صنایعدستی دانش محور شود
مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با وی در پی میآید.
* معاونت صنایعدستی وزارت میراث تعریف مشخصی از صنایعدستی دارد و مثلا معتقد است مواد اولیه آن باید طبیعی باشد. آیا با تعریفی که معاونت صنایعدستی وزارت میراث از صنایعدستی ارائه میدهد موافق هستید و آن را قبول دارید؟
در خصوص مواد سازنده، چارچوب کارشناسی که معاونت صنایعدستی در ۴۰ سال گذشته روی آن پافشاری میکند بیش از ۸۰ درصد تغییری نداشته است. یعنی ما روال ۴۰ سال گذشته را طی میکنیم به این ترتیب چارچوب بهروزرسانی شده در خصوص بحث کارشناسی صنایعدستی نداریم، لذا ما نیاز به بازنگری در بحث شناسایی صنایعدستی از مواد سازنده تا طراحی و تولید دستی داریم.
اتفاقی که در اکثر استانها در بحث بازار صنایعدستی با آن مواجه میشویم آن است که به تولیداتی که بازار خوبی دارد و مورد استفاده نسل جوان است در بحث دکوراسیون برمیخوریم که استفاده فراوانی دارد و کاربردی است اما از نظر بحث کارشناسی معاونت صنایعدستی مورد تایید نیست. با رعایت احترام به معاونت معتقدیم که نیاز به بازنگری(در رویه کارشناسی) وجود دارد.
* آیا معتقدید محصولی که با مواد اولیهای مثل پلاستیک ساخته شده باید به عنوان صنایعدستی پذیرفته شود؟
ما پلاستیک را کلا در صنایعدستی نداریم، اگر منظور پیویسی یا پلکسی باشد هم، زمانی که معاونت صنایعدستی برای جشنواره فجر سیمرغی را طراحی میکنند که اتفاقا از پلکسی درست شده است، نباید این موضوع را مطرح کنند. پس جای بحث وجود دارد. قانون باید صفر تا ۱۰۰ باشد و نباید بگوییم چون زمان کم بود این کار را کردیم.
اگر قرار به نکتهسنجی باشد نکات زیادی وجود دارد، اصولا مواد اولیه پلاستیک یا غیرطبیعی نداریم. فرض بفرمایید سنگهای قیمتی که در زیورآلات استفاده میشود منظور دوستان است، آیا تولیدکننده زیورآلات سنتی ما در تمامی شرایط دسترسی دارد که برود سنگ اصل تهیه کند.
* در خصوص استفاده از دستگاه لیزر در ساخت صنایعدستی نیز ایراداتی مطرح شده است. واکنش شما به این نقد چیست؟
دستگاه لیزر همواره در مظان اتهام قرار داشته است مثلا گفته میشود چرا لیزر وارد تراش چوب شده است و یا تراش سنگ با آن انجام میشود؟ هنرمند ما با استفاده از لیزر میزان خطا و تلفات را پایین میآورد. قاعدتا با مته و مغار و فلز دستی انجام کار امکانپذیر نیست. در تهران در بحث کار روی شیشه به کرات از دوستان معاونت شنیدهام که چرا از لیزر استفاده میشود اما گفته نمیشود پس باید با چه چیزی شیشه را تراش دهند. تجهیزات مواد اولیه و دانش فنی و طراحی بهروز، نیاز سیستم تولید صنایعدستی است. ما به جای آنکه مقاومت کنیم و دائما در حال تفکیک کردن و کوچک کردن موضوع بر بیایم چرا تمرکز خود را بر دانشمحور بودن صنایعدستی نگذاریم. نقطه تناقض به اعتقاد من اینجاست؛ نقطهای که ما نیاز به همافزایی و تعامل بیشتر و بازنگری داریم همینجاست.
* مهر اصالت یکی از مباحث بسیار مورد بحث و جدل در حوزه صنایعدستی است. علت نقدهای وارد شده به مهر اصالت چیست؟
در چند سال گذشته بر مبنای تولیدات (صنایعدستی) مهر اصالت تعریف کردند. روی همین مساله مهر اصالت خیلی از هنرمندان ما بحث دارند آیا واقعا مهر اصالت نشاندهنده مرغوبیت صنایعدستی است و کار کارشناسی صحیح روی آن انجام میشود؟ مثلا برخی از هنرمندان روی مس و نقره و طلا کار خراش و یا غلتکنگاری انجام میدهند که کاری نشاتگرفته از سنتهای ماست. هنرمند این حوزه حتی ابزارش را خودش میسازد، واقعا چگونه کارشناسان معاونت صنایعدستی این لطف را میکنند که آن را کاردستی خطاب کنند و بگویند اسم این کار دستی است و صنایعدستی نیست.
* تعریف شما به عنوان یک فعال صنایعدستی از آنچه که باید به عنوان صنایعدستی پذیرفته شود چیست؟
من تاکید کردم که ما نیاز به دانشمحور شدن صنایعدستیمان داریم. از تعریف مواد اولیه تا تولید و عرضه به بازار کل این فرآیند باید در بحث دانشمحور بیاید و بهروزرسانی شود. باید صنایعدستی را به میزان تولید قابل رقابت در عرصه جهانی برسانیم. در غیر این صورت تا زمانی که بگوییم مثلا شیشه «سه پوست» ما در حال تولید است اما لق زدن آن جزو اصالتش است این به نظرم مضحک است. سرامیک ما تولید میشود اما اگر در لعابش فناوری نانو به کار رود تا استانداردهای صادرات داشته باشد میگویند صنایعدستی نیست، اگر با این بخش مشکل داشته باشیم این دیگر غیرمنطقی است. تاکیدا عرض میکنم ما نیاز به بازنگری چارچوب صنایعدستی کشور داریم.
* شما بر این نظر هستید که اگر یک بخشی از کار توسط ماشین صورت گیرد و مابقی توسط هنرمند انجام شود مشکلی ندارد، درست میگویم؟
قطعا. بله. عرض کردم. شما ببینید تراش سنگتراش شیشه و تراش چوب را اگر با دستگاهی که خطا را به صفر میرساند انجام دهید کیفیت تولید و عرضه شما را بالا میبرد حالا چون که ما با مغار دستی مته نمیزنیم و فرآیند کاملا با دست اتفاق نمیافتد باید بگوییم این صنایعدستی نیست.
طراحی استاد کار و تیم اجرا بر مبنای کار و طراحی و تولید سنتی انجام میشود. در پیکر تراشیها در قسمتهای بزرگ از دستگاه استفاده شده و در ظریفکاریها کار به صورت دستی انجام میشود و از متههای ریز در کارهای چوبی استفاده میشود (این چه اشکالی دارد؟) در شیشه آنقدر ظرافت وجود دارد که نمیتوانیم از ابزار دندانپزشکی استفاده کنیم، چرا باید بگوییم این صنایعدستی نیست؟
* فکر میکنید برای حل مشکل و چالش فعلی چه راهحلی وجود دارد و اگر خواسته باشیم سلبی صحبت نکرده و ایجابی صحبت کنیم چه پیشنهادی ارائه میدهید؟
در بخش صنایعدستی افراد علمی و پژوهشگر خیلی زیاد داریم، چرا نباید از پژوهشگران، محققان و کارآفرینان و ایدهپردازان صنایعدستی استقبال شود؟ با جریانسازی استارتآپها در حوزه صنایعدستی میتوانیم چند گام پیش رویم.
* معاونت صنایعدستی معتقد است که یک تیم کارشناسی ۹ نفره دارد که همگی فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در حوزه صنایعدستی هستند. این ترکیب کافی نیست؟
با عرض احترام، به نظرم تیم کارشناسی ۹ نفره برای یک ملت هنرمند چیز جالبی نیست. تیم کارشناسی ۹ نفره با این سیل ایده کافی نیست. در نتیجه (این رویکرد) یک چارچوب و کلیشهای ایجاد میشود. تیم کارشناسی فعلی چون کلیشهها و فیلترینگ دارد هر آنچه که در آن فیلترینگ قرار بگیرد و مورد تایید آن تیم باشد مشکلی ندارد، اما اگر غیر از این باشد کلا ریزش میکند.
کارشناسانی در مقطع کارشناسی ارشد و بعضا دکترا در زمینه کارشناسی معاونت صنایعدستی حضور دارند اما چون مسائل حاشیهای در تایید فرد به عنوان فعال صنایعدستی تاثیر دارد مشکل ایجاد میشود، به نظر من بازنگری باید در شکل کارشناسی همین هیات ۹ نفره وجود داشته باشد.
* به جای این هیات چه سازوکاری باید ایجاد شود؟
بهکارگیری فضای علمی بهروزشده و نه علمی که در چارچوب ۴۰ یا ۵۰ سال قبل است باید اتفاق بیفتد. کارشناس صنایعدستی ما باید بر اساس سطح رقابت جهانی بهروزرسانی شده باشد. بخش علمی، بخش تجربی و ایدهپردازیهای جدید را کنار هم لازم داریم.
* منظورتان این است که فعالان صنایعدستی، نوآوران صنایعدستی، کارشناسان مستقل و نمایندگان معانت صنایعدستی باید یکجا جمع شوید و به نتیجه و جمعبندی برسید؟
اگر کمیته و کارگروه مشترک تشکیل شود تا این چارچوب و کلیشه کهنه سالهای گذشته بشکند و این فضا به شور و مشورت شعور جمعی برسد، فضا خیلی متفاوت خواهد بود، اما فعلا دانشجویان و فارغالتحصیلان هنر را از عرصه خارج کردهایم و برای کل کشور ۹ نفر کارشناس باید تصمیم بگیرند. یعنی هزاران کارشناس و دانشجویان مقطع دکترا و فارغالتحصیلان مقاطع بالا که همه در حوزه صنایعدستی کار میکنند چیزی نمیدانند و این ۹ نفر باید برای همه تصمیم بگیرند.
* این ۹ نفر تغییر نمیکنند و ثابت هستند؟
خیلی وقت است که همین حالت قدیمی هستند، یعنی یک چارچوب کهنه سنتی وجود دارد. جسارت نمیکنم یک روال کلیشهای و تکراری و بدون تنوع را دنبال میکنند این غلط است. دوستان آمدهاند در سالهای گذشته در بخشهای غیردولتی نمایشگاههای متفاوتی را برگزار کردهاند و حتی به نقطه برگزاری حراج رسیدهاند. چطور میشود یک تیم تولیدکننده واقعی را زیر سوال ببرند و بگویند اینها کاردستی تولید کردهاند اما، در زمان برگزاری حراج درجه هنری تعریفی ندارد و نباید نظارتی وجود داشته باشد.
* برخی بر این نظر هستند که اگر تعداد فعالان صنایعدستی از یک میزان بیشتر شود سازمان امور مالیاتی معافیتهای مالیاتی در نظر گرفته را نمیتواند برای همه اعمال کند، برای همین منظور باید محدودیتهای مشخصی وجود داشته باشد تا صنایعدستی به سمت صنعتی شدن پیش نرود و امکان اعمال معافیتهای مالیاتی وجود داشته باشد. پاسخ شما به این نقد چیست؟
قاعده و قانون مشخصی وجود دارد، در قانون نوشته شده که تولیدکنندگان صنایعدستی اعم از تعاونیها، اتحادیهها و کارگاههای تولیدکنندگان صنایعدستی و فرش از معافیت مالیاتی برخوردار هستند.
تاکید میکنم قرار نیست ما صنایعدستی را تبدیل به صنایع صنعتی کنیم بلکه قرار است دانش فنی را وارد سبک تولید قابل قبول و قابل رقابت در بازار کنیم. پس قرار نیست کل تولید صنایعدستیمان را تبدیل به صنعتی کنیم. الان در خیلی از حوزهها دارند در قالب صنعتی تولید میکنند و مالیاتشان را نیز پرداخت میکنند و ادعای صنایعدستی بودن نیز ندارند و سمت مجموعه صنایعدستی کشور هم نمیآیند.
لینک کوتاه :