xtrim

پیک‌هایی که از پس هم می‌آیند

سید مقداد ضیاتبار * این روزها شاهد بروز پیک پنجم کرونا در کشور هستیم و بار دیگر محدودیت‌های تردد و ساعات کاری برخی کسب‌وکارها ناچارا به اجرا گذاشته خواهند شد. این مساله منجر به کاهش فعالیت‌های اقتصادی و به تبع آن تشدید مشکلات بسیاری از کسب‌وکارها خواهد شد.

کسب‌وکارهایی که با تلاشی وافر به حیات خود در اوضاع نابسامان اقتصادی ادامه داده‌اند و در شرایطی که خود را با نااطمینانی ناشی از تصمیمات خلق‌الساعه، فضای نامناسب کسب‌وکار و تحریم‌های بین‌المللی تطبیق داده‌اند اکنون باید با پیک‌های متوالی کرونا دست‌و‌پنجه نرم کنند.  به گمان نگارنده روند سینوسی کرونا در ایران و بروز پیک‌های متوالی چندان عجیب به نظر نمی‌رسد. جامعه ایران دهه‌هاست که درگیر پیک‌هاست. در عرصه اقتصاد، به عنوان مثال پیک‌های نرخ ارز، تورم بالا، نرخ‌های رشد اقتصادی منفی و…  مثال بارزی از آن است. جامعه ایران همواره برای حل این معضلات به دنبال پاسخ کوتاه‌مدت و موقتی بوده است. درست مانند بیماری که برای رهایی از درد دندان، به قرص‌های مسکن پناه می‌برد، و این‌گونه است که پیک‌ها بعد از مدت کوتاهی سر بر می‌آورند.

این وضعیت درست همان چیزی است که همایون کاتوزیان از اصطلاح جامعه کوتاه‌مدت برای توصیف آن بهره می‌گیرد. در جامعه کوتاه‌مدت  انباشت دانش و تجربه صورت نمی‌گیرد، افق سیاستگذاری کوتاه و جامعه درگیر آزمون و خطاهای فرسایشی می‌شود و این‌گونه است که جامعه جسارت تحمل درد و رنج ناشی از معالجه صحیح و اصولی را به خود نمی‌دهد و در نهایت پیک‌ها بازآفرینی می‌شوند. حتی راه‌حل‌هایی که اتخاذ می‌شوند نیز به درستی و به شکل درست به اجرا درنمی‌آیند تا بتوان قضاوت درستی از کارایی آنها داشت. سال‌هاست که همه می‌دانیم تورم بالا مخرب است، رشد اقتصادی پایین نشانه بیماری است، بودجه غرق در کسری است، صندوق‌های بازنشستگی و نظام بانکی با بحران دست و پنجه نرم می‌کنند و محیط‌زیست و کمبود آب تبدیل به خطری فراتر از حد تصور شده‌اند، اما بدنه سیاستگذاری کشور در فکر راه‌حل مناسب و بلندمدت نیست. چه کسی است که نداند ارز ۴۲۰۰ تومانی منشأ فساد و هدررفت منابع ملی است؟ چه کسی است که نداند سیاست هدفمندی یارانه‌ها به درستی اجرا نشده است؟ اما چرا تلاشی برای اصلاح آنها صورت نمی‌گیرد؟ در یادداشت هفته گذشته خود به لزوم انجام عمل جراحی (بخوانید اصلاحات ساختاری) و تحمل درد توسط بیمار (بخوانید جامعه ایران) اشاره داشتم. اما سخن گفتن از اصلاحات ساختاری که نتایج مثبت آن سال‌ها بعد پدیدار خواهند شد چندان ساده به نظر نمی‌رسد. ترس از انجام اصلاحات ساختاری از یک سو و کم‌صبری جامعه از سوی دیگر ما را در دور باطلی قرار می‌دهد که به مرور پیامدی جز تشدید بحران‌ها و بروز بحران‌های جدیدتر به دنبال ندارد.

opal

این زنجیره باید از یک جایی گسسته شود. باید بدانیم تنها راه‌حل موجود، درس آموختن از گذشته و در پیش گرفتن راه‌حل‌های بلندمدت است تا بتوانیم مشکلات را برای همیشه به‌دست فراموشی بسپاریم. در این بین باید بدانیم دوره درمان طولانی است و دوران نقاهت سخت و دردناک. مشکلاتی که سخن آن رفت محصول تدابیر نادرست یک‌ساله و دوساله نبوده‌اند که انتظار داشته باشیم در همین مدت کوتاه نیز رفع شوند. به‌زودی دولت جدیدی سکان هدایت قوه مجریه را به دست خواهد گرفت و فرصتی است برای اصلاحاتی که ذکر آن رفت. بدون اتخاذ تدابیر صحیح و واقع‌بینانه باید بار دیگر منتظر پیک‌های گوناگون بمانیم. فرصت‌ها همیشه و در همه دوره‌ها به یک اندازه در دسترس نیستند. رویدادهای سیاسی از قبیل انتخابات ریاست‌جمهوری به مثابه فرصت کوتاهی است که در اختیار بدنه نخبگان حاکم قرار می‌گیرد تا در جهت رفع خطاهای گذشته برآیند. اکنون و به دلیل هم‌جهتی دولت جدید با دیگر ارکان مهم کشور به نظر می‌رسد ایجاد یک اجماع نظر در خصوص اصلاح مسیر گذشته دست‌یافتنی‌تر از گذشته باشد. امید آنکه به دور از هرگونه شتاب‌زدگی و هیجانات سیاسی و با تکیه بر آموخته‌های پیشینیان قدم در مسیری بگذاریم که افقی روشن و آینده‌ای بهتر برای ایران‌زمین ترسیم می‌کند. نیک می‌دانیم مهم‌ترین پیش‌نیاز آن نیز گذر از جامعه کوتاه‌مدت به جامعه بلندمدت است.

* پژوهشگر اقتصادی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 200974
لینک کوتاه :