تغییر در موازنه قدرت
جعفر قنادباشی *
سفر اخیر رییسجمهور به روسیه یک سفر عادی در مسیر گسترش و ارتقای روابط دوجانبه نبود. بلکه این سفر با توجه به جایگاه کنونی ایران از نظر قدرت و توانمندیهای نظامی، همچنین با توجه به مانور مشترکی که برگزار شد، سرفصل تازهای در تاریخ خاورمیانه است. اگر از دریچه جایگاه قدرتهای بزرگ در منطقه خود به این سفر نگاه کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید.
ما از زمانی که عضو پیمان خفتبار سنتو بودیم تاکنون که به عنوان یکی از سه قدرت بزرگ آسیایی در یک مانور مشترک شرکت میکنیم، توازن نظامی و معادلات منطقهای را در مسیر بسیار متفاوتی از گذشته قرار دادیم. ما در پیمان سنتو که به فاصله یک ماه بعد از پیروزی انقلاب ملغی شد، یکی از ۵ کشور عضو بودیم و نقش اصلی را هم در آن انگلستان و آمریکا داشتند. در واقع ما به دلیل پیمان سنتو و ناتو یکی از زیرمجموعههای فرماندهی نظامی آمریکا در منطقه تلقی میشدیم. یعنی قدرت مسلحانه و توانمندیهای اقتصادی ما به دلیل عضویت در پیمان سنتو در اختیار آمریکاییها بود تا با شوروی سابق رقابت کرده و در این رقابت منطقهای پیروز شوند. اما امروز شرایط کاملا متفاوت شده و ما دیگر زیرمجموعه هیچ کشور نیستیم بلکه بعد از گذشت چهل و سه سال توانمندیهای نظامی، موشکی و منطقهای ما به قدری افزایش یافته که در کنار سه قدرت دیگر میتوانیم به نقشآفرینی بپردازیم. به خصوص که در این فاصله اتحاد جماهیر شوروی سابق کاملا از میان رفته و پانزده کشور از آن جدا شدند و روسیه به یک قدرتی غیر از یک قطب جهانی تبدیل شده است. همچنین پیمان ورشو که روسیه در راس آن قرار داشت، منحل شده است.
بر این اساس، روسیه امروز همان «شرق» دیروز نیست. الان روسیه کشوری بزرگ در همسایگی ما است که حدود ۱۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد. در عین حال به عنوان یک قدرت منطقهای آسیاسی تلقی میشود. چین نیز یک قدرت آسیاسی دیگر به حساب میآید.
اکنون افرادی که از دید معادلات نظامی منطقهای یا معادلات سیاسی منطقهای نگاه میکنند، متوجه میشوند که وقتی مردم ما در تهران شعار استقلال سر میدادند، به همین زیرسلطه بودن نظام شاهنشاهی و پیمان سنتو اشاره کرده و خواهان نظامی بودند که مستقل از پیمان سنتو باشد. لذا ما از آن پیمان خارج شده و به پیمان غیرمتعهدها پیوستیم. غیرمتعهدها نیز یعنی کشورهایی که به هیچ قدرتی تعهد ندارند. بعد که جنگ سرد پایان پیدا کرد، شرایط کلی جهان تغییر کرد و دیگر شرق کمونیست وجود خارجی ندارد.
به این ترتیب، این سفر علاوه بر اینکه میتواند در روابط دوجانبه بسیار موثر باشد، وجوه اهمیتی دارد. چون روسیه یکی از قدرتهای اقتصادی جهان است. قابلیتهای بسیاری برای خرید محصولات صادراتی ما را دارد و نیاز به صادرات دارد و اگر بتوانیم صادرات را افزایش دهیم، رونق اقتصادی خواهیم داشت. اگرنه اقتصادی که با فروش نفت و خرید کالا به تامین نیازمندیها بپردازد، نمیتوان آن را یک اقتصاد سالم دانست و همان اقتصاد مریضی است که از گذشته تاکنون ادامه یافته است. لذا باید بازارهای صادراتی پیدا کنیم و هرچه بازارهای صادراتی ما بزرگتر و قویتر باشند، اقتصاد ما هم رونق بیشتر خواهد داشت. روسیه برای ما یک مشتری خوب است به خصوص که ما میتوانیم از طریق دریای خزر کالاهای خود را به ارزانترین وجه ارسال کنیم و دیگر آن هزینههای سنگین دریایی برای ارسال کالا به نقاط خوب را نداریم.
علاوه بر این روابط با روسیه از نظر سیاسی نیز برای ما مفید است. همسوییهای سیاسی ما به خاطر دشمنی آمریکا میتواند در توانمندی و اقتدار ما نقش داشته باشد. دقت داشته باشید که اگرچه در دوران روسایجمهور سابق ما از زمانهاشمیرفسنجانی تاکنون بسیاری از روسای جمهور ایران به روسیه سفر کردهاند و مقامات روسی هم به ایران آمدهاند اما این سفر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مساله مهم این است که ما در شرایط کنونی از یک سو با چین و از سوی دیگر با روسیه وارد همکاری میشویم. اینکه این همکاریها در قالب یک رزمایش نظامی هم نمود یافته است، به معنی تغییر موازنه نظامی در منطقه است. اهمیت این همکاریها و سفر اخیر را هم وقتی بهتر متوجه میشویم که تفاوت میان عضویت در پیمان سنتو و تبدیل شدن به یکی از سه قدرت نظامی قاره آسیا را درک کنیم. لذا میتوان گفت که سفر اخیر آقای رییسی کمک کرد که توازن منطقهای تغییر کرده و از آن شکل سابق که آمریکاییها و انگلیسیها از راه دور بر منطقه سلطه داشته و استقلال مردم ما را سلب کرده بودند، خارج شود.
* تحلیلگر مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :