xtrim

داینامیک اعتراضات و ناآرامی‌های خوزستان

دکتر صلاح‌الدین هرسنی * هنوز خبری از قطع اعتراض‌های شهروندان برخی شهرهای خوزستان به نابسامانی در تهیه آب و برق در رسانه‌ها منتشر نشده است  و احتمال اینکه این اعتراض‌ها به استان‌های دارای گرفتاری کشیده شود، صفر  نیست. اگر چه داینامیک اصلی این اعتراضات به بی‌آبی و بحران‌های زیست‌محیطی مرتبط با آن نسبت داده شده است، اما اگر نیک پنداشته شود، این اعتراضات و ناآرامی‌ها ریشه بزرگ‌تری نیز دارد و آن، مشکلات فزاینده معیشتی به همراه گرانی و ناامیدی از آینده و فقر فزاینده است که بر بحران بی‌آبی و بحران‌های زیست‌محیطی بار شده است. در واقع مشکلات معیشتی مانند گرانی از مدت‌ها قبل، زنگ هشدار را برای وقوع ناراحتی‌ها به صدا در آورده است، اما به چنین هشدار‌هایی یا توجه نشده و اگر هم  شده است، موقتی و حالت تسکینی داشته است. در واقع مشکل بی‌آبی، علت اصلی نیست و در واقع علت بعید ماجراست. به این ترتیب، در بروز و ظهور این اعتراضات مجموعه‌ای از عوامل مدیریتی و اداری نظیر ناکارآمدی، تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های نادرست در امر اداره کشور نقش دارند. از منظر تبارشناسی، این ناآرامی‌ها و اعتراضات تابعی از الگوی توقعات فزاینده- انتظارات ناکام است. در الگوی توقعات فزاینده- انتظارات ناکام مساله این است که توقعات مردم به رغم کاهش فزاینده امکانات، همچنان افزایش می‌یابند. بنابر این فاصله میان توقعات و انتظارات، غیرقابل تحمل و تنش‌زا می‌شود. به این ترتیب خشم تهیدستان را باید نتیجه افزایش توقعات و کاهش امکانات دانست. در این شرایط نهادهای اصلی اداره کننده کشور خواه ناخواه مسوول ناروایی‌ها و بر آورده نشدن خواست‌ها تلقی می‌شوند.

حال و با توجه به انبوه مشکلات فزاینده معیشتی که جامعه را تهدید می‌کند، مساله اصلی این است که در این شرایط، چنین نارضایتی‌ها  چگونه باید مدیریت شود تا دامنه بحران گسترش نیابد و نتایج ناگوار آن منجر به وخامت  بیشتر اوضاع نشود. در نگاه نخست این جنس از اعتراض‌ها  از آنجا که ناگهانی بروز می‌کند تا میزانی از الگوی مدیریت بحران دور می‌شود، بنابر این رفتارهایی از این دست  به جهت خشم افراطی عامه نه می‌تواند مشمول رهبری و نه مشمول سازماندهی در پیشبرد اهداف شود. بنابر این ممکن است در فرآیند این اعتراضات پیوستن عناصری ناراضی و خشمگین و البته از رهگذر شعار‌های ساختارشکنانه و ماجراجویانه، ماهیت این ناآرامی‌ها را رادیکال کند. تحت این شرایط است که برخورد فیزیکی دولت می‌تواند برای کنترل بحران توجیه شود. در واقع میان رادیکالیزه شدن بحران با برخورد فیزیکی  دولت، رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر اگر این خواسته‌ها بتواند به صورت مسالمت‌آمیز و مدنی از حاکمیت تقاضا و از ماهیت رادیکال آن جلوگیری شود، در آن شرایط است که می‌توان شاهد گشایش‌هایی در حیطه تقاضا‌ها و خواسته‌ها بود.

* کارشناس علوم‌سیاسی

opal
اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 204943
لینک کوتاه :