تیشه فقر بر ریشه خانواده
به گزارش جهان صنعت نیوز: جزئیات دیگری از این آمار نشان میدهد که در سال ۱۳۹۰ مجموع ازدواج ثبت شده ۸۷۴ هزار و ۷۰۲ نفر بوده که در سال ۱۳۹۹ به ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ فقره کاهش یافته است. در این بازه زمانی روند ازدواج عمدتا کاهشی بوده اما در سال ۱۳۹۵ اندکی افزایش ازدواج ثبت شده و از حدود ۶۸۵ هزار و ۳۵۲ به ۷۰۴ هزار و ۷۱۶ میرسد ولی در سال بعد با افت حدود ۱۰۰ هزار نفری مواجه میشود.
براین اساس، محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است. اما در رابطه با وضعیت طلاق در کشور آمار حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۰، ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ طلاق ثبت شده بود که در سال ۱۳۹۹ به ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ طلاق افزایش یافته است. روند تغییرات طلاق نیز عمدتا افزایشی بوده ولی در فاصله ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ اندکی کاهش داشته است که این روند در سال گذشته مجددا افزایشی میشود. بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود
۲۸ درصد افزایش داشته است.
ارتباط گرانی با تشکیل خانواده
درهمین راستا دکتر سیما فردوسیپور، روانشناس بالینی درخصوص اینکه چرا امروزه طلاق افزایش پیدا کرده به «جهانصنعت» میگوید: ابتدای امر همگان باید بدانند ازدواج امری است که باید با انتخاب درست صورت بگیرد. اما بهطورکلی افزایش طلاق دلایل متعددی از جمله زناشویی ناخوشایند، انفعالپیشگی در مخالفت، زمانبندی محدود و تعجیل در عقد، مواجهه سنتی با دوران عقد، سازماندهی نمایشی رفتار در دوره عقد، قصور در برخورد منطقی با مسائل، زوجین در کشاکش تفاسیر متضاد از موقعیت، بدگمانی، نفوذ کنشگران سنتی، بازدارندههای جدایی دوران پیش از عقد و عقد، جدال برای تصاحب زوجین، در میدان خانوادهها بعد از ازدواج، شکنندگی زندگی و سهلانگاری در ازدواج دوم، تمایلات ابژههای نسلی، عقبگرد به سوی رویاهای پیشین و میل به تغییرات نامتعارف و خلأ عاطفی دارد. اما به نظرم افزایش آمار طلاق در سالهای اخیر نتیجه انتخابهای اشتباه و عجولانه است. بنابراین عوامل موثر بر طلاق در چهار دسته کلی «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» قرار دارد. زیرا اگر از همان ابتدای ازدواج انتخاب بر مبنای آگاهانه انجام شود مسلما کار به طلاق نمیرسد. اما متاسفانه امروزه ازدواجها خلاف گذشته بسیار عجولانه صورت میگیرد.
فردوسیپور اظهار کرد: امروزه دیگر تحقیقات درخصوص افراد انجام نمیشود، در حالی که به دلیل آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد باید بیش از گذشته رفتوآمدها بین خانوادهها و تحقیقات اصولیتر انجام شود. خانوادهها هم در افزایش طلاق موثر هستند زیرا همهجانبه موضوع را بررسی نمیکنند و گاهی چشمشان را بر حقایق میبندند و صرفا به علاقه دو طرف اکتفا میکنند. در حالی که علاقه دو طرف کافی نیست و باید تحقیق کافی و لازمی درخصوص هر دو طرف از جانب خانوادهها صورت بگیرد. در این موارد اگرچه همسرگزینی به شیوه صحیح صورت گرفته، ولی به دلیل نداشتن آگاهی و مهارتهای لازم برای ایفای نقش همسری، در تعاملات زناشویی مشکلات جدی به وجود آمده است که در نهایت به طلاق منجر خواهد شد. بنابراین برای کاهش طلاقهایی که ناشی از این عوامل هستند، باید برای آموزش مهارتهای مورد نیاز همسران در زندگی زناشویی برنامهریزی کرد.
وی افزود: البته برخی از جوانها که اصولا دهه شصتی هم هستند به طور کلی به دلایل اقتصادی قید ازدواج را زدهاند این در حالی است که جوانان کم سن و سال به دلایل تاثیرپذیری از فضای شبکههای مجازی چشم و گوش بسته ازدواج میکنند که نتیجه آن هم مشخص است. ازدواج امری است که باید هر دو طرف به رشد عقلی کافی رسیده باشند. نباید درخصوص ازدواج عجله کرد. به همین دلیل به نظرم دلیل افزایش طلاقها، ازدواجهای عجولانه و احساسی است.
این روانشناس با اشاره به نقش عوامل بیرونی در افزایش طلاق اظهار کرد: به عقیده من تاثیر عوامل بیرونی بر این امر بستگی به شخصیت افراد دارد. اگر افراد به دنبال رقابت با دیگران باشند، قطعا تورم، گرانی و مشکلاتی که در جامعه ایران وجود دارد مشکلات خانوادگی را افزایش میدهد. زیرا برخی افراد زندگی خودشان را از لحاظ اقتصادی با دیگران مقایسه میکنند و همین امر منجر به جدایی میشود. اما اگر افراد به درجهای از پختگی شخصیت، بلوغ روانی و فکری رسیده باشند و ازدواج کنند تا خانواده سالمی تشکیل دهند، دیگر نباید تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار بگیرند. البته در این بین روند نزولی شدید سیستم اقتصادی کشور هم بیتاثیر نیست. در هر صورت وجود شرایط نامطلوب اقتصادی مثل چالش تامین هزینههای خانواده به دلیل تورم، عدم امنیت شغلی، بیکار شدن مرد و عدم توانایی تامین مسکن مناسب است. برای کاهش این طلاقها باید متولیان اقتصادی کشور با تدوین سیاستهای اقتصادی مناسب، برنامههای عملیاتی در راستای ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی و رفاه خانوادهها اجرا کنند. زیرا هر چقدر که زوجین دارای بلوغ شخصیتی باشند در این هیاهو بالاخره یکجا کم میآورند و این امر کاملا طبیعی است. به همین خاطر قبل از تصمیم به طلاق بهتر است ابتدا به روانشناسان مراجعه کنند.
فردوسیپور درخصوص راهکار کاهش طلاق بیان کرد: به نظرم تنها راه برای کاهش طلاق در جامعه روشنگر امروزی استفاده از مشاوران خانواده است. با برقراری کلاسها یا جلسات مشاوره اجباری پیش از ازدواج برای راهنمایی زوجهای جوان، میتوان جلوی بسیاری از مشکلاتی را که منجر به جدایی زوجین میشود، گرفت. تمهیداتی برای رفع اعتیاد به انواع مواد مخدر باید اندیشیده شود، که در حال حاضر به قدری در جامعه ما رواج یافته که سن اعتیاد به گفته مسوولان متاسفانه به سنین دوره دبستان رسیده است. این امر نشان دهنده آن است که کنترل چندانی از نظر ورود این مواد اعم از گیاهی و شیمیایی به کشور وجود ندارد و به برنامه خاصی برای رفع معضل اعتیاد اندیشیده نشده است. اگر در این خصوص اقداماتی جدی صورت گیرد، نه تنها از تعداد جداییها کاسته میشود، بلکه از تعداد قتلهای خانوادگی و زندانیان نیز به صورت چشمگیری کاسته خواهد شد.
این روانشناس با اشاره به ایجاد شغل برای جوانان گفت: ایجاد کار برای افرادی که به هر دلیلی بیکار شدهاند یا از ابتدا که به سن مناسب برای کار رسیدهاند، نتوانستهاند کاری مناسب پیدا کنند. البته عدم ازدواجهای زودهنگام هم تاثیر بهسزایی در این امر دارد. چه بسا به خاطر صرفا خوب بودن خانواده نمیشود درباره فرد مورد نظر قضاوت کرد. در برخی موارد پدر و مادرها انسانهای شریفی هستند ولی برخی والدین اعتیاد دارند و همین امر زندگی را متلاشی میکند. به همین خاطر نباید مبنای ازدواج را خانوادهها دانست بلکه باید از قبل درخصوص فرد تحقیقات جدی انجام داد. همچنین بهتر است افراد از تجریبات بزرگترها استفاده کنند، نه اینکه پندهای خانواده را سدی در برابر ازدواج با فرد مورد علاقهشان بدانند. از دیگر راهکارهای موثر برای کاهش آمار طلاق میتوان به رفع چالشهای حقوقی و خلأهای قانونی، آموزش والدین برای به حداقل رساندن آسیبهای طلاق برای فرزندان، ارائه خدمات مشاورهای برای زنان و فرزندان، فرهنگسازی برای حمایت خانواده از زنان مطلقه و نیز اصلاح نگرش جامعه به زنان مطلقه و فرزندان طلاق، حمایت از اشتغال زنان مطلقه و کسب اطمینان از پذیرش کامل و متعهدانه فرزند ناتنی پیش از ازدواج مجدد، اشاره کرد، از طرفی تامین مسکن با قیمت مناسب از سوی دولت برای اقشار کم درآمد. با این تفاسیر آمار طلاق زمانی کاهش پیدا میکند که افراد عاقلانه و آگاهانه ازدواج کنند.
وی ادامه داد: دولتها موظفند، شاخصهای کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را ارتقا دهند و اعتلا بخشند و در بعد اقتصاد زمینه روانسازی و رقابت پذیری را فراهم کنند. دسترسی آزاد به اطلاعات اقتصادی و زمینههای سرمایهگذاری را برای همگان فراهم کنند، امنیت اقتصادی ایجاد کنند و قوانین و مقررات پایدار وضع نمایند و از آن قوانین حمایت کنند. وقتی شاخصهای کلان فوق تحقق یافت، خود به خود سرمایهگذاری انجام میشود. تولید به وقوع میپیوندد، شغل ایجاد میشود، رقابت شکل میگیرد، رانت از بین میرود، آینده فعالیت سالم اقتصادی تضمین میشود، رونق ایجاد میشود و در نهایت جامعه برخوردارتر و مرفهتر میشود. دولتها در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز باید سطح دانش شهروندان را بالا ببرند، افراد را با حقوق خود آگاه کنند، مردم را از وظایف خود نسبت به یکدیگر باخبر کنند، حقوق شهروندی را محقق سازند، گرایش به فساد را با ایجاد زمینههای فعالیتهای سالم کم کنند، امنیت اجتماعی شهروندان را محقق سازند، محیطزیست فرهنگی و اجتماعی جامعه را سالم کنند. اعتماد، مشارکت و انسجام را به عنوان سرمایههای اجتماعی در جامعه بالا ببرند و به شهروندان بیاموزند که سطح انتظارشان باید به اندازه میزان تلاش و شایستگیشان باشد. چنانچه شرایط عادلانه محقق شود، در آن صورت اعتماد در جامعه شکل میگیرد، اعتماد مردم به مردم و اعتماد مردم به حاکمیت. اعتماد مردم به حاکمیت باعث پیش رفتن برنامههای کلان دولت میشود که باز به نفع مردم است.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :