آوای هوش مصنوعی
البرز آصفی * موسیقی، از ابتدای پیدایش بشریت، همواره همدم غم و شادی انسان بوده و همچنان قویترین بیانکننده تمامی حالات روحی اوست. زندگی ما در تمامی لحظات عمر و در همه جا به نوعی با موسیقی گره خورده است. انواع سبکهای مختلف موسیقی برای سلایق گوناگون و بیان کیفیت حالات روح بشری خلق شدهاند؛ از ملودیهای فولکلور(محلی) اقوام مختلف ایرانی، نوای جَز برآمده از سرور و اندوه مردمان قاره سیاه تا مسها (موسیقی مذهبی) باخ در کلیساها و شور و جوش و خروش سمفونیهای بتهوون و سولوهای بینظیر دیوید گیلمور و صدای مسحورکننده فردی مرکوری.
وقتی سخن از موسیقی به میان میآید ناخودآگاه ذهن به سمت روح و نهاد آدمی بازمیگردد. بنابراین شاید تصور اینکه هوش و وجودی جز انسان بتواند این پیچیدگی را درک کند دشوار باشد. ولی مانند بسیاری از موارد دیگر هوش مصنوعی به این موضوع نیز ورود پیدا کرده است. همانطور که میدانیم تکنولوژی شکل تجارت را تغییر داده در این بین صنعت موسیقی نیز از این قاعده پیروی کرده است. طبق گزارشهای سایت مککنزی تا سال ۲۰۳۰، ۷۰ درصد از کمپانیها خود را حداقل با یکی از شاخههای هوش مصنوعی هماهنگ میکنند. هدف هوش مصنوعی تقویت و تکمیل توانمندیهای بشری است. هر چه در این مسیر تصمیمهای موثرتر و مناسبتری گرفته شوند نوآوریها شکوفاتر خواهند شد و فرآیند خلاقیت و بازپروری آن به درجات بالاتری ارتقا پیدا میکنند.
هوش مصنوعی با ورودش به عرصه موسیقی خود را رقیبی نو در این صنعت به حساب میآورد. به بهانه تاریخ ۲۱ ژوئن روز جهانی موسیقی در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که این ادعا تا چه حد درست است.
به سال ۱۹۵۱ بازمیگردیم جایی که نخستینبار دانشمند بریتانیایی علوم کامپیوتر «آلِن ترنینگ» با استفاده از ماشینی که خلق کرده بود سه ملودی کوتاه ساخت. در دهه ۹۰ میلادی دیویدبویی از اسطورههای آواز سبک راک برای الهام دادن به دیگران در استفاده از علوم نوین با استفاده از دستگاه دیجیتالی که ترانهها را به صورت اتفاقی انتخاب میکرد برنامه اجرا کرد. در زمان مشابه یکی از نظریهپردازان موسیقی با یک برنامه کامپیوتری یکی از قطعات یوهان سباستین باخ را بازتصنیف کرد به طوری که در نهایت تشخیص اینکه این قطعه نو، اثری از باخ نیست برای شنوندگان قابل تشخیص نبود.
موزیسینهای بسیاری، از آهنگسازان تا خوانندگان تاکنون سعی کردهاند به نوعی از هوش مصنوعی در کارهایشان بهره بگیرند.یکی از آنها «اشکان کوشا» که موزیسینی ایرانی – بریتانیایی است اپلیکیشنی مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی کرده که آهنگها و ترانههایی در سبک موزیک پاپ را تصنیف میکند. با وجود انتقاداتی که بر موسیقیدانانی ازجمله اشکان کوشا وارد است- مانند اینکه هوش مصنوعی روح و بطن موسیقی را خراب کرده و به نابودی میکشاند و اینکه از هوشی غیرطبیعی نمیتوان انتظار ساخت قطعات طلایی را داشت- اما وی معتقد است در دهه ۷۰ میلادی نیز زمانی که دستگاه سینتی سایزر به تازگی وارد محافل موسیقی شده بود گیتارنوازان به همین بهانهها آنها را میشکستند.
در نهایت چیزی که مشخص است در زمینه هنر، هنوز هم خلاقیت و ذوق انسانی، جایگاه خود را دارد.
در حوزه ساخت برنامههای ساخت موسیقی برمبنای هوش مصنوعی موارد ادامه مقاله شایان ذکر است.
«فرانسوا پَچت» از مدیران بخش تحقیقات اپلیکیشن اسپاتیفای که برنامهای تخصصی برای ارائه موسیقی است میگوید: «گویی ما هنوز هم در روزهای آغازین تجربه موسیقی با هوش مصنوعی هستیم. تعداد قطعات موسیقی ساختهشده توسط هوش مصنوعی در مقایسه با فعالیتهایی که در آزمایشگاهها انجام میپذیرد بسیار ناچیز است.ما هنوز هم در ابتدای راهیم.»
اسکات کوهن یکی از رهبران صنعت موسیقی از افرادی بود که پتانسیل بالقوه استفاده بالای تکنولوژی در موسیقی را دید و این در حالی بود که بقیه از آن غافل بودند. نتیجه تفکرات کوهن در این زمینه سبب شد تا کمپانی «اُرچرد» که کمپانیای در حوزه سرگرمی، توزیع رسانه و موسیقی است را راهاندازی کند. شرکت سونی در سال ۲۰۱۵ این کمپانی را به مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار خریداری کرد. طی سخنرانی مهمی که کوهن داشت اشاره کرد: هر ۱۰ سال یکبار چیزی صنعت موسیقی را میکشد اگر میخواهید بدانید عامل بعدی را بشناسید به دنیای تکنولوژی نگاه کنید.
اسکات کوهن میگوید تعداد دو هزار قطعه موسیقی جدید در اسپاتیفای آپلود شده و هوش مصنوعی در این میان نقش حیاتی را برای دستهبندی براساس ویژگیها و تقسیمبندی نظرات شنوندگان بر اساس آنچه قبلا به آن گوش سپردهاند ایفا میکند.کوهن بر این باور است که هوش مصنوعی و تکنولوژی بزرگ داده آنچه پیش از این سبکهای مختلف موسیقی نامیده میشد را منسوخ میکنند. زیرا هوش مصنوعی موزیکها را بر اساس سبک دستهبندی نمیکند بلکه آن چیزی که موسیقی خوب باشد نمره بالایی در رتبهبندی موسیقیها میگیرد.سیستم کنونی نظردهی و نظرخواهی از شنوندگان از نظر کوهن یک سیستم شکست خورده است. تکنولوژیهایی همچون بلاکچین نیز نیاز به برندسازی برای بیشتر شنیده شدن یک قطعه موسیقی را حذف میکند. در خصوص اجرای زنده موسیقی نیز تکنولوژیهای نوین دیگری همچون واقعیت مجازی میتواند نقش بسیار کمککننده و جذابی داشته باشد.
یکی از اپلیکیشنهای معروفی که هوش مصنوعی برای ساخت موسیقی از آن استفاده میکندAIVA است که در سال ۲۰۱۶ در لوکزامبورگ تولید شد. AIVA برنامهای است که برای ساخت موسیقی هر رسانهای استفاده میشود. الگوریتمی که AIVA استفاده میکند برپایه «یادگیری عمیق» مهندسیسازی شده است. دو قطعه معروفی که توسط این اپلیکیشن ساخته شده «روی لبه » و « بیمار عشق» است.
اینکه هوش مصنوعی چگونه میتواند موسیقی بسازد به این صورت است که دادههای موسیقایی از تصنیفکنندگان موسیقی مختلف توسط هوش مصنوعی آنالیز میشود و سپس قطعات موزیک ساخته میشود. از طریق یادگیری تقویت شده، الگوریتمهای ساخت موزیک میآموزند که کدام شخصیتها و الگوها سبب پیدایش موسیقی میشود که جاذب باشد. به عبارت دیگر هنگام گوشسپردن به آن موثر واقع شده و شنونده را برای گوش سپردن چندباره به آن ترغیب کند.
هوش مصنوعی میتواند به کشف پدیدهها یا ستارگان جدید موسیقی نیز کمک کند.در صنعت موسیقی کشف استعدادی نوظهور زمان و هزینه زیادی را میطلبد و این در حالی است که بدون انجامدادن این کارها استعدادی کشف نمیشود. هوش مصنوعی میتواند مشخص کند که آیا طرفداران موسیقی از اثر یک هنرمند خوششان خواهد آمد؟ و با این کار در واقع یک پیشبینی را انجام میدهد. همچنین اسپاتیفای بخشی به عنوان «اکتشاف هفتگی اسپاتیفای» دارد که از عامل هوش مصنوعی برای پیدا کردن موزیسین احتمالی مورد علاقه طرفداران براساس آنچه آنها سبک یا موسیقی دوست دارند و دنبال میکنند؛ استفاده میکند.
هوش مصنوعی همچنین ازطریق ویژگی (artist and repertoire) هنرمند و رپرتوار، به کشف استعدادهای صنعت موسیقی کمک میکند. با کمک این ویژگی حتی افرادی که در این حرفه گمنام هستند نیز شناسایی میشوند. گروه موسیقی وارنر نیز استارتآپی را خریدهاند که با بررسی الگوریتمهایی که از جامعه، جریانها و تورهای موسیقی به دست میآورد استعدادها را کشف میکند. در همین راستا کمپانی اپل نیز استارتآپی را برای آنالیزموسیقی و کمک به ویژگی A&R بنا نهاده است.
یکی دیگر از موارد مهم مطرح شده در موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی، حقوق مالکیت معنوی است که در این بین بحثبرانگیز شده است. بعضی از موسیقیدانان بر این اعتقاد دارند که در صورت پیشرفت بیشتر هوش مصنوعی و ترقی الگوریتمهای آهنگسازی هیچگونه مرجع قانونی در برابر شرکتهای حوزه موزیک -هوش مصنوعی ندارند.به طور مثال اگر موتیف یکی از آهنگهای آنها توسط اپلیکیشنی که بر پایه هوش مصنوعی است بازتولید شود چگونه میتوان اثبات کرد که صاحب قانونی اثر چه کسی است؟
با وجود تمام مباحثی که مطرح شد، تکنولوژی هنوز هم راه درازی در پیش دارد و بسیاری بر این باورند تصور اینکه هوش مصنوعی بتواند قطعهای به درخشندگی به طور مثال «رکوئیم» موتزارت بسازد هنوز هم دور از ذهن است.
* فعال حوزه دیجیتال
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :