کورسوی احیای برجام در دست تهران-واشنگتن
مهدی مطهرنیا * اعلام موضع دولت درباره پروندههای مهم سیاسی و بینالمللی، اعلام موضع اجرایی است نه عملیاتی. بنابراین باید بگویم آنچه روحانی اعلام میکند با عنایت به اصطکاک میان دولت تدبیر و امید با لایههای متفاوت تصمیمگیری از یک سو و از سوی دیگر در معرض محدودیتهای ناشی از بیانگیزگی مردم و واگرایی آنها از قوه مجریه است. پس در دو هفته باقیمانده از زمان تصدی ریاستجمهوری او نمیتوان بدون عزم فراقوه مجریه، به حل مساله پرونده هستهای حتی در یک گام کوچک امیدوار بود. زیرا زمانی این گام کوچک برداشته میشود که دولت حسن روحانی بخواهد زمینههای موفقیت دولت بعدی را فراهم کند. این در حالی است که نگاه به دولت بعدی هنوز یک نگاه تنظیم شده در چارچوب نگرشهای بینالمللی نیست و در آن تبعیضهای زیادی وجود دارد.
آنچه آمریکاییها و اروپاییها بیان میکنند تنها مقدمهای برای ورود به مذاکره با دولت بعدی و اعمال فشار بیشتر در چارچوب اعلام آمادگی برای مذاکره تلقی میشود، چرا که این یک امتیاز است که آمریکا و اروپا آمادگی خود را در افکار عمومی برای ورود به مذاکرات اعلام و دولت ایران را در آغاز کار به اعلام موضع درباره مذاکرات مجبور کنند. دولتی که نسبت به مذاکرات در دولت روحانی نقدهایی داشته است حالا باید دست به عصا و با آرامش و صبر با مقوله مذاکره در قالب ۱+۴ با آمریکا عمل کند. به هر حال این موارد نشاندهنده این است که توپ در زمین ایران قرار دارد.
دستیابی به نتیجه در مذاکرات هم در گرو فکتهای زیادی است و این فکتها نشاندهنده آن است که ایران و آمریکا باید از برجام عبور کرده و به برجام پلاس ورود کنند. یعنی هم ایران و هم آمریکا در این باره تجدیدنظرهایی داشته باشند. اما آنچه مسلم است مواضع دو قدرت مرکزی در تهران و واشنگتن به گونهای شکل گرفته است که هرگونه عقبنشینی از سوی یک بازیگر به نفع بازیگر دیگر میتواند تبعات بسیار زیادی برای او دربر داشته باشد. بنابراین جبر ناشی از این ساختار رودررویی میان ایران و آمریکا نیاز به یک شگفتی دارد و شگفتی هم هزینهبر است. باید پرسید آیا هر دو موافقند چنین هزینهای را بپذیرند؟ پذیرش این هزینه از سوی هر یک از طرفین یا هر دو طرف، کورسوی امیدی برای حل مساله برجام خواهد بود.
* استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :