xtrim

راهبردهای تامین کالاهای اساسی کشاورزی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  ایجاد زنجیره تامین کالاهای اساسی کشاورزی با توجه در بر گرفتن طیف گسترده‌ای از زیربخش‌های کشاورزی از تامین نهاده مورد نیاز تولید تا دسترسی مصرف‌کننده نهایی به کالا، منجر به افزایش بهره‌وری بخش کشاورزی و همچنین صنایع پیشین و پسین مرتبط با آن می‌گردد. ازاین رو با در نظر گرفتن اهمیت ایجاد زنجیره تامین بهینه برای محصولات کشاورزی مختلف، در این گزارش به بررسی وضعیت زنجیره تامین محصولات کشاورزی در کشور پرداخته شده است. با توجه به اینکه نبود سیاستگذاری‌های مناسب در خصوص مدیریت زنجیره تامین محصولات کشاورزی می‌تواند منجر به ناکارآمدی زنجیره عرضه محصولات کشاورزی در مراحل مختلف ازجمله تامین نهاده‌ها، تولید و توزیع و بازاررسانی محصولات گردد، پیشنهاد می‌شود برنامه‌ریزی‌ها و  سیاست‌های مرتبط در راستای بهبود زیرساخت‌هایی که منجر به افزایش کارایی برخی زیرسیستم‌های لجستیکی همچون حمل، انبارداری، سیستم‌های ارتباطی و اطلاعاتی و غیره می‌گردد، صورت پذیرد.

در شکل شماره (۱) نمونه‌ای از یک زنجیره تامین کالاهای اساسی نمایش داده شده است. همان‌طور که در تصویر پیداست مرحله اول مجموعه فعالیت‌های مربوط به تامین نهاده‌های کشاورزی ازجمله زمین، آب، بذر و کودهای مورد استفاده در تولید محصولات است. محصول مورد نظر پس از تولید و فرآوری در مراکز مربوطه، توسط عمده‌فروشان خریداری شده و پس از فروش به خرده‌فروشان و مراحل بازاررسانی به دست مصرف‌کننده نهایی می‌رسد. با توجه به آنکه یک زنجیره تامین درواقع شبکه‌ای پیچیده و پویا از عرضه و تقاضاست، ایجاد چالش در هر یک از حلقه‌های این شبکه، عملکرد کلی شبکه را با اخلال مواجه نموده و اخلال در عملکرد زنجیره تامین کالاهای اساسی کشاورزی می‌تواند منجر به ناامنی غذایی در یک کشور گردد.

معرفی بخش‌های مختلف زنجیره تامین و چالش‌های موجود در هر بخش

opal

سازوکار اقتصاد ایران بنا به دلایلی همچون تحریم‌های اقتصادی و تبعات ناشی از آن بر هزینه‌های تولید بر اساس مداخلاتی در جهت تنظیم بازار شکل گرفته است. این مداخلات به دو طریق مستقیم همچون ابلاغ دستورالعمل‌های قیمتی، به کارگیری ابزارهای مدیریتی همچون تعیین سهمیه و قوانین مربوط به صادرات و واردات و غیرمستقیم از طریق توسعه زیرساخت‌های مختلف صورت می‌پذیرد. با وجود مداخلات مذکور همچنان هر یک از بخش‌های مختلف زنجیره تامین محصولات کشاورزی با چالش‌ها و موانعی روبه‌رو است که در ادامه به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرند. این مراحل مختلف شامل تامین نهاده‌های تولید، تولید محصولات، بازاریابی و بازاررسانی محصولات تولیدشده و نیز دسترسی مصرف‌کننده نهایی به محصول هستند.

تامین نهاده‌های تولید

یکی از چالش‌های اصلی و اثرگذار بر افزایش قیمت نهایی محصولات تولیدشده، افزایش قیمت نهاده‌های کشاورزی به خصوص نهاده‌های دامی است. ازجمله دلایل اصلی افزایش قیمت نهاده‌های کشاورزی، وارداتی بودن بخش قابل توجهی از نهاده‌های کشاورزی و دامی است. با وجود تخصیص ارز دولتی به واردات نهاده‌های مذکور اما به دلیل اختلالات موجود در شبکه بازاررسانی، تولیدکنندگان نهاده‌های مورد نیاز خود را با قیمت‌های بالایی دریافت می‌نمایند. بنابراین تولیدکنندگان محصولات اساسی کشاورزی که نهاده‌های خود را با قیمت‌های بالاتر از قیمت تعادلی بازار دریافت می‌کنند با هزینه‌های تولید بالایی نیز مواجه خواهند بود. نمودار شماره (۱) نشان‌دهنده رشد قابل توجه شاخص تولیدکننده در بخش کشاورزی (گروه‌های زراعت، باغبانی و دامداری) در طول سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است.

شاخص قیمت تولیدکننده شاخصی است که از سال ۱۳۶۹ توسط بانک مرکزی و از سال ۱۳۹۰ توسط مرکز آمار ایران محاسبه می‌شود و جهت نشان دادن زودهنگام روند تورم و استفاده در محاسبات ملی برای تعدیل قیمت‌های جاری به ثابت به کار می‌رود. افزایش قابل توجه شاخص قیمت تولیدکننده محصولات گروه کشاورزی از سال ۱۳۹۶ تاکنون بیانگر افزایش هزینه‌های تولید محصولات کشاورزی نیز است. بنابراین یکی از دلایل عمده و اصلی ایجاد اخلال در اولین حلقه از زنجیره تامین کالاهای اساسی بخش کشاورزی، افزایش قیمت نهاده‌های مورد نیاز کشاورزان و تولیدکنندگان محصولات دامی است.

تولید محصولات کشاورزی

بر اساس آخرین آمار منتشرشده از سوی وزارت جهاد کشاورزی در سال زراعی ۹۸-۱۳۹۷ سطح محصولات زراعی حدود ۱۲ میلیون هکتار بوده است از آن حدود ۷/۸۲ میلیون تن محصولات زراعی مختلف به دست آمده است. همچنین درخصوص تولیدات محصولات دامی همچون گوشت قرمز و گوشت مرغ به ترتیب ۶/۳ درصد و ۱/۱۶ درصد رشد در سال ۱۳۹۸ در مقایسه با سال ۱۳۹۷ صورت گرفته است. به طور کلی ایران در تولید محصولات زراعی همچون گندم، سیب زمینی و چغندرقند و محصولات دامی همچون شیر، گوشت قرمز و مرغ نسبت به سایر محصولات پیشی گرفته است. با وجود افزایش میزان تولید درخصوص برخی از محصولات، همچنان کشاورزان با چالش‌هایی مواجه هستند که در صورت اتخاذ و اجرای سیاست‌های مناسب در راستای برطرف نمودن چالش‌های این بخش می‌توان به مقادیر بالاتری از تولید محصولاتی که در ایجاد رقابت‌پذیری و افزایش سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص ملی نیز موثرند دست یافت.

در بخش تولید از زنجیره عرضه محصولات اساسی، تولیدکنندگان با ریسک‌های گوناگونی مواجه‌اند. یکی از مهم‌ترین چالش‌های موجود در بخش کشاورزی ایران پایین بودن بهره‌وری تولید است. درخصوص علل بهره‌وری پایین بخش کشاورزی می‌توان به دلایل مهمی همچون پراکندگی اراضی کشاورزی، عدم استفاده از فناوری و تکنولوژی‌های موجود، نبود نیروی متخصص، فقدان الگوی کشت مناسب و عدم اطلاع از میزان تقاضای بازار اشاره کرد. هرکدام از موارد فوق به تنهایی می‌توانند تولیدکنندگان این بخش را با مشکلات و چالش‌های متعددی مواجه نمایند. همچنین این مشکلات در ناکارآمدی زنجیره تامین محصولات اساسی نقش دارند. به عنوان مثال یکی از عوامل موثر و تعیین‌کننده در استفاده مطلوب از نهاده‌ها در واحدهای بهره‌برداری، اندازه واحد تولیدی و برخورداری از اقتصاد مقیاس است. در صورتی که بیش از نیمی از کشاورزان ایران را خرده‌مالکان تشکیل می‌دهند و خرده‌مالکی و تفکیک اراضی کشاورزی به قطعات کوچک‌تر مانع اصلی توسعه بخش کشاورزی به شیوه اقتصادی بوده و آن را در سطح کشاورزی معیشتی نگه داشته است. همچنین با توجه به اینکه نیروی کار تحصیلکرده و متخصص در قالب سرمایه انسانی نقش مهمی در تولید دارد، کمبود دانش و تخصص و عدم تغییر رویکرد از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن در راستای به کارگیری فناوری‌های نوین از دیگر مشکلاتی است که تولیدات بخش کشاورزی با آن روبه‌رو است.

فرآوری محصولات کشاورزی

صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی محل بروز هم‌افزایی صنعت و کشاورزی است. توسعه صنایع فرآوری محصولات کشاورزی با توجه به اهمیت محصولات کشاورزی در امنیت غذایی و همچنین ایجاد اشتغال منجر به رشد اقتصادی کشور می‌شود. با در نظر گرفتن یکی از معضلات مهم زنجیره تامین کالاهای اساسی کشاورزی که ماهیت فسادپذیر بودن محصولات است، صنایع فرآوری محصولات کشاورزی به منظور افزایش طول مدت نگهداری محصولات، جلوگیری از فساد و کاهش ضایعات و همچنین در تسهیل انبارداری و حمل‌و‌نقل نیز حائز اهمیت است. درواقع سرمایه‌گذاری در صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای اثرات چندوجهی است. از یک سو با کاهش ضایعات محصولات کشاورزی به افزایش ارزش‌افزوده و صادرات بخش کشاورزی کمک می‌نماید و تولید ملی را بهبود می‌بخشد و از طرف دیگر با ایجاد اشتغال در مناطق مستعد تولید محصولات کشاورزی که عمدتا روستاها هستند، منجر به کاهش فقر و نابرابری می‌گردد. مطالعات و بررسی‌هایی که تاکنون در زمینه ارزیابی عملکرد صنایع تبدیلی و تکمیلی صورت پذیرفته نشان‌دهنده این است که علی‌رغم رشد قابل توجه احداث واحدهای جدید صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، ظرفیت پیش‌بینی شده در جذب مواد خام و میزان اشتغال مورد انتظار بر اساس اهداف موجود در برنامه‌های توسعه پنج ساله به طور کامل محقق نگردیده است.

بازاررسانی محصولات کشاورزی

بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی عبارت است از کلیه عوامل و خدماتی که در نقل و انتقال محصولات کشاورزی از تولید‌کننده به مصرف‌کننده صورت می‌گیرد. این عوامل شامل حمل‌و‌نقل، ذخیره‌سازی، عمده‌فروشی، توزیع، تبلیغات و خرده‌فروشی می‌شود. اهداف بازاریابی کارآمد کشاورزی در برگیرنده کاهش اختلاف قیمت اولیه بین تولیدکننده و مصرف‌کننده نهایی، دسترسی مستقیم مصرف‌کنندگان به محصولات کشاورزی با قیمت مناسب و کاهش هزینه‌های حمل‌و‌نقل بازاررسانی است. از آنجا که فعالیت‌های بخش کشاورزی و صنایع به محصولات و مواد خام فسادپذیر وابسته‌اند، انتقال آنها از مزارع به محل‌های فرآوری و انبارها مستلزم حمل‌و‌نقل و جابه‌جایی مناسب و زمان‌بندی دقیق است. بنابراین هرگونه اختلال در هر کدام از مراحل یادشده، سایر مراحل و کل زنجیره را مختل خواهد کرد. ازاین‌رو رویکرد مدیریت زنجیره تامین در تحویل محصولات تولیدشده به مصرف‌کنندگان در بخش کشاورزی بسیار اهمیت دارد.

در رابطه با حلقه بازاریابی در زنجیره تامین محصولات کشاورزی در ایران موانع و چالش‌های متعددی به شرح زیر مطرح می‌شود:

دسترسی محدود کشاورزان به اطلاعات درمورد بازار؛ فسادپذیر بودن محصولات کشاورزی که حمل‌و‌نقل و فعالیت‌های توزیع و بازاررسانی را با محدودیت مواجه می‌نماید؛ فقدان زیرساخت‌های مناسب باعث می‌شود تا شبکه‌های حمل‌و‌نقل از عملکرد بهینه برخوردار نباشند؛ وجود تعداد قابل توجه واسطه‌ها در مسیر بازاررسانی از تولیدکننده تا مصرف‌کننده که منجر به افزایش حاشیه سود بازاریابی شده و سهم تولیدکننده از سود را کاهش می‌دهد.

مصرف‌کننده نهایی

مصرف‌کننده نهایی به عنوان آخرین حلقه از زنجیره تامین کالاهای اساسی، کالا را به طرق مختلفی دریافت می‌نماید. با افزایش رقابت، شرکت‌ها می‌توانند با اقدامات مختلف به بالاترین سطح رضایت مشتری برسند که طراحی زنجیره تامین پاسخگو یکی از مولفه‌های اصلی در آن محسوب می‌گردد. پاسخگویی زنجیره تامین به مفهوم پویایی زنجیره در پاسخ سریع به تغییرات تقاضا نقش بسزایی در عملکرد زنجیره عرضه کالاهای کشاورزی دارد. در ایران تا قبل گسترش فناوری و کاربردهای متعدد اینترنت، تهیه محصولات کشاورزی از طریق عمده‌فروشی‌ها شامل میادین میوه و تره‌بار و یا در قالب خرده‌فروشی در مغازه‌ها در دسترس شهروندان قرار می‌گرفت، اما طی سال‌های اخیر با پیشرفت تکنولوژی و همچنین افزایش سطح آگاهی عمومی، انواع محصولات کشاورزی در اکثر فصول از طریق شبکه‌های بازاررسانی مجازی در دسترس مصرف‌کنندگان قرار دارند. ازجمله شبکه‌های بازاریابی و بازاررسانی مجازی می‌توان به شبکه‌هایی که امکان خرید مستقیم مصرف‌کننده از کشاورز را فراهم می‌کنند، نیز اشاره نمود. تعدد شیوه‌های دستیابی مصرف‌کنندگان به محصولات کشاورزی اگرچه به دلیل افزایش رقابت‌پذیری تولیدکنندگان و همچنین ایجاد آگاهی برای مصرف‌کنندگان می‌تواند منجر به بهبود عملکرد زنجیره تامین کالاهای کشاورزی گردد، اما همچنان افزایش قیمت محصول نهایی به دلیل افزایش هزینه‌های تولید، وجود واسطه‌های متعدد در حلقه‌های مختلف زنجیره، افزایش هزینه‌های انبارداری و حمل‌و‌نقل، از معضلات و چالش‌های مهم مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در نظر گرفته می‌شود.

مدیریت زنجیره تامین محصولات کشاورزی

مدیریت زنجیره تامین، مجموعه‌ای از اقدام‌هایی است که در فرآیند آن سعی می‌شود که عرضه‌کنندگان نهاده‌ها، تولیدکنندگان یا کشاورزان، مراکز فرآوری، انبارها و فروشندگان به گونه‌ای ادغام شوند که کالا به میزان بهینه تولید و توزیع شود و با انجام این مجموعه عملیات، به موازات افزایش رضایت مصرف‌کنندگان، هزینه‌ها نیز کاهش یابد. از طرفی مدیریت زنجیره تامین عاملی کلیدی برای ایجاد و تداوم مزیت رقابتی محصولات تولیدی کشاورزان در بازار در نظر گرفته می‌شود که از طریق ایجاد مشارکت بین کشاورزان، فرآورندگان و بازاریابان منجر به افزایش بهره‌وری و کارآمدی یک زنجیره تامین گردد. به طور کلی می‌توان یک فرآیند پنج مرحله‌ای برای مدیریت یک زنجیره تامین تعریف نمود که شامل: الف) برنامه‌ریزی، به معنای سیاستگذاری در راستای اهدافی که منجر به کسب سود بیشتر و هزینه کمتر می‌شود، ب) توسعه، که به معنای ایجاد و توسعه شبکه ارتباطات گسترده با تامین‌کنندگان مختلف است، ج) ساخت، که همان تولید محصول مورد نظر مصرف‌کنندگان است، د) ارسال، که از طریق شبکه‌های توزیع و حمل‌و‌نقل صورت می‌پذیرد و ھ) برگشت، که آخرین مرحله مدیریت زنجیره تامین بوده و مختص کالاهای معیوب است. در ادامه یک مثال درخصوص زنجیره تامین محصولات اساسی بررسی می‌شود.

زنجیره تامین محصولات لبنی

مواد و محصولات غذایی که طیف گسترده‌ای را به خود اختصاص می‌دهند، دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند. این ویژگی‌ها شامل ابعاد، میزان و زمان فسادپذیری، فاصله تولیدکننده تا مصرف‌کننده و مدت زمان تحویل هستند. ازاین رو، شرایط و مشخصات خاصی برای زنجیره تامین و لجستیک نوع مواد و محصولات به وجود می‌آید. لجستیک به معنای مدیریت انتقال یک محصول از محل تولید تا محل مصرف مشتری است که شامل سه مرحله اصلی برنامه‌ریزی، انتقال و نظارت است. درواقع مدیریت زنجیره تامین در برگیرنده مدیریت لجستیک، اعم از روش‌های سنتی لجستیک و روش‌های مدرن، توسعه محصول، بازاریابی و خدمات مشتریان است. زنجیره تامین محصولاتی که ویژگی‌های خاصی مثل فسادپذیری دارند، نیازمند سیستم‌های مدیریتی، برنامه‌ریزی و عملیاتی خاص در حوزه‌های مختلفی همچون حمل‌و‌نقل، انبار، توزیع، شناسایی، کدگذاری، ردیابی و سایر حوزه‌های لجستیکی می‌باشند. از جمله این محصولات فسادپذیر می‌توان به شیر اشاره نمود که به دلیل ماهیت فسادپذیری نیازمند تمامی موارد مذکور در راستای ایجاد زنجیره تامین بهینه خواهد بود.

نمونه زنجیره تامین شیر در ایالات متحده آمریکا: از مزرعه تا یخچال

نگاهی به وضعیت صنعت لبنیات در جهان نشان می‌دهد که این صنعت یکی از سریع‌ترین صنایع در حال رشد است و ارزش آن تقریبا هر پنج سال دو برابر می‌شود. پیش‌بینی می‌شود که این صنعت در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۰۳۲ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شود. ایالات متحده دومین تولید‌کننده بزرگ شیر گاو است که قبل از آن اتحاده اروپا و پس از آن کشورهایی مانند هند، چین و روسیه قرار دارند. پنج ایالت برتر تولید‌کننده شیر در ایالات متحده آمریکا عبارتند از کالیفرنیا، آیداهو، نیویورک، تگزاس و ویسکانسین که بیش از ۵۰ درصد از تولید شیر این کشور را به خود اختصاص می‌دهند. یک زنجیره تامین شیر در امریکا شامل هشت حلقه یا مرحله است. مرحله اول و دوم در مزرعه شامل پرورش و برداشت است. در مرحله سوم شیر خام انبارداری می‌شود تا از طریق شبکه‌های حمل‌و‌نقل به آزمایشگاه ارسال شود. مراحل پنج و شش و هفت شامل فرآوری محصول می‌شوند و درنهایت محصول تولیدشده مجددا از طریق شبکه‌های توزیع به دست فروشندگان و مصرف‌کنندگان می‌رسد. برای اطمینان از دسترسی مصرف‌کنندگان به محصولات لبنی ارگانیک، پایدار و بدون آلودگی، دولت ایالات متحده یک گواهی ارگانیک معرفی کرده است که محصولات را از زمان تغذیه گاوها در مراتع تا فرآوری نهایی شیر ردیابی می‌کند. محصولاتی که نشان پایداری و ارگانیک را دریافت می‌کنند در یک زنجیره تامین پایدار به وجود آمده‌اند، بدین صورت که گاوها در تمامی سال در مراتع باز از علف تغذیه کرده و جهت جلوگیری از عوامل بیماری‌زا تحت درمان قرار گرفته باشند.

نمونه زنجیره تامین شیر در ایران

در کشورهای درحال توسعه کارایی نظام بازاریابی ناچیز است به گونه‌ای که تعداد بی‌شماری از سوداگران، دلالان، مغازه‌داران و فروشندگان دوره‌گرد بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان قرار دارند. کانال یا شبکه بازاریابی محصولات دامی برای محصولی نظیر شیر به دلیل ارتباط عمیق آن با زمینه‌های بازاریابی، جغرافیا و همچنین اقتصاد کشاورزی و دام شکل ویژه‌ای از بازاریابی را می‌طلبد. در ایران، فرآیند ایجاد زنجیره تامین شیر مجموعه‌ای از گروه‌ها به عنوان عناصر اصلی تشکیل‌دهنده شبکه یا کانال جریان‌هایی را ایجاد می‌کنند که این گروه‌ها شامل تولیدکنندگان، واسطه‌ها (مراکز جمع‌آوری‌ شیر، خرده‌فروشان و عمده‌فروشان، صنایع و کارخانه‌های فرآوری شیر) و مصرف‌کنندگان هستند. ارتباط بین گروه‌های گوناگون در این جریان‌ها به اشکال مختلف منجر به ایجاد شبکه‌های بازاریابی مختلفی برای شیر می‌گردد. بدین صورت که گاهی مبادلات درون روستاها و شهرهای یک شهرستان است و گاهی مبادلات درون شهرهای یک استان صورت می‌پذیرد. تولیدکنندگان شیر در ایران شامل دامداری‌ها با مقیاسهای مختلف و نیز گله داران روستایی هستند. یکی از تصمیماتی که دامداران با آن روبه‌رو هستند نحوه فروش تولیداتشان در بازار است که شامل روش‌های مختلفی ازجمله پیش‌فروش به دلالان محلی، عمده‌فروشان، کارخانه‌ها و غیره است. با توجه به فقدان زنجیره تامین شیر همچون نمونه مورد بررسی در ایالات ‌متحده آمریکا در اکثر مناطق ایران، دامداران با مشکلاتی همچون عدم کارایی کانال‌های توزیع و عدم شناسایی مسیرهای مناسب بازاریابی در رساندن این محصولات به دست مصرف‌کنندگان در مکان‌های مختلف مواجه هستند.

با توجه به عدم زنجیره تامین شیر پاستوریزه و استریلیزه از مزرعه تا مصرف‌کننده به صورت یکپارچه (بدین معنا که عموما کارخانه‌ها و صنایع لبنی به صورت جداگانه با دو بخش تامین نهاده و بخش فروش مجزا در ارتباط هستند) در مطالعات و بررسی‌های صورت‌گرفته درخصوص وضعیت مسیرهای بازاریابی شیر در ایران، کارخانه‌های شیر نیز به عنوان مصرف‌کننده نهایی در نظر گرفته شده‌اند. به طور کلی درخصوص آسیب‌شناسی حلقه‌های مختلف در راستای ایجاد زنجیره تامین شیر در ایران در مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته، موانع و چالش‌هایی به شرح جدول ۱ شناسایی شده است.

جدول ۱. آسیب‌شناسی مراحل مختلف زنجیره تامین شیر

مراحل مختلف زنجیره تامین شیر

چالش‌ها و موانع موجود

تامین نهاده‌های موردنیاز

قیمت بالای نهاده‌های دامی، توزیع نامناسب، تاخیر در ذخیره‌سازی و واردات برخی از اقلام مورد نیاز، بهره‌وری پایین واحدهای دامداری

تولید

عدم تعهد تولیدکنندگان درخصوص تحویل شیر به کارخانه‌ها، محدودیت استفاده از فناوری و تکنولوژی‌های جدید و کیفیت پایین محصولات، بالا بودن ضریب وابستگی تولید به نهاده‌های وارداتی در مسیر خط تولید و هزینه‌های بالای تولید

شبکه‌های توزیع و نگهداری

ضعف سیستم‌های نگهداری و انبارداری تولیدات لبنی به دلیل هزینه‌بر بودن استفاده از تکنولوژی‌های جدید و محدودیت‌های موجود در سیستم سردخانه‌ها و زنجیره سرد و ماشین‌های حمل‌و‌نقل

مصرف‌کننده نهایی

قیمت بالای تمام‌شده محصولات و کیفیت پایین برخی از صنایع لبنی

از آنجا که یکی از مهم‌ترین دلایل عدم ایجاد هماهنگی و یکپارچگی درمیان مجموعه فعالیت‌های موجود در تولید و عرضه یک محصول اساسی نبود سیاستگذاری‌های کلان مناسب و فقدان مدیریت و برنامه‌ریزی است، می‌توان به موارد زیر درخصوص بهبود کارایی زنجیره تامین محصولات کشاورزی اشاره کرد:

اجرای سیاست‌های تنظیم بازار، ایجاد آگاهی و شفاف‌سازی شرایط بازار، بهبود زیرساخت‌های مورد نیاز در جهت اقدامات توسعه‌گرایانه، مدیریت صحیح زنجیره عرضه، مدیریت لجستیک درخصوص محصولات استراتژیک کشاورزی، ارتقای سهم تولیدکنندگان از حاشیه بازار و افزایش مطلوبیت مصرف‌کنندگان.

*پژوهشگر اقتصادی

 

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 242323
لینک کوتاه :