xtrim

خطر جنگ ایران و اسراییل تا چه میزان جدی است؟

دکتر صلاح‌الدین هرسنی *  به نظر می‌رسد که اعلام مواضع اسراییل به همراه رومانی، بریتانیا و آمریکا بر سر کشتی «مرسر استریت» در شمال شرقی جزیره «مصیره» در دریای عمان و همچنین مساله تشکیک به رفتار ایران و اتهام به آن در ماجرای  کشتی «آسفالت پرنسس» مبنی بر اینکه افراد مسلحی با لباس گارد ساحلی ایران به زور وارد این کشتی شدند، از مرحله تهدید لفظی عبور کرده و با توجه به سطح مواضع اعلامی جدید تل‌آویل و واشنگتن قرار است که شرایط برای ورود به یک جنگ گسترده و پرشدت فراهم شود.

البته آنچه در این میان، خطر ورود به یک جنگ پر شدت میان تهران و تل‌آویو را محتمل می‌سازد، ادعایی است که مقامات تل‌آویو، واشنگتن و لندن در ماجرای کشتی «مرسر استریت»  دارند. آنها قویا اعلام کرده‌ا‌اند که حادثه‌ای در این ابعاد فقط و فقط ممکن است از حمله پهپادهای ایرانی صورت گرفته باشد. انگیزه آنها از این اتهام‌زنی به ایران در ارتباط با پاسخ متقابل ایران بابت خرابکاری‌های تل‌آویو در حوادث نطنز و ترور برخی دانشمندان هسته‌ای ایران است. چراکه مقامات تهران بعد از خرابکار‌های نطنز و بعد از ترور محسن فخری‌زاده، قویا اعلام کرده بودند که خرابکاری‌های تل‌آویو در ایران بدون پاسخ نخواهند ماند و ایران قطعا و در سر بزنگاه‌های خاص، واکنش و پاسخ متقایل به خرابکاری‌های تل‌آویو را خواهد داد.  البته مساله ورود به جنگ پرشدت در روابط پرمنازعه و ستیز تهران- تل‌آویو اولین‌باری نیست که شدت می‌گیرد. تهران و تل‌آویو از آنجایی که رابطه آنها  بر پایه یک جدال فزاینده راهبردی و راه‌کنشی در مناسبات منطقه‌ای در محیط پرآشوب غرب آسیاست، هیچگاه پایانی ندارد و قطعا بر سر ذات و سرشت برخی حوادثی که در منطقه غرب آسیا رخ می‌دهد، ممکن است که تهران یا تل‌آویو به عنوان متهم ردیف اول معرفی شوند و همین مساله سبب می‌شود که بخواهد تهران و تل‌آویو را روبه‌روی هم قرار داده و آنها را وارد یک جنگ پرشدت کند. مزید بر این، مولفه دیگری که می‌تواند ورود به یک جنگ پرشدت میان تهران و تل‌آویو را محتمل کند، نوع برداشت و نگرش مقامات تهران در قبال تل‌آویو است. در این ارتباط و از آنجا که  اساسا مساله تخاصم تهران با تل‌آویو مبتنی بر یک تنش ایدئولوژیک و راهبردی است و بقای هر‌کدام در نابودی طرف مقابل تعریف می‌شود، تهران به چیزی کمتر از محو و نابودی تل‌آویو رضایت نمی‌دهد و بعید است که تغییر دولت‌ها در ایران بتواند بر کاهش یا افزایش تقابل با تل‌آویو تاثیری داشته باشد. در شرایط حاضر و با حضور دولت رییسی در پاستور به نظر می‌رسد که در، بر همان پاشنه قبلی بچرخد به ویژه اینکه چنین دولتی نه‌تنها موافقتی با نقش و جایگاه‌یابی منطقه‌ای تل‌آویو ندارد، بلکه امحا و نابودی کامل آن را در راستای دکترین موشکی در دستور کار قرار داده و کافی است که سناریوی خرابکاری‌های تل‌آویو در قبال تهران افزایش یابد یا تکرار شود. به این ترتیب و با همه اعلام مواضع تندی که بر سر ماجرای کشتی «مرسر استریت» از سوی مقامات تل‌آویو، لندن و واشنگتن شده است، اما با توجه به شرایط منطقه‌ای و با توجه به تسلط گفتمان لیبرالی در دولت بایدن و همچنین با توجه به شرایط جهانی و منطقه‌ای ایران، بعید به نظر می‌رسد که مرحله تنش جنگ لفظی به مرحله یک جنگ پرشدت عبور کند. چراکه اولا اعلام وضعیت جنگ از طرف تل‌آویو و واشنگتن مبنی بر اینکه تهران باید منتظر پاسخ متقابل باشد، صرفا بر اساس تصور و فرضیات است و مشخص نیست که ماجرای کشتی «مرسر استریت» کار ایران است یا نه؟ بنابراین همین تصورات بی پایه و اساس نمی‌تواند مقامات تل‌آویو و واشنگتن را دچار برداشت محاسباتی نادرست در ورود به یک جنگ پرشدت در قبال تهران کند. تردیدی نیست که در صورت برداشت محاسباتی نادرست، منطقه می‌تواند وارد فاز جدیدی از بحران شود که قطعا هیچ یک از بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای از آن سود نخواهند کرد. از سوی دیگر، مقامات تل‌آویو می‌دانند که در پرتو دکترین «اختاپوس» نفتالی بنت اگر بخواهند برنامه‌ای از حمله نظامی را در دستور کار قرار دهند، یقین خواهند داشت که با پاسخ متقابل تهران روبه‌رو خواهند شد و در این مرحله است که حیفا و تل‌آویو می‌توانند در تیررس حملات موشکی نقطه‌زن ایران قرار بگیرد. در سطحی دیگر، تسلط گفتمان لیبرالی بر دولت بایدن احتمال هرگونه اقدام نظامی علیه ایران بر سر ماجرای کشتی «مرسر استریت» را به صفر می‌رساند. فراموش نکنیم که دولت ترامپ که راهبردهایش مبتنی بر عملگرایی و نظامی‌گری بود، هیچگاه با اغوا و تحریک نتانیاهو راضی به حمله نظامی به ایران نشد، اما چگونه است که دولت بایدن بخواهد تحت دکترین «اختاپوس» دولت نوپای تل‌آویو، دست به نظامی‌گری علیه تهران بزند؟ ضمن آنکه افکار عمومی جامعه آمریکا موافقتی با تولید بحران و سناریوی جنگ آمریکا در خاورمیانه را ندارد و سخت می‌دانند که هرگونه جنگ، چه هزینه گزافی را بر دولت و ملت آمریکا تحمیل می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که نظامی‌گری تل‌آویو و متحدان قطعا در قبال تهران بر سر کشتی «مرسر استریت» منتفی است. بنابراین هرگونه اقدام علیه تهران فقط و فقط با رویکرد دیپلماتیک ادامه می‌یابد. در این ارتباط، بعید نیست که تل‌آویو بخواهد پرونده کشتی «مرسر استریت» را به شورای امنیت احاله دهد و با اجماع جهانی بخواهند اقدامات تنبیهی نظیر اعمال تحریم‌های مجدد و قطعنامه‌سازی را در دستور کار قرار دهند. تردیدی نیست که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» می‌تواند منجر به صدور قطعنامه علیه ایران و حتی موجب تاخر در مذاکرات وین و در نتیجه امتیازگیری بیشتر بر سر برجام از سوی واشنگتن شود. مساله آن است که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» به شورای امنیت نمی‌تواند موجب تقاعد پکن و مسکو در وتوی قطعنامه شود. واقعیت آن است که تردید‌هایی بابت همکاری‌های مسکو و پکن در قبال تهران در قضیه برجام به وجود آمده است و رفتار‌های انفعالی، پاندولی و سینوسی مسکو و پکن سبب افزایش رفتار‌های ایذایی واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام در ایران و برجام‌آزاری شده است. حال باید دید که آیا مسکو و پکن می‌توانند اجماع جهانی ضد ایرانی در شورای امنیت و قطعنامه علیه آن را وتو کنند یا آنکه انفعال را بر اقدام سازنده ترجیح خواهند داد؟ به نظر نمی‌رسد که مسکو و پکن بخواهند در شرایط حاضر و مناسبات جدید جهانی، منافع خود را قربانی منافع تهران کنند.

* کارشناس مسائل بین‌‌الملل

opal
اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 207719
لینک کوتاه :