خاموشسازی اینترنت یعنی خاموشی زندگی
محمد بهشتیوند *
چرا در حالی که شتاب استفاده از اینترنت در بیشتر کشورهای جهان به هر گرایش سیاسی و ایدئولوژیک روند فزایندهای را تجربه میکند و این در کشورهای نوظهور صنعتی به مثابه یک شاخص پیشرفت شناخته میشود، در ایران چرخها برعکس میچرخند و به جای جلو بردن ارابه اینترنت، به روزها و سالهای پسین برگردانده میشود؟ تا همین چند روز پیش مدیران ارشد سیاستگذاری درباره اینکه ایرانیان باید با چه سرعتی از اینترنت استفاده کنند و اینکه شتاب اینترنت کاهش نیافته است، پاسخ قاطعی میدادند که این بحثها انحرافی است و سرعت اینترنت کاهشنیافته است اما حالا وزیر مربوطه قبول کرده که سرعت اینترنت کمتر شده و راهحل جادویی نیز برای دلیل آن از آستین بیرون آورده است: مقصر، دولت روحانی است که در بخشهای زیربنایی اینترنت ثابت سرمایهگذاری نکرده است. با فرض اینکه دولت روحانی مقصر است میتوان شهروندان ایرانی به ویژه میلیونها جوان ایرانی و حتی میانسالان و کهنسالان را متقاعد کرد که باید با همین سرعت کاهنده به اینترنت خو کنید؟ کسانی که در پس ذهنشان اندیشههای محدودکننده نهفته است و جز این راهبرد راه دیگری برای نبردها نمیشناسند بدانند آهسته چرخیدن چرخهای اینترنت به معنای آهسته کردن زندگی و از نفس انداختن همین میزان امید به چشمانداز به آینده است. شوخی با اینترنت و محدودسازی آن را نباید دستکم گرفت و باید متوجه بود که این پدیده جهانی را نمیتوان با ارادهگرایی و آرمانگرایی از کار انداخت و از نظر سختافزاری هر روز نوآوریهای تازه پدیدار خواهند شد و هزینه آهستهسازی آن سر به آسمان خواهد سایید و هیچ فایدهای هم نصیب کسی نمیشود. شاید گروهی باور دارند در امان نگهداشتن ذهن و روان جوانان ایرانی از محتوای شرور شبکههای اجتماعی جهانی از وظایف آنهاست و باید این اتفاق بیفتد اما این گروه انگار نمیدانند در این شبکههای اجتماعی هر کالای فرهنگی امکان توزیع دارند و باید به جای محدودسازی فیزیکی بتوانند محتوای مناسب تولید کنند و جوانان جهان را نیز آگاه سازند. جوانان ایرانی دستکم در این باره بسیار هوشمندند و راههای استفاده از اینترنت را مییابند و تنها چیزی که آنها را شاید نگران کند، هزینههای بیشتر است که باید بپردازند و معلوم نیست این هزینهها به جیب کدام گروهها میرود. در ایران میگویند کسانی هستند که سایتها و شبکههای اجتماعی را فیلتر میکنند و خودشان هم فیلترشکن میفروشند و شاید این داستان به شکل دیگری دوباره در دستور کار قرار گرفته است. آهستهسازی اینترنت مرگ تدریجی زندگی به حساب میآید.
اختلال اینترنتی و ادامه کندی سرعت اینترنت در ایران باعث شده که گمانهزنی درباره عامدانه بودن این اقدام بیشتر شود.
روزنامه اعتماد، چاپ تهران، دیروز در گزارشی نوشته است یکی از اهداف کاهش سرعت در اینترنت، محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی پرطرفدار است و «به نظر میرسد اتفاقی که برای پیامرسان وایبر در سال ۹۴ افتاد، قرار است برای اینستاگرام نیز رخ دهد و پهنای باند آن به قدری کاهش یابد که عملا کاربران فراموش کنند که شبکه اجتماعیای به نام اینستاگرام وجود داشته است.»
وبسایت خبری جماران نیز در گزارشی تحلیل کرده است که سرعت استفاده از اینستاگرام بهعمد کاهش پیدا کرده است. وبسایت زومیت که اخبار حوزه فناوری را پوشش میدهد، در گزارشی نوشته که برخی شرکتهای اینترنتی گفتهاند پهنای شبکههای خارجی مانند اینستاگرام، واتسآپ، تلگرام و کلابهاوس «بهعمد کم شده است.»
روزنامه خراسان هم با اشاره به مشکلات موجود در استفاده از اینستاگرام نوشته است: «این روزها حتی برای تماشای یک ویدئوی یک یا چند دقیقهای در اینستاگرام و بالا آمدن تصاویر در این شبکه اجتماعی هم باید صبور باشیم، چه برسد به تماشای بیدغدغه فیلم و سریال آنلاین.
چند ماه گذشته سرعت اینترنت کاهش محسوسی داشته است؛ آن هم در شرایطی که نه تعداد کاربران افزایش چشمگیری یافته و نه کرونا و افزایش مصرف اینترنت» و از همین زاویه هدف اصلی وضعیت موجود را از دسترس خارج کردن شبکه اجتماعی اینستاگرام معرفی کرده است.
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، ۵/۸۸ درصد کاربران ایرانی در واتسآپ و ۶۸ درصد در اینستاگرام عضویت دارند.
برنامهریزی و سرمایهگذاری دولت ایران برای محدودیت بیشتر اینترنت در حالی صورت میگیرد که «خانه آزادی» (فریدمهاوس) در گزارش تازه خود مربوط به سال ۲۰۲۱، شاخص آزادی اینترنت کشورهای جهان را اعلام کرد و در این جدول ایران یکی از بدترین کشورها با کمترین آزادی اینترنت- حتی پایینتر از کشورهایی همچون بلاروس، ازبکستان و پاکستان- ردهبندی شده است.
مجلس ایران نیز طرح «صیانت از فضای مجازی» را در دستور کار دارد که بر اساس ارزیابی کارشناسان، هدف نهایی آن طرح نیز محدود کردن هر چه بیشتر شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام است.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :