مذاکره مستقیم با واشنگتن در دستور کار دستگاه دیپلماسی
دکتر صلاحالدین هرسنی *
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در یک موضع رسمی قویا اعلام کرده است که: اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگو را با آمریکا داشته باشیم، آن را نادیده نخواهیم گرفت.
به نظر نمیرسد که با توجه به انتظارات از نتایج مذاکرات وین، انعکاس چنین موضعی صریح و آشکار صرفا موضع اعلامی دستگاه دیپلماسی باشد. قطعا و با توجه به تاکیدی که بابت ضربالاجلهایی غیراعلامی اما ملموس از سوی سه عضو اروپایی برجام اعلام میشود، به جرات میتوان گفت که مذاکره مستقیم با واشنگتن در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گرفته است و نمیتوان چنین موضعی را به صرف موضع اعلامی دستگاه دیپلماسی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، اتخاذ چنین رویکردی هم موضع اعلامی و زین پس هم موضع اعمالی دستگاه دیپلماسی خواهد بود، با این هدف که بتواند یخ مذاکرات وین را آب و معطوف به نتیجه کند.
در شرایط حاضر و با توجه به تجمیع قراین و نشانگان میتوان دستور کار دستگاه دیپلماسی در مذاکره مستقیم با واشنگتن را معلول سه عامل دانست. در این ارتباط، اولین عامل قبل از هر چیز نشاتگرفته از سخنان اخیر آیتالله خامنهای رهبری ایران است. آیتالله خامنهای اخیرا و مشخصا در دیدار با جمعی از قشرهای مختلف مردم قم که به مناسبت بزرگداشت قیام تاریخی ۱۹ دی ۱۳۵۶ برگزار شده بود، قویا تاکید کرده بود که: مذاکره و تعامل با دشمن به معنای تسلیم نیست. بنابراین چنین رویکرد و چرخش معناداری در نزد تصمیمگیران و تصمیمسازان دستگاه دیپلماسی، نمیتواند بدون تاثیر از سخنان رهبری باشد. عامل دومی که در دستور کار جدید دستگاه دیپلماسی نقش زایدالوصفی داشته، وجود رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران است. کنشها و الگوهای رفتاری رابرت مالی که آشنا با امور ایران است، معطوف به سازندهگرایی بوده و با توجه به شناختی که او از ایران دارد، میتواند روندهای مذاکرات را با رویکردهای آکادمیک خود معطوف به نتیجه نماید. البته رویکرد سازنده و آکادمیک رابرت مالی سبب شد که ریچارد نفیو به عنوان مبدع تحریمهای ضدایرانی دوران باراک اوباما و همچنین مانع بزرگ مذاکرات در وین، اعضای تیم مذاکره واشنگتن را ترک کند، چراکه رابرت مالی از دیدگاه ریچارد نفیو متهم به مماشات و سازش با ایران است. حال و در شرایطی که در فقدان و غیاب ریچارد نفیو قرار است روندهای مذاکره به دست رابرت مالی هدایت شود، ما باید منتظر خبرهای خوبی بابت نتایج مذاکرات و به روایتی نتیجهمحور بودن و آب شدن یخ آن باشیم. اما سومین عامل، فهم و درایت ایران بابت گریز از سیاست اغوا و تعلل مسکو است. مسکو و به ویژه بعد از سفر دکتر سیدابراهیم رییسی به مسکو و با توجه به استقبال پرابهام و برخورد متکبرانهای که از سوی ولادیمیر پوتین از او به عمل آمد، نشان داد که در مواجهه با ایران صداقت رفتاری ندارد و حتی نشان داده است که یک رابطه پایدار غرب با ایران میتواند به ضرر او باشد.
از منظر نشانهشناسی اگر همه عوامل و حتی اگر یکی از عوامل فوق خواسته باشد که در مذاکره مستقیم با واشنگتن از سوی تصمیمگیران و تصمیمسازان دستگاه دیپلماسی نقش داشته باشد، میتوان گفت که اتخاذ به چنین تصمیمی درجهای از عقلانیت و نمادی از واقعبینی و واقعگرایی است. بنابراین منطق واقعگرایی حکم میکند که برای تامین منافع ملی، احیای پرستیژ و مبارزه برای بقا آن هم به عنوان یک آرمان تلاش کرد.
بنابراین و در شرایطی که، اغلب دیدگاهها و نگرشها بر آشتیناپذیری و بیاعتمادی به غرب متمرکز است، الگوی تعامل با توجه به اقتضائات میتواند راهنمای عمل برای تصمیمگیران و تصمیمسازان دستگاه دیپلماسی در به بار نشاندن مذاکرات وین گردد و متضمن یادآوری این آموزه برای دستگاه دیپلماسی باشد که در یک ساختار معطوف به آنارشیک، دولتها فاقد دوستان و دشمنان دائمیاند و دولتها نباید با فاصلهگیری از واقعگرایی، موجودیت سیاسی خود را به مخاطره افکنند.
از منظر دلالت معنی، اتخاذ الگوی تعامل یا همان مذاکره مستقیم با واشنگتن آن هم در یک جهان معطوف به آنارشیک، روی دیگر سکه نرمش قهرمانانه و عزتمندانه در قبال مناقشات دائمی و فرسایشی است. در حقیقت و با توجه به منطق واقعگرایی، نرمش قهرمانانه نه به معنای تسلیم و ناتوانی بلکه عین شجاعت و قهرمانی و فهم دقیق و موسع از منطق واقعگرایی است و به هیچوجه به معنای عقبنشینی از آرمانها و یا کوتاه آمدن از سر عجز نسبت به رویکردهای کارافزایانه طرف مقابل نیست. در واقع الگوی نرمش قهرمانانه متضمن القای این پیام به طرف مقابل است که جمهوریها بر خلاف آنچه که میگویند نباید آغازگر جنگ باشند و قدرت سیاسی الزاما از لوله تفنگ درنمیآید.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :