احیای بعید برجام
به گزارش جهان صنعت نیوز: باعث تاسف است اما نتیجه این بررسیها و رصد کردنها در روزهای اخیر اصلا خوب نبوده و روزنه امیدی را مقابلمان قرار نمیدهد. یک روز شاهد بگومگوی تد کروز سناتور جمهوریخواهی که آماده است دوباره برجام را پاره کنند با سخنگوی وزارت امور خارجه هستیم و فردا هم شاهد تهدیدات بلینکن وزیر خارجه آمریکا و پاسخهای ایران. مشکل اما آنجاست که وقتی خطیبزاده خطاب به بلینکن که روی میز بودن دیگر گزینهها را به رخ میکشد، میگوید «هرگز تهدید علیه ایران نتیجهبخش نبوده است» خیال ما و مردم راحت نمیشود. نه اینکه تهدید نتیجه بدهد، نه. ناراحتی خیال ملت از ادامهدار شدن این وضعیت است و سختتر شدن روزگار. به خصوص که به قول علی شمخانی نتیجه مذاکره در وضعیت کنونی مشخص است و توافق بعید.
برای رسیدن به این نتیجه البته لازم نیست که غیبگو باشیم یا مطلع از اسرار نهان و تصمیمات پنهان. نگاهی به آخرین اخبار و مواضع همه چیز را روشن میکند. رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که گویا ذوق شاعرانهاش هم گل کرده، از عدم امکان طولانی شدن روال بازرسیها به شکل فعلی گفته و آمریکاییها با مواضع خیر خود ثابت کردهاند که بنای سر نهادن به خواستههای ایران را ندارند. برای همین هم اینجا در ایران، علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی از مشخص بودن نتیجه مذاکرات میگوید. او که مانند بسیاری دیگر از مسوولان کشورمان از شبکه فیلترشده توئیتر برای بیان حرفهایش استفاده میکند با اشاره به مشابهتهای دعوت به مذاکره در زمان جنگ و حال حاضر، نوشته «حملات صدام ادامه داشت، تحریم ادامه دارد، بخشی از ایران در اشغال دشمن بود، اقتصاد ملت ایران به گروگان گرفته شده است، رزمندگان در جبههها دفاع میکردند، دانشمندان فعالیت قانونی هستهای را ادامه میدهند، هیچ نشانهای از تَنَبُه متجاوز نبود، رییسجمهور فاقد اختیار آمریکا، حاضر به ارائه تضمین نیست. در صورت عدم تغییر شرایط فعلی، نتیجه مذاکره از قبل روشن است. تفاوت امروز با ایام جنگ: به برکت انقلاب، قدرت و توان مقاومت همهجانبه ایران، بومی، مستمر و مبتنی بر ظرفیتهای داخلی است.»
خلاصه اینکه وضعیت اصلا خوب به نظر نمیرسد. اصرار ایران به گرفتن تضمین از آمریکاییها و سایر قضایا تبدیل به یک چالش جدی شده و تحلیلگران داخلی نیز امیدی به حل و فصل این اختلافنظرها ندارند. خوشبینترینهایشان هم دل به مذاکراتی که «به زودی» قرار است ازسر گرفته شود بستهاند و تصور میکنند از این ستون به آن ستون فرج است. حال آنکه ترکیب تیم مذاکرهکننده در دولت رییسی از این بابت هم جای امیدی باقی نگذاشته است.
گفتن ندارد که با علی باقریکنی و حمید عسکری که در دوران جلیلی هر چه توانستهاند برای توافق نکردن کوشیدهاند، امیدی به توافق نیست و به گفته برخی این تیم اساسا برای توافق نکردن، مذاکره خواهد کرد.
دوراهی دیپلماسی و نظامیگری
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین، از جمله تحلیلگرانی است که در گروه بدبینها قرار میگیرد. او امیدی به احیای برجام ندارد و در گفتوگو با «جهانصنعت» ضمن اشاره به ماجراهای اخیر میگوید: «بالاخره یا دیپلماسی باید کار کند یا نظامیان باید سخنگوی مواضع کشور باشند. فکر میکنم که موضوع برجام دیگر مساله مختومهای است.»
او معتقد است که «از زمانی که بایدن حتی پیش از انتخاب شدن موضع خود را مشخص کرد و از خروج ترامپ از برجام ایراد گرفت اما در ایران اقداماتی مثل گامهای مقابله با آمریکاییها برداشته شد؛ صحنه کلا عوض شد زیرا این گامها دقیقا در مقابله با بایدن برداشته شد.»
این دیپلمات پیشین امیدی به بازگشت ایران به مذاکرات و ازسرگیری گفتوگوها هم ندارد. وی میگوید: «اعلام اینکه به مذاکره برخواهیم گشت فایده ندارد چون بازگشتن به این معنا است که بگویند مثلا ما روز پنجشنبه یا… با هیاتی که ترکیب آن مشخص است و اختیارات آن هم مشخص شده، به مذاکرات برمیگردیم. این رویه که به زودی به مذاکرات برمیگردیم فایده ندارد.»
او در پاسخ به اینکه اتفاقات دیروز و رویارویی سپاه و آمریکاییها چه تاثیری میتواند بر ادامه تعاملات و مذاکرات داشته باشد؟ میگوید: «مساله رویارویی با نفتکش ایرانی نتیجه شکست مذاکرات است و خودش تاثیری ندارد. اگر بنا به مذاکره باشد انجام میشود چون وسط میدان جنگ هم دیدهایم که ژنرالها نماینده فرستاده و وارد جنگ شدهاند. در موضوع اخیر هم باید دید که واقعا چه اتفاقی افتاده است. بر اساس آنچه در ظاهر اخبار گفته میشود که نمیتوان تحلیل کرد.»
وی تاکید میکند: «دولت آمریکا با ایران روابط خصمانه دارد و در شرایط جنگی به سر میبرد. مساله این نیست که حق دارند یا نه اما در شرایط جنگی به خودشان اجازه میدهند که بازرسیهایی انجام دهند. مثلا میگویند موشکهایی جابهجا شده پس بازرسی میکنند که این نفتکش حامل موشک است یا خیر. از این بازرسیها بارها صورت گرفته است. یا اینکه میگویند چون برخلاف تحریم یکجانبه ما نفت میبرید جلوی آن را میگیریم. این گردنکشی و زورگویی است اما وقتی وارد فضای زورگویی شده باشیم، زور هر کسی بیشتر باشد، پیش میبرد. این همان قانون جنگل است که در آن قانونی وجود ندارد.»
جایگاه تضمین در توافقات بینالمللی
حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالملل نیز از جمله کارشناسانی است که باید او را در گروه خوشبینها قرار دهیم. بخش تلخ ماجرا اما آنجاست که او هم به ثمربخشی مذاکرات پیشرو امیدی ندارد. بهشتیپور در واکنش به توئیت اخیر شمخانی و اصرار ایران به گرفتن تضمین، به «جهانصنعت» میگوید: «واقعا نمیدانم که چطور میشود در توافقات تضمین ایجاد کرد؟! در توافقات بینالمللی تضمین همان خواست دو طرف برای اجرای یک توافق است. در حقوق بینالملل افراد بیشتر ضامن رفتار خودشان هستند و هیچکسی نمیتواند به نحوی ضمانت دهد که غیرقابل تحقق باشد. برخی میگویند که اگر کنگره برجام را تصویب میکرد رییسجمهور آمریکا نمیتوانست آن را زیر پا بگذارد. درحالی که قبلا توافقات متعددی بوده که کنگره تصویب کرده اما زیر پا گذاشته شده است. مثلا بوش پسر توافق با روسیه را کنار گذاشت. یا ترامپ توافقی که درباره موشکهای میانبرد با روسیه داشت را کنار گذاشت. هر دو را هم کنگره تصویب کرده بود. مثالهای دیگری هم هست.»
او تصریح میکند: «واقعیت این است که تضمینی که ایران میخواهد باید به نحوی باشد که اگر طرف مقابل اقدامی کرد، ایران هم بتواند اقدام متقابل انجام دهد. مثل توافق آتشبس که اگر طرف نقض کند طرف مقابل هم اقدام میکند. الان اگر طرفین سیاست اقدام در برابر اقدام را پیش میگرفتند شاید خیلی راحتتر به توافق میرسیدند. مثلا آمریکا خواستهای را انجام میداد و ایران هم در مقابل خواسته آمریکا را انجام میداد و بعد به مرحله بعدی میرفتند و اگر هم کسی نقض کرد، میشد به حالت اول برگشت.»
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید میکند: «به نظر من ما اصلا نباید دنبال تضمین بگردیم چون اصلا به وجود نمیآید مگر آنکه دو طرف خواسته خودشان باشد که توافق را اجرا کنند. حتیالامکان باید به سویی برویم که آمریکا نتواند از تحریم به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران استفاده کند.»
بهشتیپور البته به اندازه مجلسیها بدبین نیست و سخن گفتن از شروع دوباره مذاکرات را به فالنیک میگیرد. او میگوید: «چون اعلام کردهاند که مذاکرات از نیمه آذر شروع میشود هنوز خوشبینیهایی وجود دارد. بالاخره خود شروع مذاکرات جنبه خوشبینانه دارد». او در عین حال آنقدر واقعبین هست که تصور نکند شروع مذاکره به معنی احیای برجام و توافق با آمریکاییهاست. بهشتیپور میگوید: «مشکل این است که علاوه بر تضمین، مسائلی دیگری هم مطرح است. مثلا ایران منتظر است که آمریکا اقدامی انجام دهد و مثلا ۱۰ میلیارد دلار از داراییهای ایران را آزاد کند. آمریکاییها هم میگویند که ایران باید اقدامی را انجام داده و به تعهدات قبلی خود در برجام برگردد. منظور این است که مشکل فقط بحث تضمین نیست و بحث مفاد اجرای برجام مثل اینکه چه کسی شروع کند و چطور به تعهدات خود برگردد، محل اختلافنظر است.»
آنکه ضرر میکند
موضوع دیگری که این دو کارشناس درباره آن اتفاق نظر دارند این است که ادامه وضعیت فعلی به ضرر ما است و نه غرب و آمریکا و سایر طرفهای برجامی. بهشتیپور میگوید: «آن کسی که ضرر میکند طرف ایران است. من این جمله قصار که معیشت مردم را نباید به برجام گره بزنیم، درک نمیکنم. اگر خوب فکر کنیم میبینیم که این گره وجود دارد. متاسفانه اقتصاد بینالمللی یک سیستم و ساختار به هم پیوسته است. یک کشور هم وقتی بخواهد خودش را جدا کند دچار مشکلات معیشتی خواهد شد. کسی این گره را ایجاد نکرد اما اگر بنا به صادرات یا واردات باشد، باید ارتباط بانکی داشت. وقتی در شبکه بانکی به خاطر تحریم و FATF دچار مشکل هستیم، نمیتوان گفت که معیشت مردم را به برجام گره نمیزنیم. این گره ماهیتا وجود دارد و دست کسی هم نیست. ایران میگوید که من با همسایگان ارتباط میگیرم اما همین همسایهها مثل عراق است که دارایی ما را به خاطر تحریم مسدود کرده است. یا ترکیه و روسیه هم چنین کردهاند.»
او تاکید میکند: «واقعیت این است که باید به فکر بوده و ببینیم چطور میشود اثرگذاری تحریم را کاهش داد. از طرف دیگر باید پای میز مذاکره نشسته و سعی کنیم که حرف خودمان را برای طرف مقابل به شکل منطقی و چارچوبدارتر مطرح کنیم تا توافق حاصل شود. در هر توافقی هم باید منافع دو طرف تامین شود. نمیشود که هر چه بگوییم، آنها بگویند «چشم» یا برعکس. در هر مذاکرهای دو طرف باید تا اندازهای از خواستههای خود بگذرند. به هرحال جلوی ضرر را از هر جا که بگیریم منفعت است و باید به سمت مذاکرات برویم، خواستههای خود را مطرح و پیگیری کنیم. بیاعتمادی در مذاکره هم طبیعی است چون معمولا همه با کسانی که به آنها اعتماد ندارند، مذاکره میکنند تا این اعتماد ایجاد شود.»
آنچه این روزها در اخبار میخوانیم و میبینیم، همچنین آنچه تحلیلگران میگویند و تاکید میکنند آنقدر روشن است و آنقدر تکرار شده که به نظر نمیرسد نتیجهگیری و تکرارمکررات لازم باشد. خلاصه آنکه وضعیت خوب نیست و احیای برجام بعید به نظر میرسد؛ حداقل در شرایط موجود.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :