xtrim

بررسی تبعات تشدید شکاف طبقاتی/خوشه‌های خشم

به گزارش جهان صنعت نیوز: بحران معیشت و تنگناهای اقتصادی، نارضایتی عمیق مردم نسبت به سبک زندگی و به‌ویژه گسست میان دولت و مردم و به همین اعتبار، نارضایتی ملت نسبت به شیوه‌های سیاست‌ورزی مسوولین تاثیری غیرقابل انکار در افزایش خشونت‌های اجتماعی و مصادیق آن دارد. دیروز کیومرث سرمدی واله، نماینده مردم اسدآباد با اشاره به اینکه وجود اختلاف درآمدی و رشد بی‌عدالتی در جامعه در مردم سرخوردگی و نفرت نسبت به یکدیگر و دیگری ایجاد کرده و سبب می‌شود افراد این نفرت و درماندگی را به شکل خشم بروز دهند، گفت: «وجود اختلاف درآمدی- اختلاف در درآمد‌ها-   و رشد بی‌عدالتی در جامعه، در مردم  حس نارضایتی ایجاد کرده و سبب می‌شود افراد این نارضایتی را به شکل خشم بروز دهند؛ از آنجا که این نارضایتی متوجه مسوولین نیز می‌شود، دولتمردان و مسوولین باید در دو زمینه روابط خود با مردم را مدیریت کنند؛ اول، ساده‌زیستی و پاک‌دستی و دوم، ایجاد این احساس در مردم که مسوولین از جنس مردم‌اند و جدا از آنها نیستند.»

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس خطاب به همه مدیران  تاکید می‌کند: «مشکلات مردم بسیار زیاد شده است اما مردمِ نجیبِ ما به‌رغم تمام فشارهایی که روی دوششان است وضعیت موجود را تحمل می‌کنند و به نظام و آرمان‌های آن پایبند هستند و با خویشتنداری از ابراز خشم و پرخاشگری پرهیز می‌کنند اما واقعیتی که مسوولان بایدبه آن توجه کنند این است که صبر و نجابت مردم هم حدی دارد و مسوولین باید به آن توجه کنند و به دنبال کاهش فاصله خود با مردم و حل مشکلات آنها باشند.»

در حال حاضر سه دهک بالای درآمدی جزو ثروتمندان، پنج دهک جزو فقرا محسوب می‌شوند و دو دهک هم متوسط هستند اما اخیرا به دلیل تورم، دهک‌های متوسط با توجه به افزایش هزینه‌ها و مسائل مالی به سمت دهک‌های پایین سقوط کردند. در واقع این‌ها برای تامین همان حداقل نیازهای زندگی خویش مانده‌اند و اینجاست که مفهوم شکاف طبقاتی و اختلاف درآمدی بیش از بیش خودنمایی می‌کند.

opal

مردم از مدیران  متنفر شده‌اند

در همین حال دکتر مصطفی اقلیما، رییس انجمن مددکاری علمی ایران درخصوص نفرت مردم به دلیل اختلاف درآمدها به «جهان‌صنعت» گفت: برخلاف گفته‌های عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، مردم به دلیل اختلاف درآمدها از یکدیگر نفرت ندارند بلکه از مسوولانی خشمگین هستند که شکاف طبقاتی را در جامعه حاکم کردند. به نظرم هر فردی که چنین حرفی زده، درکی از جامعه ندارد. بنابراین مردم از سیاست‌های دولت متنفر شدند. زیرا دولت تنها ۱۰ درصد حقوق‌ها را افزایش داده است، این در حالی است که ۴۰درصد تمامی اجناس گران شده است. در نتیجه مردم در سال آینده ۳۰ درصد فقیرتر می‌شوند.

وی افزود: اختلاف درآمدی معلولی از علت‌ها است که در تمام دنیا وجود دارد. اگر اختلاف درآمدی منجر به تنفر شهروندان از یکدیگر شود، چرا در کشورهای دیگر وجود ندارد؟! مردم با آگاهی و علم میزان درآمد شغل خود را می‌دانند. موضوع حق و حقوقی است که دولت به مردم پرداخت نمی‌کند. چرا که وقتی پایه حقوق را در نظر می‌گیرند باید امرارمعاش یک خانواده را بسنجند این در حالی است که امروزه حقوق یک کارگر کفاف ۱۵ روز زندگی را نمی‌دهد. بنده ۱۰ سال در فرانسه زندگی کردم؛ در آنجا اختلاف درآمد پزشک با نگهبان بیمارستان دو هزار دلار است. مردم از عدم اجرای قانون برای تعیین حقوق‌ها کلافه شدند. زیرا در قانون اساسی آمده که دولت باید براساس تورم حقوق‌ها را افزایش دهد. این در حالی است که با تورم ۴۰ درصدی تنها ۱۰درصد افزایش حقوق داریم.

مددکار ارشد  اجتماعی ایران با اشاره به اینکه نمایندگان مجلس باید مردمی باشند  بیان کرد: مردم با نمایندگی مشکل دارند که نماینده مردم نیستند. طرح‌ها و لایحه‌هایی را تصویب می‌کنند که قوانین به نفع مردم  نیست. اگر این طور بود  قطعا دربرابر شهروندان پاسخگو نیز بودند. از طرفی اگر مسوولان شایستگی داشتند قطعا از جایگاه‌شان سوءاستفاده نمی‌کردند. کدام یک از نمایندگان مجلس به دنبال مشکلات منطقه و روستای خود هستند.  اگر نگاهی به افزایش میزان حقوق نمایندگان مجلس کنید متوجه می‌شوید که اختلاف درآمدی با مردم یعنی چی؟ مردم از افرادی خشمگین شده اند که با رانت و اختلاس به جایگاهی رسیدند. چرا که با یک حقوق کارگری در تهران نمی‌توان خانه اجاره کرد. همچنین بسیاری از کارگران در سال‌های آینده هیچگاه صاحب خودرو نمی‌شوند. بنابراین مردم از افرادی که نابرابری ایجاد کرده‌اند، متنفر شدند.

دکتر اقلیما اظهارکرد: مردم بر این عقیده‌اند که قوانین به نفع آنها نیست. به همین دلیل منجر به نارضایتی و خشم عمومی می‌شود. اینکه سن سارقین به ۱۵ سال رسیده، تقصیر مردم نیست؛ نباید این امر را با انتقام از مردم اشتباه گرفت. این روزها مردم چاره‌ای جز سرقت از یکدیگر ندارند ولی به هیچ عنوان از هم متنفر نیستند. اگر بحثی میان مردم وجود دارد به دلیل دولت ناکارآمد است. با این حال ایجاد تنش‌ و خشونت‌های اجتماعی و هرج و مرج‌های خانوادگی، آثار ناشی از پیامد فاصله طبقاتی و درآمدی در جامعه است. هر چند به طورکلی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی همچون فقر، بیکاری، دزدی، رشوه‌گیری و زورگیری ناشی از افزایش فاصله طبقاتی و درآمدی در جامعه است. این آسیب‌ها خود آسیب‌های دیگری همچون پرخاشگری، طلاق و افزایش تجرد در جامعه را باعث می‌شود. بنابراین ساختار اقتصادی باید اصلاح شود. توزیع عادلانه ثروت مهم‌ترین اقدام برای جلوگیری از افزایش اختلاف درآمدی است چرا که اگر ثروت به درستی و عادلانه در جامعه توزیع شود، انباشت ثروت برای عده‌ای رخ نمی‌دهد. مردم نیز از دولتمردان ناراضی نیستند.

او درباره راهکارهای کاهش شکاف طبقاتی این طور توضیح می‌دهد: اگر ما می‌خواهیم مساله اساسی حل شود باید شکاف طبقاتی و درآمدی را تعدیل کنیم و به سمت تعدیل شکاف درآمدی برویم. بخشی از این تعدیل مربوط به دولت و بخشی دیگر مربوط به بخش خصوصی است. در بخش دولتی باید مجلس یک تکانی به خودش بدهد یعنی این حقوقی که می‌خواهد به بخش دولتی بدهد، چگونه می‌دهد؟ کارگر چقدر می‌گیرد؟ مدیر چقدر می‌گیرد و مدیران علاوه بر حقوق، از چه مزایایی بهره‌مند هستند؟ وی افزود: این بحثی است که مربوط به قانون و مجلس است اما مجلسی که خودش ذی‌نفع است و جزو رده مدیران و صاحب‌منصبان و وزرا و معاونان وزیر تلقی می‌شود، مسلم است که منافع خودش را می‌بیند؛ به ویژه وقتی که خودآگاه طبقاتی هم باشند، اینها وقتی به خودآگاهی طبقاتی می‌رسند، منافع خودشان را می‌بینند و این یک بحث جدی در جامعه‌شناسی است. لذا اگر می‌خواهیم فکر اساسی کنیم باید قانونی تصویب شود که این رابطه ساختاری بهم بریزد. بخشی از آن هم مربوط به مالیات فعالان اقتصادی در عرصه بخش خصوصی است. طبعا مالیات هم باید شفاف باشد و به اصطلاح هیچ شغلی مصون از آن قوانین مالیاتی نباشد. وقتی هیچ‌کدام از اینها آنچنان که باید و شاید نیست، یا خدای نکرده با فسادهایی روبه‌رو هست، شما نباید توقع داشته باشید که شاهد شکاف طبقاتی و درآمدی نباشید.

رییس مددکاری اجتماعی ایران درباره اینکه برخی مدعی‌اند، شکاف طبقاتی و اختلاف درآمدی وجود ندارد، بلکه تنها حس این شکاف در میان مردم وجود دارد، می‌گوید: افرادی که این حرف را می‌زنند همان کسانی هستند که در ویلاهای ۶ هزارمتری زندگی می‌کنند و با رانتخواری، زندگی‌های لاکچری دارند. توزیع فرصت‌های برابر برای همه نیست تا من نوعی بتوانم با تلاش‌، زندگی نسبتا خوبی داشته باشم. ما باید مستند و براساس شواهد صحبت کنیم؛ آمارهای بانک مرکزی و سازمان‌های بین‌المللی نشان‌دهنده این است که اختلاف درآمدی و فاصله طبقاتی در جامعه ما وجود دارد و صرفا یک احساس نیست. همین امر منجر به نارضایتی در بین مردم شده است. از طرفی سرمایه اجتماعی افول کرده است.

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 249880
لینک کوتاه :