بازار رای سیزدهم و دارندگان حق رای
محمدصادق جنانصفت * شهروندان ایرانی را نمیتوان تافته جدا بافتهای از شهروندان سایر سرزمین دانست و برایشان حساب ویژه باز کرد. ایرانیان همانند هر شهروند دیگر جهان نیاز به مسکن مناسب، شغل پایدار، خوراک کافی، تفریح و آموزش و بهداشت دارند. شهروندان ایرانی نیز علاقه و حق دارند رییس دولت که سرنوشت آنها را برای یک دوره چهارساله از راه بودجه سالانه متاثر میکند خودشان با آرای مستقیم انتخاب کنند. قانون اساس نظام جمهوری اسلامی نیز این حق را به ایرانیان داده است که در انتخابات حاضر باشند و رییسجمهور را خودشان انتخاب کنند.
دارندگان حق رای در ایران را نیز میتوان مانند هر سرزمین و جامعه انسانی دیگر به دو گروه کلی با کمیتهای متفاوت تقسیم کرد: یک گروه عمده کسانی هستند که حق رای خود را دارای ارزش مادی دانسته و با آن همانند پول در جیب خود برخورد میکنند و میخواهند با این دارایی خود رییس دولتی با بالاترین مطلوبیت را انتخاب کنند. این گروه را که بیشترین سهم را در جامعه دارندگان امتیاز رای دارند، انتخابکننده با عقل و هوشمند مینامیم. یک گروه دیگر، برای حق رای خود ارزش مادی تعیین نمیکنند و در انتخابات تنها بر اساس عادت، توصیه اخلاقی، تعهد اجتماعی و محقق کردن یک آرمان از آن استفاده میکنند. انتخابکننده باعقل هرگاه قرار است حق رای خود را عرضه کند یا مثل دارنده یک دارایی آن را با چیزی معاوضه کند رای خود را به گونهای خرج میکند که تضمینکننده بیشترین منفعت برای او باشد. اکثریت دارندگان امتیاز رای دادن به بازار انتخابات همانند بازار کالا نگاه میکنند و پس از بررسی این بازار، به این نتیجه میرسند که بیشترین منفعت آنها این است که رای بدهند یا رای ندهند. در صورتی که انتخابکننده باعقل منفعت خود را در خرج کردن دارایی به نام رای ببیند، به بررسی وعدهها و برنامههای کاندیداها پرداخته و به کاندیدایی رای میدهد که تشخیص داده و میتواند حداکثر منفعت او را در یک دوره زمامداری تضمین کند. اما این انتخابکننده باعقل چه زمانی میتواند بیشترین منفعت را به دست آورد و با حق رای خود مطلوبیت بیشتری به دست آورد؟ واقعیت این است که دارنده حق رای باعقل اگر ببیند در بازار، رقابت وجود دارد و کسانی که دنبال رای او هستند تفاوتهای معنادار در شکل مثبت دارند رای خود را عرضه میکند و در غیر این صورت شاید اصولا از حق رای خود استفاده نکند چون تصور میکند خریداران رای یا همان مقام خواهان چیزی برای افزودن بر رفاه و مطلوبیت او ندارند. مبارزان در راه کسب قدرت یا به دست آوردن یک منصب سیاسی از راه انتخابات نیز عموما با هدف حداکثرسازی منافع خویش، کاندیدا میشوند. البته آنها به ویژه در جامعههایی مثل ایران این خواسته خود را آشکار نمیکنند و عموما هدف خود را ایجاد جامعه بانشاط و سالم، برپایی عدالت، تضمین آزادیهای بیشتر، دفاع از اقتدار کشور، افزایش سطح رفاه شهروندان و… معرفی میکنند. کاندیداها سخنرانیهای هیجانانگیز میکنند، نویسندگان متخصص را به کار میگیرند، تبلیغات میکنند، از اعضای انجمنهای مورد احترام شهروندان تاییدیه میگیرند، دستاندرکاران رسانهها را استخدام میکنند، نقاط هیجانی رایدهندگان را شناسایی کرده و روی آنها متمرکز میشوند. هفت نفری که از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شدهاند تا امروز و بدون اینکه بدانند زمانه دیگر شده است فقط امتیازهای خیالی میدهند و دارندگان حق رای باعقل این را نیز میفهمند که دیگر همانند سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ و حتی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶نیست که دولت فقط امتیاز بدهد.
واقعیت این است که تا این جای کار دارندگان حق رای در ایران به ویژه دارندگان حق رای که دنبال رییس دولت باکیفیتتر هستند تا رای خود را با بالاترین قیمت عرضه کنند رقابت و تفاوتی در میان کاندیداهای فعلی نمیبینند.
در روزهای آینده آیا شاهد افزایش مطلوبیت از مسیر واقعیتر شدن رقابتها خواهیم بود؟
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :