تلاش روحانی برای دستیابی به اختیارات ویژه
جهان صنعت نیوز| پوریا غرایاقزندی– روحانی تلاش برای کسب اختیارات ویژه را در شرایطی شروع کرده است که کشور تحت تاثیر تحریمهای فزاینده واشنگتن و همچنین رفتارهای کجدار و مریز اروپا در قبال برجام، روزهای پرالتهاب و پرنوسانی را تجربه میکند.
در نگاه نخست مفهوم اصرار روحانی به اخذ اختیارات ویژه آن است که او تاکنون به عنوان رییس قوه اجرایی کشور در انجام کارویژههای ذاتی قوه مجریه اختیاراتی نداشته و نقش او در این قوه صرفا ثانوی و چیزی شبیه تدارکاتچی در این قوه بوده است.
حال بسیاری از مصائب و مشکلات کشور به ویژه در حوزههای اقتصادی و حتی در سیاست خارجی نتیجه نقش کمرنگ به عنوان رییس اجرایی کشور بوده است. در بعد دیگر، تلاش او در به دست آوردن اختیارات ویژه مورد نظرش حاوی این پیام است که در مسیر انجام مسوولیتها و ماموریتهای قوه مجریه، دخالت نهادهای موازی برای تصمیمگیری و تصمیمسازی، شأن این قوه را تنزل داده است.
واقعیت چیست؟
بنابراین تنها اختیارات ویژه میتواند از دخالت این نهادهای موازی بکاهد و قوه مجریه را به شأن و جایگاه واقعی خود برساند. اما واقعیت چیست؟
آنچه که روحانی برای فقدان و نبودش پیوسته تقاضا و حتی شکایت ضمنی میکند، تا چه میزان درست و معطوف به واقعیت و حقیقت است؟ واقعیت آن است که آنچه را که روحانی درصدد به دست آوردنش تقاضا و حتی شکایت میکند، نه واقعیت دارد و نه حقیقت.
نادرستی خواسته و مطالبه جدید روحانی آنجاست که او توانست در دور اول در مجلسی یکدست اصولگرا از مجلس رای اعتماد بگیرد و حتی باب مذاکره با آمریکا در قضیه توافق هستهای باز شود.
در دور دوم هم که وضعیت همراهی مجلس با او به ویژه در بحران سلسله استعفای وزرا و مشخصا دادن رای اعتماد به وزرای پیشنهادی وزرای اقتصاد، صمت، کار و تعاون به خوبی روشن است. آیا این گونه همراهیها و مساعدتها همگی از آماده شدن شرایط و زمینههای همان اختیار ویژهای که روحانی هماینک از نداشتن و نبودنش تقاضا میکند، نیست؟
به واقع این اختیارات و همراهیهایی که نصیب روحانی در دو دور حضور او در پاستور شده است، نصیب کمتر دولتی شده است. شاید بتوان گفت که مشکلات و ثمره خالی درخت برجام با واشنگتن و اقدامات ایذایی و کارافزایانه ترامپ بوده است، اما آیا مشکلات اقتصادی و بحران مدیریتها در کشور هم به ترامپ و اقدامات ایذایی آن ربط دارد؟
آیا افزایش وحشتناک و سرآسامآور و البته ناامیدکننده ابتداییترین اقلام غذایی و ضروری به تحریمها ربط دارد؟ آیا روحانی فراموش کرده است که تدبیر و برنامهای برای مهار بحران اقتصادی ندارد و تیم اقتصادیاش بسیار فشل و ناکارآمد است؟ آیا نرخ سرسامآور گوشت، روغن، حبوبات و از همه مهمتر مسکن به تحریمها ربط دارد؟
رشته مدیریت اقتصاد رها شده است
قطعا روحانی بهتر از همه میداند که رشته مدیریت اقتصاد را رها کرده است و ارادهای برای تدبیر اقتصاد کشور ندارد. به این ترتیب و با این نوع محاجات و پیامهایی که در کلام و رفتار روحانی پیداست میتوان گفت که روحانی به نوعی در حال تبری جستن از مسوولیت مشکلات و همچنین فرافکنی، دلیلتراشی و توجیه در ماموریت و مسوولیت ذاتی قوه مجریه است.
در حقیقت روحانی با این تقاضا نمیخواهد که مسوولیت بسیاری از مشکلات کشور را که در دو دوره سکاندار او بوده است، به گردن بگیرد. اساسا اینگونه تقاضاها به معنای اتهامزدایی از نقش خود، فرار به جلو، مقصریابی و در نتیجه سهمخواهی بیشتر و حذف رقیب در اداره و مدیریت نظام سیاسی و اقتصادی است.
روحانی باید بداند که نتایج کنشها و الگوهای رفتاری او به مثابه یک درس عبرت در ذهن و زبان افکار عمومی باقی خواهد ماند و همین افکار عمومی فرق ادعاهای دهنپرکن او با واقعیتها را تشخیص خواهند داد.
محققا اینگونه تقاضاها چیزی جز بردن افکار عمومی به انتهای جاده سیاست نیست؛ جادهای که انتهایش، ابتدای جاده ناراستی، و ستیز مستمر با آمال و آرزوهای طبقاتی اجتماعی دولت تدبیر و امید نیست. باید به روحانی گفت همین اختیارات فعلی کافی است، ما را به خیر تو امیدی نیست، لطفا شر مرسانید.
کارشناس سیاسی
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسییادداشتلینک کوتاه :