۵ اولویت کسبوکارهای خانوادگی
به گزارش جهان صنعت نیوز: بر اساس یافتههای این گزارش، کسبوکارهای خانوادگی دیگر نمیتوانند تنها به ارزشها و میراث خود تکیه کنند تا سازمانهای خود را پیش ببرند. رهبران کسبوکار خانوادگی برای دستیابی به موفقیت پایدار نیاز به رویکردی جدید دارند؛ رویکردی که مبتنی بر تحول دیجیتالی سریع، اولویتبندی اهداف پایداری و حکمرانی حرفهای کسبوکار خانوادگی باشد. پس از بروز تحولات اقتصادی و اختلال در محیط کار ناشی از همهگیری کووید۱۹، اکثر کسبوکار خانوادگی در جهان و آمریکای شمالی اهداف میانی را برای سال ۲۰۲۱ تعیین کردهاند. به نظر میرسد بیش از نیمی از پاسخدهندگان در جهان (۶۴ درصد) و آمریکای شمالی (۷۴ درصد) بر این باورند که در سال ۲۰۲۱ رشد استمرار خواهد یافت، در حالی که به ترتیب ۱۳ و ۱۶ درصد هم انتظار رشد سریع و جهشی را در این سال دارند. برای سال ۲۰۲۲ انتظار رشد چه به صورت پیوسته و چه به صورت جهشی پررنگتر است به نحوی که ۲۱ درصد از کسبوکارهای خانوادگی جهان و ۲۳ درصد در آمریکای شمالی، انتظار رشد سریع و به ترتیب ۶۵ درصد و ۶۹ درصد از آنها در جهان و آمریکای شمالی رشد پیوسته را پیشبینی میکنند.
اولویتهای اصلی
بر اساس گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران، اولویتهای اصلی کلیه کسبوکارهای خانوادگی در سطح جهان در این نظرسنجی، برای دو سال آینده عبارتند از: گسترش ورود به بازارهای جدید (۵۵ درصد)، بهبود قابلیتهای دیجیتالی (۵۲ درصد) و معرفی محصولات یا خدمات جدید (۵۰ درصد). همچنین ۴۹ درصد از پاسخدهندگان افزایش استفاده از فناوریهای جدید و ۳۹ درصد تحول در مدل کسبوکار را جزو گزینههای اولویتدار کسبوکار خانوادگی خود طی دو سال آینده معرفی کردهاند. در منطقه آمریکای شمالی مهمترین اولویت کسبوکارهای خانوادگی، توسعه ورود به بازارها یا جذب مشتریان جدید است که ۵۶ درصد از نظرات را به خود اختصاص داده است. در حالی که هنوز اثرات بلندمدت کووید۱۹ بر نحوه عملکرد کسبوکارهای خانوادگی مشخص نشده، ولی روشن است که مهارتها و فناوریهای مورد نیاز این کسبوکارها در آینده متفاوت خواهد بود. با وجود همهگیری، بسیاری از رهبران کسبوکار خانوادگی با دیجیتالی کردن بنگاههای خود و افزایش مهارت کارکنان در حال رفع این چالشها هستند.
افزایش تمرکز بر حاکمیت زیستمحیطی، اجتماعی و بنگاهی
کسبوکارهای خانوادگی چندین دهه است که بر موضوعات مهمی همچون حکمرانی زیستمحیطی، اجتماعی و شرکتی نیز متمرکز شدهاند. این بنگاهها بر اساس ارزشها و اهداف مشخصشده، بر بنیان اعتماد مشتریان، جامعه و ذینفعان متمرکز بوده و پیام کلی آنها عبارت است از «ما جامعه را بر سود اولویت میدهیم». در میان رهبران تجاری آمریکای شمالی اکثریت قریب به اتفاق آنها (۸۹ درصد) اظهار داشتند که به نوعی به انجام مسوولیتهای اجتماعی مشغول هستند که این رقم بیش از میانگین جهانی (۸۰ درصد) است. ۷۷ درصد از آنها به جامعه محلی خود کمک میکنند و ۶۳ درصد در امور خیریه سنتی و اعطای کمکهای بلاعوض مشارکت دارند که هر دوی این ارقام از میانگین جهانی (به ترتیب ۱۵ واحد درصد و ۲۱ واحد درصد) بالاتر است.
به دنبال فشار اجتماعی برای ارتقای شفافیت، کسبوکار خانوادگی فرصتی برای پیشرو بودن در حوزه ESG دارند که این امر ممکن است بنگاهها را ملزم به ارتباط موثرتر و گزارشدهی دستاوردهای خود کند اگرچه به طور سنتی، این کار برای بسیاری از رهبران کسبوکار خانوادگی که ترجیح میدهند تلاشهای خود را خصوصی نگه دارند، خوشایند نیست. تنها ۲۳ درصد از رهبران کسبوکار خانوادگی آمریکای شمالی که مورد بررسی قرار گرفتهاند، یک استراتژی پایدار را توسعه داده و به جامعه ابلاغ کردهاند. تقریبا نیمی از پاسخدهندگان (حدود ۴۵ درصد) بر این باورند که فرصتی برای کسبوکار خانوادگی همانند آنها وجود دارد که در شیوههای تجاری پایدار پیشرو باشند، اگرچه تنها یک سوم آنها با مقابله با تغییرات اقلیمی موافقت دارند. بستن شکاف ESG و پیشرفت بیشتر در رفع نگرانیها میتواند چالشبرانگیز باشد، اما انگیزه زیادی برای پیشرفت در این زمینه وجود دارد. بسیاری از کارکنان میخواهند در بنگاههایی کار کنند که تمرکز خود را بر بهترشدن جهان گذاشتهاند و بنگاههایی که ESG را در اولویت قرار میدهند میتوانند تعامل کارکنان را نیز افزایش دهند. مشتریان همچنین به بنگاهها با طرحهای ESG قوی پاداش میدهند و بسیاری از آنها مایلند هزینه بیشتری برای محصولات و خدمات بنگاههایی که ارزش ESG قوی دارند بپردازند.
پیشبینی آینده کار
با توجه به آثار همهگیری کووید۱۹، تقریبا همه بنگاههای کسبوکار خانوادگی رویه تجاری خود را بررسی کردهاند و درصدد تصویرسازی کل فرآیند از فرآیندهای ساده تا کل مدل عملیاتی هستند. کمترین دستاورد این اقدام، مکانیزه کردن فرآیندهای تجاری است که نیازمند توسعه مهارت نیروی کار نیز هست. کارکنان به دنبال تغییر اساسی هستند به گونهای که ۷۷ درصد از کارکنانی که به نظرسنجی PWC پاسخ دادهاند براین باورند که آماده یادگیری مهارتهای جدید یا کسب آموزش مجدد کامل هستند و ۸۰ درصد اطمینان دارند که میتوانند خود را با هر فناوری جدیدی که وارد محل کار آنها میشود، سازگار کنند. مسائل مربوط به مهارتها، در مرکز توجه کسبوکارهای خانوادگی قرار دارد و در مسیر درستی قرار دارد: بیش از سهچهارم رهبران کسبوکار خانوادگی آمریکای شمالی براین باورند که از فناوری برای افزایش کارایی و همکاری در کسبوکار (۷۸ درصد) یا برای بهبود تصمیمگیری (۷۶ درصد) به دادههای مربوط دسترسی داشته باشید و ۶۱ درصد در زمینه قابلیتهای دیجیتالی کارکنان سرمایهگذاری کردهاند. در این میان تنها ۴۲ درصد از آنها قابلیتهای دیجیتالی خود را قوی توصیف میکنند و تنها یک سوم آنها یک نقشه راه روشن و مستندی برای تحول دیجیتالی، تدوین و تهیه کردهاند. برای کسبوکارهای خانوادگی که به طور سنتی به سختی تغییر میکنند، جذب و حفظ استعدادها به طور فزایندهای چالشبرانگیز است. در کل، نیروی کار جذب سازمانهایی میشوند که مهارتهای دیجیتالی بیشتر، فراگیری بیشتر و انعطافپذیری بیشتری را ارائه میدهند. به نظر میرسد بسیاری از کسبوکارهای خانوادگی آماده سازگاری با چشمانداز فناوری جدید هستند و تنها ۲۷ درصد از پاسخدهندگان میگویند که بنگاه آنها در برابر تغییرات مقاوم است.
برنامهریزی برای تداوم
هر کسبوکاری باید یک برنامه تداوم کسبوکار کوتاهمدت و یک برنامه جانشینی بلندمدت داشته باشد. بحران کووید۱۹ فوریت بیشتری را برای این اولویتها به ارمغان آورد و واقعیت هشداردهندهای را نشان میدهد که شرایط میتواند در یک لحظه و به طریقی که خارج از کنترل هر کسی است، تغییر کند. با وجود این، تنها یک سوم رهبران کسبوکارهای خانوادگی آمریکای شمالی میگویند که یک برنامه جانشینی قوی، مستند و ابلاغ شده، دارند. در حالت ایدهآل، برنامه جانشینی یک برنامه زنده و پویاست که با بلوغ کسبوکار تکامل مییابد و با آن سازگار میشود، با این حال تنها ۹ درصد از کسبوکارهای خانوادگی در آمریکایشمالی در پاسخ به همهگیری، در برنامه خود تجدیدنظر کردهاند. رویدادهای سال گذشته انواع مختلفی از چالشها و فرصتها را به تصویر کشیده که بسیاری از کسبوکارهای خانوادگی قبلا روی آنها تمرکز نکرده بودند. به عنوان مثال، در حالی که تعدادی از این کسبوکارها توجه بیشتری به جانشینی دارند و در برخی موارد، برنامههای خود را مدون و ابلاغ میکنند اما برای بسیاری دیگر، همچنان راه درازی در پیش است. در حالی که اکثر رهبران کسبوکارهای خانوادگی احتمالا حداقل یک برنامه جانشینی غیررسمی دارند، تنها تعداد کمی به طور کامل نیاز به نه تنها داشتن برنامه بلکه مستندسازی آن و ارائه موثر آن به همه طرفهای اصلی را پذیرفتهاند. با توجه به سرعت تغییرات داخلی و خارجی که کسبوکارهای خانوادگی در حال حاضر با آنها روبهرو هستند (یا در آینده نزدیک روبهرو خواهند بود) آنهایی که هنوز برنامهریزی برای جانشینی را آغاز نکردهاند، میتوانند در معرض خطرات قابل توجهی قرار گیرند. خروج ناگهانی یک رهبر، چه به دلیل مرگ یا بازنشستگی غیرمنتظره، میتواند منجر به خرابی روابط خانوادگی و جایگزینی فرد دیگری شود که توانایی یا اعتبار رهبری را نداشته باشد و به طور بالقوه توانایی شرکت برای پیشرفت را تضعیف کند.
برنامهریزی برای رهبری نسل بعدی
مهارتها و طرز تفکر جدید مورد نیاز برای کمک به موفقیت در کسبوکارهای خانوادگی با تواناییها و ایدههایی که در بدو تولد و توسعه اولیه این سازمانها ضروری بود، تفاوت چشمگیری دارد. رهبران با مجموعهای از مهارتهای منحصربهفرد (حمایت از ایدهآلهای معتبر و واقعی در حالی که ایدههای جدید ایجاد میکنند) نیاز دارند تا در بحرانهای گوناگون قبل و بعد از همهگیری، مانور دهند و اطمینان حاصل کنند که کسبوکارهای خانوادگی نه تنها زنده میمانند، بلکه برای نسلهای آینده پیشرفت به ارمغان میآورند. با این حال، در سطح جهان، تنها ۲۴ درصد از کسبوکارهای خانوادگی میخواهند شاهد مشارکت نسل بعدی در تصمیمگیری و مدیریت باشند در حالی که این رقم برای منطقه آمریکای شمالی ۳۹ درصد است. اکثر رهبران کسبوکارهای خانوادگی آمریکای شمالی پیشبینی میکنند که اعضای نسل بعدی خانواده ظرف پنج سال سهامدار عمده خواهند شد و بیش از نیمی (۵۴ درصد) انتظار دارند که ظرف پنج سال تحت کنترل خانواده یا تحت مالکیت خانواده قرار گیرند. در برخی موارد، صاحبان کسبوکارهای خانوادگی ممکن است بازنشستگی را در نظر بگیرند، اما مایل نیستند مسوولیت را به نسل بعدی واگذار کنند. این امر باعث ناامیدی اعضای جوان خانواده که خود را برای ورود به نقشهای رهبری آماده میکردند، میشود.
درمجموع باید گفت رهبران کسبوکارهای خانوادگی که میخواهند میراث خود را برای نسلهای آینده تضمین کنند، باید برنامهریزی کرده و اقداماتی را در جهت اجرای آن برنامهها انجام دهند. این برنامهها باید شامل گفتوگوهای مداوم بین اعضای خانواده و رهبران شرکت باشد که شامل دیجیتالی شدن، تنوعبخشی، افزایش مهارت، ابتکارات حکمرانی زیستمحیطی، اجتماعی و شرکتی و برنامههای جانشینی کسبوکار خانوادگی است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
لینک کوتاه :