xtrim

نقش افراد در تعیین نرخ ارز

ابوذر ندیمی * آقای رییس‌جمهور در جریان سخنرانی خود به مناسبت روز دانشجو اعلام کرد که براساس خبر دقیقی، عده‌ای در خارج و داخل کشور برای افزایش نرخ ارز همزمان با مذاکرات تلاش می‌کنند و دستگاه‌های اطلاعاتی نیز پیگیر موضوع هستند. سخن ایشان را رد نمی‌کنیم اما باید به نکاتی توجه کنیم. نخست اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی این اشخاص را شناسایی و معرفی کنند اما نتیجه این کار نباید مانند قضایای سلطان طلا و… باشد زیرا در آن موارد دیدیم که با وجود حتی اعدام آن افراد، آن فعالیت‌ها همچنان ادامه یافت.

نکته دوم این است که درباره تعیین نرخ ارز نمی‌توان نگاه یک‌وجهی داشت زیرا در این صورت رفع آن عامل باید مشکل را بر طرف کرده و نرخ ارز را ثابت نگه دارد. حال آنکه نرخ ارز در ایران و حتی در دولت‌های قبل هر روز در حال تغییر بوده و همچنان نیز متغیر است. این تغییرات به آن خاطر است که نرخ ارز به عوامل، شاخص‌ها و متغیرهای کلان بستگی دارد. بر این اساس نباید یک علت را به علت‌العلل تبدیل کرد. اگر یک عامل را به عنوان یکی از عوامل معرفی کنیم قابل انکار نیست اما نمی‌توان نقش عوامل متعدد را نادیده گرفت.

مثلا اگر نقش افراد در تعیین نرخ ارز را به عنوان یکی از عوامل افزایش قیمت در نظر بگیریم، قابل انکار نیست زیرا افرادی در داخل خواهان این وضعیت هستند. مثلا بورسی‌ها که افزایش تورم و نرخ دلار به سود آنهاست. اما این سخن به معنی آن نیست که آنها را باید دشمن بدانیم. آنها فقط می‌خواهند که در این بازار سود بیشتری کسب کنند. آنها مایل هستند تا مادامی در بورس حضور دارند قیمت‌ها افزایش یافته و حباب قیمتی به آنان نیز برسد. این افراد خود را مسوول سیاست‌های اقتصادی نمی‌دانند و فقط جزئی از بازار هستند.

opal

تمایل به افزایش نرخ ارز در صنعت نیز وجود دارد و برخی به خاطر صادرات و سود بیشتر خواهان افزایش قیمت ارز هستند اما اینکه این افراد در تعیین نرخ چقدر نقش دارند، موضوع قابل بحثی است.

نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که نقش افراد تنها یکی از عوامل تعیین نرخ ارز است و این موضوع همیشه چندوجهی بوده است. به این معنا که به عرضه ارز یا مداخله بانک مرکزی در بازار و یا قیمت‌گذاری‌های مبتنی بر یک پایه که اخیرا هم ۲۵ هزار تومان تعریف شده بود، یا محاسبات بودجه مرتبط است.

یک وجه قیمت ارز همیشه ریشه در اقتصاد دارد. بنابراین ما نمی‌توانیم بدون پرداختن به علل مدیریتی، عرضه و تقاضا، سیاست‌های بانک مرکزی، فروش صادراتی، آورش ارز از بیرون و انتقال مطالبات، عوامل تاثیرگذار بر نرخ ارز را اعلام کنیم.

وجه دوم در تعیین نرخ ارز، سیاسی و بین‌‌الملل است. مثلا روابط خارجی، تحریم، انتقال مطالبات و یا بلوکه‌شدن آن، افزایش هزینه‌های فروش صادراتی اعم از نفت و میعانات و صادرات غیرنفتی. بنابراین دومین پایه قیمت ارز، موضوعات مربوط به روابط بین‌الملل اعم از امید یا ناامیدی بر جنگ، قطع روابط با نظام بین‌الملل، فشارهای جدید و مانند آن است.

پایه سوم نیز مدیریت ارز در خیابان‌ها- چهارراه استانبول تا تمامی صرافی‌ها- و موضوعات مربوط به تقاضاهای جدید یا احساس نگرانی نسبت به عرضه‌های جدید است. مسائل بازار ارز از این جهت موضوع قابل توجه کسانی است که سالیان سال در خیابان‌های مختلف شهر به خصوص تهران و حوالی میدان فردوسی و پایین‌تر از آن، در این کار فعال بوده‌اند و این‌ها همیشه جزئی از پایه‌های تعیین نرخ ارز به حساب آمده‌اند. این مساله به یک دولت خاص هم ربط نداشته و اینها در همه ادوار در تعیین نرخ ارز نقش‌آفرینی کرده‌اند.

پایه بعدی اما موضوع ارزش پول است. ممکن است عده‌ای پولشان را از یک بازار‌هایی به بازار دیگری انتقال دهند؛ از بازار پولی به بازار سرمایه و از بازار سرمایه به دلالی غیرمولد و انتقال ارز؛ از داخل به خارج و واردات قاچاق ارز به داخل و ده‌ها موضوع دیگر که مربوط به اشخاص است و می‌تواند به صورت شبکه‌ای و یا فردی باشد. به هرجهت افراد وقتی احساس می‌کنند که ارزش پول و قدرت خریدشان رو به کاهش است و مثلا اگر در بانک بگذارند، یک‌پنجم پول‌شان به عنوان سود ممکن است برگردد، پول خود را منتقل می‌کنند. یک گروه نیز خرده‌پا هستند که به‌طور مثال کسانی که چندهزار ارز می‌خرند تا بتوانند با قیمت بیشتری بفروشند.

بنابراین با توجه به در نظر گرفتن مجموع این عوامل، اینکه بگوییم تعیین نرخ ارز یک وجهی است، درست نیست. ما منکر این نیستیم که فرد، افراد و یا جوامعی دنبال این هستند که در بازار آشفته با اهداف اقتصادی و… سود کنند اما اینکه ما اصرار داشته باشیم که این مساله یک وجه دارد، معقول نیست.

* نماینده پیشین مجلس

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 234054
لینک کوتاه :