شش عامل کاهنده انگیزه مالیاتی
علی باریکانی * مالیات به عنوان یکی از ابزارهای دولت از دیرباز در جامعه مطرح بوده و درآمدهای حاصل از آن صرف امور رفاهی، اجتماعی و اقتصادی مردم شده و میشود، اما متاسفانه عدهای از مردم از پرداخت مالیات سر باز میزنند و دلایل متعددی منجر به سرپیچی از قانون در پرداخت مالیات شده است: مانند تبعیض در دریافت مالیات، نامشهود بودن آثار درآمدهای مالیاتی در جامعه، عدم وجود شفافیت از محل خرج درآمدهای مالیاتی، وجود فرار مالیاتی گسترده از سوی عدهای. از همین رو انگیزه مردم برای پرداخت مالیات کاهش یافته است. اگر چنین روندی ادامه داشته باشد، دولت از محل درآمدهای مالیاتی دچار کسری بودجه شده و بخشهای حیاتی مانند بخش بهداشت و درمان، بخش آموزش و پرورش، طرحهای عمرانی و آبادانی کشور و… تامین منابع نخواهند شد و اقتصاد کشور تضعیف شده و وابستگی به سایر کشورها نتیجه خواهد شد. ازهمین رو راهکارهایی نظیر تشکیل بانک اطلاعاتی جامع و فراگیر از مودیان مالیاتی، تقویت ضمانت اجرای قوانین برای برخورد با متخلفان، توسعه فرهنگ مالیاتی در جامعه و افزایش شفافسازی و چگونگی هزینهکرد درآمدهای مالیاتی به منظور ایجاد انگیزه در جامعه برای تمکین و پذیرش پرداخت مالیات پیشنهاد میشود.
نگاه عامه مردم در پرداخت مالیات
فرهنگ مالیاتی متاثر از فرهنگ عمومی جامعه است. امروزه در کشورهای توسعهیافته با نظامهای مالیاتی پیشرفته، سخن از فرهنگ مالیاتی کمتر به میان میآید چرا که در این کشورها پرداخت مالیات به عنوان یک وظیفه یا اصل تردیدناپذیر پذیرفته شده است و برای اینکه مردم مالیات پرداخت کنند، نیازی به ترغیب و تشویق نیست. در این کشورها آثار و جلوههای پرداخت مالیات در زندگی شهروندان کاملا مشهود است، همچنین راهها و شیوههای فرار مالیاتی مسدود شده و هزینه ارتکاب به چنین جرائمی برای مردم سنگین است، اما در جوامع در حال توسعه مساله نظام مالیاتی و پرداخت مالیات توسط شهروندان بدین صورت نیست و فرآیندهای مرتبط با مالیات با دشواریها و چالشهای متعددی مواجه است و بنا به دلایلی فرهنگ مالیاتی در کشورهای درحال توسعه بسیار ضعیف است. برخی از مهمترین عواملی که منجر به تضعیف فرهنگ مالیاتی و به دنبال آن عدم تمکین و پذیرش مردم برای پرداخت مالیات میشود، در شکل شماره (۱) ارائه شده است.
وجود تبعیض در اخذ مالیات
لازمه و شرط اول برای ترویج هر مقولهای عدالت است. به عبارتی مردم جامعه باید مطمئن شوند که چارچوب قوانین مالیاتی برای همه در نظر گرفته شده است و به طور قطع نیز اجرا میشود و هیچگونه تبعیضی میان افراد جامعه وجود ندارد. در صورتی که چنین شرایطی وجود داشته باشد، مردم خود را مطیع قانون میدانند و مالیات پرداخت میکنند، اما متاسفانه در کشور چنین شرایطی وجود ندارد و اخذ مالیات از مردم تبعیضآمیز است. به عنوان مثال در ایران برخلاف اغلب کشورهای دنیا، بیشترین مالیات از افراد حقوقی و تولیدکنندگان گرفته میشود، این در صورتی است که در کشورهایی همچون آمریکا، انگلستان، سوئد، دانمارک، فرانسه، آلمان و ترکیه بیشترین مالیات از افراد حقیقی گرفته میشود. به عنوان مثالی دیگر میتوان بیان کرد که در ایران مشاغلی چون معلمان جزء کارمندان دولت محسوب شده و قبل از دریافت حقوق، مالیات از آنها اخذ میشود، اما در مقابل از مشاغلی مانند پزشکان، وکلا، طلافروشان، آهنفروشان و… که درآمدهای بالایی در طول سال نسبت به معلمان دارند، مالیات واقعی اخذ نمیشود. طبق قانون بودجه گروه حقوق و دستمزدیها که شامل کارمندان دولت و معلمان و… هستند، ۱۲ هزار میلیارد تومان مالیات میپردازند، اما گروه مشاغل در مجموع ۹ هزار میلیارد تومان مالیات پرداخت میکنند. مقایسه میزان دریافتی این دو گروه و مالیات پرداختشده به خوبی نشان میدهد که سازوکار اخذ مالیات تبعیضآمیز است.
نامشهود بودن آثار پرداخت مالیات
مالیات یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان پرداخت میکنند تا دولتها بتوانند وظایف مندرج در قانون اساسی را در جهت توسعه اجتماعی و اقتصادی محقق کنند. یکی از پیامدهای اخذ مالیات در جامعه ایجاد رفاه برای آحاد جامعه است. رفاه یعنی رسیدن به پیشرفت، صنعتی شدن، رفع فقر، رفع وابستگی، افزایش اشتغال، کاهش تورم و ایجاد تحولات ساختاری و اصلاحات در تمام بخشهای جامعه و گذار از حالت نامطلوب زندگی گذشته به شرایط بهتر که متاسفانه رفاه با این معنا در کشور در طول زمان نه تنها به طور کامل ایجاد نشده، بلکه در بعضی موارد کاهش هم یافته است، مانند افزایش فقر، عدم اصلاحات ساختاری، تورم دائمی و… . درواقع همین دلایل منجر به این شدهاند که بسیاری از مردم جامعه از پرداخت مالیات اجتناب میکنند. آنطور که بررسیها نشان میدهد درآمدهای مالیاتی در طول زمان سیر صعودی داشته و افزایش یافته است، اما نرخ تورم افزایش یافته و نرخ بیکاری با نوساناتی اندک تقریبا ثابت باقی مانده است. بررسی چنین شاخصهایی گواه این مدعاست که مردم آثار پرداخت مالیات را در جامعه نه تنها رؤیت نمیکنند بلکه شرایط رفاهی برای آنها در بیشتر اوقات بدتر از گذشته نیز شده است. از همینرو انگیزه آنها در تمکین و پرداخت مالیات کاهش یافته است.
وجود فرار مالیاتی گسترده
طبق بیانات برخی مسوولان، حجم درآمدهای مالیاتی دولت حداقل باید دو برابر میزان محققشده باشد که این فاصله درآمدهای مالیاتی محققشده تا میزان مطلوب، حجم فرار مالیاتی و برخی معافیتهای مالیاتی را نشان میدهد. دلایل بسیاری منجر به فرار مالیاتی میشوند که یکی از مهمترین آنها عدم فرهنگسازی عمومی در حوزه مالیاتستانی است که این موضوع منجر به بازتوزیع ناعادلانه ثروت در کشور شده است. به عنوان مثال اقدامات و پیگیریهای سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از پزشکان به موفقیت نرسیده است و پزشکان به جای پیشقدم شدن در این موضوع اظهار میکنند که چرا سایر اقشار مالیات نمیدهند. به طور کلی سازمان امور مالیاتی از هر صنفی که میخواهد مالیات اخذ کند، با این دست استدلالها مواجه میشود که حاکی از ضعف فرهنگی در این حوزه است. به عبارتی وجود فرار مالیاتی گسترده در جامعه آن هم از سوی اقشار پردرآمد، انگیزه سایر مردم برای پرداخت مالیات را کاهش داده و آنها هم از پرداخت مالیات سر باز میزنند.
عدم وجود مجازات سنگین برای فرار مالیاتی و معوقات مالیاتی
برخی از مردم با توجه به میزان حجم فرار مالیاتی موجود بیان میکنند تا زمانی که این حجم فرار مالیاتی وجود دارد و هیچگونه برخوردی با مجرمین صورت نمیگیرد، آنها نیز مالیات نمیپردازند. درواقع وجود فرار مالیاتی و معوقات مالیاتی و عدم برخورد با عاملین آنها به نوعی باعث ایجاد سواری مجانی برای افرادی شده که مالیات نمیپردازند و هزینه برخورداری آنان از امکانات رفاهی جامعه به سایر مردم که در پرداخت مالیات مشارکت دارند، تحمیل شده است. بدون تردید برای ایجاد چنین رفتاری، نقص و خلأهایی در قوانین وجود دارد. مانند عدم وجود مجازات سنگین برای افرادی که از پرداخت مالیات اجتناب میکنند و یا عدم وجود ضمانت اجرایی قوی برای قوانین موجود، در صورتی که با رصد حسابهای مالی افراد میتوان مودیان مالیاتی را به راحتی شناسایی کرد.
عدم وجود شفافیت از محل خرج درآمدهای مالیاتی
از آنجا که مردم از چگونگی پرداخت خرجهای مالیاتی خود بیاطلاع هستند و شفافیتی در این زمینه وجود ندارد، این تصور در آنها به وجود آمده که پرداخت مالیات توسط آنها عادلانه نیست و در پی چنین تصوراتی عدم تمکین و پذیرش پرداخت مالیات میان عامه مردم در جامعه شکل گرفته است. نحوه هزینه کرد مالیات در کشور بسیار مهم است. متاسفانه بسیاری از مردم به این باور رسیدهاند که اگر این منابع را حفظ کرده و خود هزینه کنند بهتر است تا اینکه آن را به دولت بدهند. نظام مالیاتی موجود در برخی سالها بدون وجود هیچگونه اطلاعاتی اقدام به اخذ مالیات کرده و محل هزینه کرد این درآمدهای مالیاتی از شفافیت برخوردار نیست. عدم وجود شفافیت از چگونگی هزینه کردن درآمدهای مالیاتی که مردم آن را پرداختهاند با توجه به اینکه در سالهای اخیر رفاه جامعه هم کاهش یافته، انگیزه مردم در پرداخت مالیات را کاهش داده است.
کاهش اتکای بودجه به نفت به جای مالیات
اتکای بودجه به نفت به جای مالیات سبب شده تا مطالبات مردم هم از دولتی که به آن مالیات میدهند، بالا رود و این انتظار به وجود بیاید که مالیاتی که از مردم گرفته میشود باید خرج خود مردم شود. در واقع در کشورهای توسعه یافته درآمدهای مالیاتی بخش عظیمی از بودجه دولت را تشکیل میدهند و در برنامهها و طرحهای هر ساله دولت خرج میشوند، اما در ایران از آنجایی که بودجه دولت متکی به درآمدهای نفتی است تا درآمدهای مالیاتی، مردم انتظار دارند تمام درآمدهای مالیاتی برای خود آنها هزینه شود. به منظور بررسی میزان سهم درآمدهای مالیاتی از تولید ناخالص داخلی نمودار شماره (۱) ارائه شده است. مطابق این فوق، سهم درآمدهای مالیاتی از (GDP) از سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۸۷ روندی کاهشی داشته است. از سال ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۸ دارای جهش دو درصدی بوده و مجددا از سال ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ روند کاهشی را در پی گرفته است. بررسی سهم درآمدهای مالیاتی از مخارج دولت هم نشان میدهد که از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۶ سهم درآمدهای مالیاتی از مخارج دولت افزایش داشته، اما از سال ۱۳۹۶ به بعد روند سهم درآمدهای مالیاتی از تولید ناخالص داخلی، سیر نزولی داشته است. از همین رو میتوان اذعان کرد که درآمدهای مالیاتی تنها بخش کوچکی از مخارج دولت را پوشش میدهند. بنابراین، این ادعا که بیشتر تولید ناخالص داخلی کشور متکی به درآمدهای نفتی است تا درآمدهای مالیاتی، مطابق نمودار ارائه شده قابل تایید است. البته دلیل چنین رخدادی به معوقات مالیاتی، فرار مالیاتی گسترده و عدم شناسایی مودیان مالیاتی بازمیگردد که عدم تمکین و پذیرش عامه مردم در پرداخت مالیات هم در سالهای اخیر به این دلایل اضافه شده و در مجموع این عوامل در کنار یکدیگر منجر به کاهش رشد درآمدهای مالیاتی نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی شدهاند.
ملاحظات امنیت اقتصادی
در کشورهای مختلف برای تامین بودجه، برخی از مردم کشور مشمول پرداخت مالیات میشوند و منابع به دست آمده از این طریق برای آبادانی و بهرهوری کشور مصرف میشود. از همین رو پرداخت مالیات توسط مشمولین آن از ضروریات حرکت در مسیر توسعه کشور است، اما در این بین برخی از مردم بنا به دلایلی که در بخش قبل توضیح داده شد از پرداخت مالیات اجتناب میکنند و از همین رو درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده محقق نمیشوند. عدم تمکین و پذیرش مردم برای پرداخت مالیات تبعات بسیاری برای اقتصاد و امنیت اقتصادی کشور دارد که عبارتند از:
آسیب به بخش بهداشت و سلامت جامعه
با پرداخت مالیات توسط مردم، دولت میتواند بخشی از بودجه خدمات درمانی را تامین کند و در بخشهای مراقبتهای پزشکی، تحقیقات پزشکی و بخش تامین اجتماعی سرمایهگذاری کرده و آنها را توسعه بخشد، اما زمانی که بنا بر هر دلیلی مردم از پرداخت مالیات سرباز میزنند، بودجه مورد نیاز برای بخش بهداشت و درمان تامین نشده و در مواقع اضطراری که نیاز شدید به خدمات درمانی وجود داشته باشد، بخش بهداشت و درمان قادر به پاسخگویی به نیازهای مردم نخواهد بود و سلامت مردم به خطر میافتد. آشکارترین نمونه چنین اتفاقی زمان شیوع کرونا ویروس بوده که تختهای بیمارستانی پر شده و کمبود در دارو و تجهیزات بیمارستانی در کشور مشاهده میشود.
آسیب به بخش آموزش و پرورش
از دیگر پیامدهای عدم تمکین و پرداخت مالیات توسط عامه مردم، تضعیف نظام آموزش و پرورش است، چراکه بخشی از جامعه مورد هدف برای هزینهکرد درآمدهای مالیاتی، نظام آموزش و پرورش است. در صورتی که درآمدهای مالیاتی محقق نشوند؛ نظام آموزش و پرورش را نمیتوان به طور مطلوب گسترش و توسعه داد و از آنجایی که رسیدن به توسعه کشور در گرو توسعه سرمایه انسانی است، میتوان گفت که با عدم پرداخت مالیات توسط مردم، توسعه سرمایه انسانی و به دنبال آن توسعه کشور محقق نخواهند شد.
ایجاد مشکل برای دولت در تامین هزینههای عمومی
از جمله دیگر تبعات عدم تمکین در پرداخت مالیات، ایجاد مشکل برای دولت در تامین هزینههای عمومی مانند هزینههای اداری، اجرایی، اقتصادی، حقوق و دستمزد و… میشود. در واقع عدم تحقق درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده منجر به کسری بودجه دولت و در نتیجه ناتوانی در پرداخت هزینهها میشود.
گسترش فاصله طبقاتی
نتیجه دیگر عدم تمکین پرداخت مالیات، ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه است. افرادی که مالیات پرداخت نکردهاند نهتنها از امکانات رفاهی که در نتیجه پرداخت مالیات توسط دیگران بوده استفاده میکنند، بلکه به شکل غیرمنصفانهای از دیگران پیشی میگیرند و شکاف طبقاتی افزایش مییابد.
تضعیف رشد اقتصادی و برنامههای توسعهای
عدم تامین بودجه طرحهای عمرانی و توسعهای منجر به عقب ماندن کشور در اجرای طرحهای پیشبینیشده میشود. عدم حمایت از فعالیتهای تولید را در پی دارد و در نتیجه تولید داخل تضعیف میشود و منجر به وابستگی به سایر کشورها برای تامین کالاها و اقلام ضروری خواهد شد.
عدم تمکین مردم در پرداخت مالیات نتایج و عواقب بسیار دیگری به دنبال دارد که درنتیجه تمامی این عوامل در کنار هم منجر به ضعف اقتصاد داخل و تضعیف امنیت اقتصادی مورد نیاز برای گسترش فعالیت اقتصادی در کشور میشود. از همین رو ضروری است راهکارهایی برای جلوگیری از عدم تمکین و پذیرش مردم در پرداخت مالیات ارائه شود که در بخش بعدی به این موضوع پرداخته شده است.
شفافسازی درخصوص چگونگی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی
یکی از دلایلی که منجر به عدم تمکین عامه مردم در پرداخت مالیات شده است، عدم اطلاع آنان از چگونگی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی است که باتوجه به اینکه مالیات را مردم میپردازند، نیاز است که از نحوه استفاده از آن اطلاع داشته باشند. از همین رو پیشنهاد میشود سامانهای الکترونیکی طراحی شود که نحوه و میزان هزینه کرد درآمدهای مالیاتی در هر پروژه را به تفکیک و ریز جزئیات در اختیار عموم مردم قرار دهد.
توسعه فرهنگ مالیاتی در جامعه
باتوجه به اینکه اراده و خواست مردم عمدهترین نقش را دراجرای قانون مالیاتها ایفا میکند، موثرترین عامل موفقیت در اجرای قوانین مالیاتی نیز همان فرهنگ مالیاتی جامعه است. فرهنگ مالیاتی دارای ماهیتی پویاست به این معنا که از وضعی ساده آغاز میشود و به تدریج پیچیده میشود و راه تکامل را طی میکند. سیر فرهنگ مالیاتی مانند سایر نظامهای فرهنگی است و باید به صورت مستمر و با برنامهریزی این فرهنگسازی صورت گیرد چرا که در مسیر فرهنگسازی ممکن است با موانع طبیعی و یا اجتماعی روبهرو شود. بنابراین پیشنهاد میشود گروه تحقیقاتی مسوول تدوین برنامههای فرهنگسازی در قالب تبلیغات، جوایز و… شده و از طریق رسانه، فضای مجازی و فضاهای عمومی مانند پارکها، دانشگاهها و حتی مدارس ابتدایی این فرهنگسازی آغاز شود.
تقویت ضمانت اجرای قوانین برای برخورد با متخلفان
خوشبختانه قوانین تصویب شده در ایران در هر زمینهای متنوع هستند و در زمینه عدمپرداخت مالیات (به هر دلیل)، قوانین بسیاری برای برخورد با متخلفین وجود دارد. در قانون مصوب سال ۱۳۹۴ که از ابتدای سال ۱۳۹۵ اجرایی شده است، اشخاصی که مالیات نمیپردازند در زمره مجرمین مالیاتی قرار دارند، اما متاسفانه ضمانت اجرایی قوانین در کشور پایین است و هر ساله شاهد فرار مالیاتی عظیمی در کشور هستیم و همین موضوع منجر به کاهش انگیزه سایرین برای پرداخت مالیات شده است. ازهمین رو پیشنهاد میشود که قوهقضاییه در این زمینه ورود کند و با مودیان مالیاتی که به هر دلیلی مالیات نمیپردازند، برخورد قاطع و جدی داشته باشد. در صورتی که این اقدام صورت گیرد انگیزه مردم برای عدم پذیرش پرداخت مالیات کاهش مییابد.
تشکیل بانک اطلاعاتی جامع و فراگیر از مودیان مالیاتی
بخشی از محقق نشدن درآمدهای مالیاتی به عدم شناسایی دقیق مودیان مالیاتی بازمیگردد. ازهمین رو پیشنهاد میشود بانک اطلاعاتی جامعی از مودیان مالیاتی تشکیل شود. از آنجایی که امروزه تقریبا تمامی تراکنشهای مالی افراد، قابل ثبت و ضبط هستند، میتوان این بانک اطلاعاتی را با همکاریب انکها و موسسات مالی تقویت کرد و تراکنشهای مالی افراد را به منظور شناسایی مودیان اصلی مالیاتی و میزان مالیاتی که باید پرداخت کنند، پیگیری کرد. تشکیل بانک اطلاعاتی مودیان مالیاتی صاحبان مشاغل و فعالان اقتصادی، تسریع و تسهیل در امر وصول مالیات، افزایش اعتماد و میزان مشارکت مودیان مالیاتی، جلوگیری از بروز تنش و برخوردهای احتمالی بین مودیان و ماموران مالیاتی و درنهایت تحقق عدالت مالیاتی و اجتماعی را به دنبال دارد.
*کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :