نظامیان تبدیل شده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفته است که فایل صوتی ظریف برای ثبت در اسناد و انتقال تجربه به مقامات بعدی ضبط شده که در همین ادعا هم تناقض وجود دارد. مخاطبان ممکن است بپرسند این چه نوع مستندسازی است که با شوخیهای سخیف و جنسیتزده مصاحبهکننده همراه است؟ فرم مصاحبه که به نظر میرسد با انتشار تصاویری برای مخاطبان در نظر گرفته شده چه شباهتی با روال مستندسازیهای معمول دارد؟ و در آخر اینکه چرا سعید لیلاز که به گفته اکثر روزنامهنگاران حرفهای، ابتدایی ترین اصول مصاحبه را هم رعایت نکرده، برای مصاحبه انتخاب شده است؟ بر این پایه میتوان این نکته را هم نوشت که احتمالا دولت برای ضبط این فایل برنامهای برای انتشار هم داشته و حالا که واکنشهای تند اتخاذ میشود، سیاست انکار را در پیش گرفته است.
با فرض انتشار عمدی فایل صوتی توسط مرکز بررسی های استراتژیک ریاستجمهوری وزیر امور خارجه کشور دچار سطحی از استانداردهای دوگانه شده که نشان میدهد دغدغه واقعی او انتقاد از حاکمیت به اصطلاح «میدان» نیست، بلکه دغدغههای شخصی دیگری دارد که فعلا برای مخاطبان روشن نیست؛ عدهای این اقدام ظریف را در راستای کارکردهای انتخاباتی و عده دیگری در راستای امتیازگیری در مذاکرات وین ارزیابی میکنند اما برای همه روشن است که سخنان ظریف دادههای جدیدی را به تاریخ سیاسی ایران اضافه نکرده است و به همین دلیل در مورد نحوه انتشار مشکوک آن انگشت اتهام همه به سمت دولت نشانه رفته است.
* سردبیرش
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :