راههای فرار از تکرار دهه ۱۳۹۰
محمد بهشتیوند *
حالا دیگر معلوم شده است دهه ۱۳۹۰ از نظر اقتصادی بدترین دهه تاریخ معاصر در ایران بوده است. در این دهه موتور رشد سرمایهگذاری به مثابه عامل اصلی رشد اقتصادی خاموش شد. روند کاهنده پسانداز ملی، روند کاهنده سرمایهگذاری خارجی و روند کاهنده سرمایهگذاری از سوی دولت به دلیل کمبود درآمد ارزی و نیز کاهش چشمگیر توانایی و اراده برای توسعه سرمایهگذاری داخلی بخش خصوصی از دلایل اصلی بدتر شدن روندها و شاخصهای کلان اقتصادی در دهه ۱۳۹۰ بود. علاوه بر این تجارت خارجی ایران به ویژه با کاهش پرشتاب درآمد حاصل از صادرات نفت به دوران سختی رسید. در دهه ۱۳۹۰ و براساس آمارهای رسمی و غیررسمی علاوه بر کوچ سرمایههای نیرومند انسانی و سرمایه اجتماعی شاهد کاهش اعتماد به کارآمدی دولت به مثابه نماینده نظام سیاسی بودیم و اینها با توجه به فرار سرمایه به خارج از ایران دهه بدی را برای ایرانیان رقم زد. کارشناسان باور دارند در دهه تازه سپریشده منازعه سیاسی داخلی میان دولت مستقر و نهادهای دیگر حاکمیتی و نیز تشدید منازعه در سیاست خارجی نیز به بدتر شدن وضعیت در دهه یادشده کمک کردهاند.
حالا باید به این فکر بود که آیا میشود کاری کرد که دهه ۱۴۰۰ کپی برابر اصل دهه ۱۳۹۰ نشود؟ برخی کارشناسان و سیاستورزان و نیز اقتصاددانان به این نتیجه رسیدهاند که زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری ایران در دهه ۱۳۹۰ و نیز نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ به اندازهای آسیب دیدهاند که نباید انتظار داشت وضعیت اقتصاد به سالهای حتی نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ برگردد. این گروه باور دارند بازارهای جهانی کالاهایی مثل نفت و پتروشیمی و فولاد که نقاط اعتماد و سکوی پرش اقتصاد ایران در بستر ارزآوری بودند به زیان ایران شده و از این منظر است که برگشت به رشدهای مستمر ناممکن شده است. گروهی از سیاستمداران اما باور دارند دلیل ناکامی اقتصاد ایران در دهه ۱۳۹۰ بدون تردید رفتار غیرانقلابی دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده و حتی میگویند به همین علت بود که آمریکا جرات کرد ایران را تحریم کند و سرچشمه منازعه در داخل نیز دولتهای حسن روحانی بودند. بنا بر اعتقاد این گروه دوم با روی کار آمدن دولت انقلابی سیدابراهیم رییسی برگشت اقتصاد به ریل رشد مستمر و فزاینده بالا و نیز تثبیت نرخ تورم در اندازههای قابل اعتنا از راه سرمایهگذاری بیشتر ممکن است و نباید زمینههای ناامیدی در جامعه را گسترش داد. گروه سومی هستند که باور دارند باید دلایل واقعی فرورفتگی و کوچک شدن اقتصاد در دهه ۱۳۹۰ آشکار شود و تا زمانی که نخواهیم واقعیتها را قبول کنیم در بر همان پاشنه خواهد چرخید. این گروه باور دارند سیاستهای اقتصادی دولت قبل ناکارآمد بود اما از سوی دیگر قبول دارند دولت سیزدهم از نظر سیاستهای اقتصادی ضعیفتر از دولتهای پیشین است و نیز مدیران ارشد این دولت توانایی طراحی برنامه اقتصادی پیشبرنده را ندارند زیرا نمیخواهند واقعیتها را قبول کنند. راههای فرار از تکرار دهه بدبختی چندان پرشمار نیست.
لینک کوتاه :