ابهامهای غول دستوری در حال تولد
محمد بهشتیوند *
در هفته آخر خرداد ۱۳۸۹ بود که مدیران عامل وقت شرکت ملی نفت، شرکت گسترش و نوسازی صنایع ایران و شرکت پتروپارس در یک نشست خبری مشترک اعلام کردند که بزرگترین قرارداد صنعت نفت ایران به ارزش ۲۱ هزار میلیارد تومان- معادل ۲۰ میلیارد دلار- برای بزرگترین توسعه میدان گازی کشور امضا شد.
قرارداد اجرای شش فاز باقی مانده طرح توسعه میدان گازی پارسجنوبی با حضور رییسجمهور در عسلویه امضا شد. این قراردادها شامل فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۹، ۲۲، ۲۳ و ۲۴ است. حالا پس از سپری شدن ۱۱ سال از آن روزها هیچ گزارش رسمی از نتایج این نشست و اعلام رسمی آن از سوی سه شرکت بزرگ یادشده در دست نیست. حالا و براساس خبر اعلامشده از سوی یک خبرگزاری حکومتی با تیتر «آغاز عملیات اجرایی ۴۸ پروژه بزرگ صنعتی کشور با دستور رییسی» قرار است هفت شرکت شامل شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، مجتمع فولادمبارکه، شرکت ملی صنایع مس ایران، شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات و شرکت گروه گسترش نفت و گاز پارسیان به عنوان «گروه پیشرانان پیشرفت ایران» سرمایهگذاری ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی معادل ۱۷ میلیارد دلار انجام دهند. نگارنده امیدوار است این سرمایهگذاری بزرگ احتمالی با رفع ابهامهای فعلا دیدهشده بتواند به سرانجام برسد و همانند طرح دوره احمدینژاد در نفت و گاز پارس و تاسیس هفت طرح فولادی به فراموشی سپرده نشود. در صورتی که مالیات سهام این شرکتها در اختیار دولت باشد نخستین ابهام حرکت برخلاف روح اجرای قانون خصوصیسازی است که دولت را از سرمایهگذاری در بخشهایی خاص در سرمایهگذاریهایی که بخش خصوصی میتواند انجام دهد منع کرده است. ابهام دیگر این است که آیا مجادلههای تمامنشدنی و تضاد منافع درهمتنیده شده فولادسازان بزرگ و معدنکاران بزرگ دولتی حل خواهد شد و آیا این نوعی تبانی در دادوستدهای این غولها پدیدار نمیکند که به زیان رقبای دیگر باشد. شاید لازم باشد دولت نوع مالکیت این هفت شرکت بزرگ را از نظر دولتی یا خصوصی یا خصولتی بودن آشکار و معلوم کند که آنها شرکتهای دولتی نیستند و بنابراین ابهام نخست برطرف شود. مساله بعدی این است که این شرکت غولپیکر تازه که در گام نخست میخواهد ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند چگونه اداره خواهد شد و مدیریت اصلی آن در اختیار کدام نهاد قرار میگیرد؟ واقعیت این است که این غول در حال تولد میتواند در کنار غولهای بزرگی مثل شستا و نیز شرکت ملی نفت بر بازار سهام اثرات بیپایانی برجای بگذارد و سرشت و سرنوشت بخشهای گوناگون را به دنبال خود بکشاند. نکته آخر اینکه آیا این هفت شرکت ۲۰ میلیارد دلار منابع مازاد دارند که از این محل سرمایه را تامین کنند یا به طور مثال پس از شروع به کار شرکت یا گروه یادشده، به صندوق توسعه ملی یا بانکهای کشور سنجاق خواهند شد؟
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :