چسبندگی قیمتها و راهکارهای کاهش آن
به گزارش جهان صنعت نیوز: چسبندگی قیمتها مانع از حرکت راحت و بلامانع قیمتها در بازار با تغییر شرایط اقتصادی و تغییر در عرضه و تقاضای بازار است و عمدتا نشاندهنده ناکارآمدی بازار است و همچنین این چسبندگی ممکن است چسبندگی رو به بالا (تمایل قیمت به افزایش و مقاومت در برابر کاهش) یا چسبندگی رو به پایین (تمایل به کاهش و مقاومت در برابر افزایش) باشد. بیثباتی اقتصاد، تورم انتظاری، سیاستهای ارزی، الگوی قیمتگذاری بنگاهها، ماهیت کالا، دوره تسویه بازار و فرآیندهای مترتب بر عملکرد نظام توزیع (قراردادهای بین عاملان توزیع یا در طول زنجیره تامین و توزیع، کمیت و کیفیت برند، کمیت و کیفیت صنوف توزیعی و…) از مهمترین عوامل ایجادکننده شرایط چسبندگی قیمتهاست.
بر اساس گزارش موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، اهمیت پرداختن به موضوع چسبندگی قیمتها ریشه در اتخاذ کارآمد سیاستهای پولی و ابزارهای مناسب تحقق اهداف مترتب بر سیاستهای مذکور است. در همین راستا یکی از مهمترین دلایل کلیدی اثرات متفاوت سیاستهای پولی بر وضعیت شاخصهایی چون تورم، اشتغال و حتی شاخصهای مربوط به بخشهای اقتصادی و بازار کالاهای مشخص، به تفاوت در ریشه ایجاد چسبندگی قیمتها و درجه چسبندگی قیمتها مربوط میشود. در خصوص ارتباط چسبندگی قیمتها و تورم نیز باید به این نکته اشاره کرد که وقتی اقتصادی مانند اقتصاد ایران در شرایط رکودی قرار دارد، درجه چسبندگی قیمتها نسبت به زمانی که اقتصاد در شرایط رونق قرار دارد، بیشتر است. بنابراین اثرگذاری سیاست پولی بر رونق اقتصادی در ادوار رکودی قویتر و ماندگارتر است. با عنایت به تاثیرپذیری و تاثیرگذاری چسبندگی قیمتها در دو سطح خرد و کلان به منظور بهبود وضعیت چسبندگی قیمتها در ایران و کاهش اثرات منفی آن بر شاخصهای خرد و کلان اقتصادی چند راهکار پیشنهاد میشود. تلاش در جهت ایجاد چشماندازهای ثبات اقتصادی، کاهش تورم انتظاری بیشتر از طریق سیاستهای تاثیرگذار بر بازار ارز به عنوان راهکارهای کلان، بهبود فضای رقابتی بازارها و بنگاهها از طریق کاهش تورم مقررات، ساماندهی نظام توزیع با اتکا به پروژههای مرتبط با اطلاعرسانی قیمتها، تحلیل و پیشبینی قیمت، رصد و پایش زنجیره تامین و توزیع کالا، تقویت ساختار بازار از طریق بهبود زیرساختهای مربوط به لجستیک و تقویت نظام خدمات بازرگانی و همچنین بهرهمندی و اجرای موثر پروژههای مترتب بر سند تحول نظام توزیع.
علل چسبندگی قیمت
در علم اقتصاد چند عامل احتمالی برای بروز پدیده چسبندگی ذکر شده است.
خطای پولی و اطلاعات ناقص: در خصوص قیمتها، خطای پولی اساسا به معنی آن است که افراد پول ملی را اغلب با ارزش اسمی آن به جای ارزش واقعی مورد قضاوت قرار میدهند. برای مثال قدرت واقعی خرید یک پول در دید افراد جامعه پایینتر از ارزش واقعی آن پول قلمداد میشود و این نگرش میتواند زمینهساز ایجادکننده بر میزان چسبندگی رو به بالا قیمتها تاثیرگذار باشد.
انتظارات تورمی: هرچه انتظارات تورمی بالاتر باشد، میزان واکنش قیمتها به تغییرات میزان عرضه بهرهوری و بهبود تکنولوژی ضعیفتر خواهد بود و به نوعی در جهت حرکت رو به پایین قیمتها از خود مقاومت نشان میدهد.
دوره زمانی تولید کالا: یکی دیگر از فاکتورهای تاثیرگذار بر چسبندگی قیمتها دوره زمانی تولید است. هرچه زمان تولید کالا طولانیتر باشد، زمان تسویه و اضمحلال واکنش به فاکتورهای موثر بر قیمت به ویژه در جهت کاهش قیمت طولانیتر خواهد بود.
وجود قراردادهای کار و بیمهها: با وجود کاهش تورم در خصوص کالاهای فرآوریشده و صنعتی چون هزینههایی نظیر هزینههای نیروی کار تابعی از قراردادهای کار است، از این رو وجود قراردادهای کار و بیمهها یکی از علل چسبندگی قیمتها میشوند.
طولانی بودن فاصله بین زمان تولید تا عرضه محصول: هزینه فرصت سرمایه بهکار گرفته شده در تولید متناسب با پتانسیل خلق ارزش در زمان استفاده و بهکارگیری آن در فرآیند تولید، امکان هزینهیابی مجدد و تعدیل قیمت با توجه به شرایط حال را دشوار میکند و این خود عاملی در جهت چسبندگی قیمتها میتواند تلقی شود.
ماهیت کالا: بازار کالاها با ماهیت سرمایهای و بادوام مقاومت بیشتری را نسبت به کاهش قیمت از خود نشان میدهند، اما کالاهایی که دارای عرضه فصلی هستند و اساسا از نظر ماهیتی کمدوام و یا زودمصرف هستند از قابلیت انطباق بیشتری با پارامترهای تاثیرگذار بر قیمت برخوردارند.
رفتار قیمتگذاری بنگاهها: در الگوهای قیمتگذاری بنگاه دو فرض وجود دارد، قیمتگذاری وابسته به زمان و وابسته به وضعیت. در الگوی قیمتگذاری وابسته به زمان فرض بر این است که زمانبندی تغییر قیمت توسط بنگاههای اقتصادی به صورت برونزا و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی تعیین میشود. در حالی که در الگوهای اقتصادی وابسته به وضعیت، بنگاهها با توجه به وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی که از جمله مهمترین آنها نرخ تورم است، در رابطه با تعدیل قیمت کالای خود تصمیمگیری میکنند. نکته حائز اهمیت در این است که هر یک از انواع مختلف چسبندگی قیمت دلالتهای سیاستگذاری متفاوتی را دارد. برای مثال در الگوهای قیمتگذاری وابسته به وضعیت اعمال سیاستهای پولی انبساطی در ابعاد وسیع باعث میشود تا قیمت کالاها، فاصله زیادی از قیمت بهینه پیدا کند و بنگاههای بیشتری اقدام به واکنش سریع به شوک پولی کنند. واکنش سریع بنگاهها به شوک پولی در نهایت منجر به خنثی شدن سیاست پولی در اقتصاد میشود. بنابراین شناسایی رفتار قیمتگذاری بنگاههای اقتصادی و تشخیص سازگارترین مدل تعدیل قیمت، در هر اقتصاد، برای تحلیل اثرات سیاستهای پولی مهم و حیاتی است.
درجه رقابتی بودن بازار: هرچه بازار از درجه رقابتی بالاتری برخوردار باشد، مقاومت قیمتها برای حرکت به سمت نقطه تعادلی کمتر خواهد بود و به بیان دیگر قیمتها چسبندگی کمتری دارند.
درجه همبستگی بالا بین رفتار چسبندگی قیمتها و چسبندگی هزینهها: در واقع بخشی از ماهیت چسبندگی قیمتها در بازار کالاهای نهایی مربوط به رفتار قیمت در بازار کالاهای واسطهای و مواد اولیه است. در این راستا هرچه الگوی حرکت هزینهها ماهیت چسبندهتری را داشته باشند، چسبندگی قیمت در بازار کالای نهایی دور از انتظار نخواهد بود.
مقرراتگذاری قیمتی: وجود قیمتهای دستوری و اختلال در عملکرد آزادانه قیمتهای نسبی از دیگر عوامل چسبندگی قیمتها تلقی میشود. مداخلات ممکن است از طریق تعیین نرخ با تعیین سهمیه مقداری باشد، مثلا دولت به بانکها دستور بدهد که بیشتر از ۱۵ درصد بهره ندهند. با نظارت از طریق محدود کردن تقاضا (سهمیهبندی)، تغییر در عرضه (افزایش واردات) با تغییر در مقدار مالیات (مالیات بر ارزشافزوده با تعرفه واردات) باشد.
قانون تعیین حداقل دستمزد و مقاومت کارگران در جهت کاهش دستمزد یکی دیگر از فاکتورهای مسلم تاثیرگذار بر چسبندگی قیمتها تلقی میگردد.
هزینههای تغییر قیمت و اطلاعرسانی قیمت به مصرفکنندگان کاری زمانبرو هزینهبر است، از این رو بخشی از مقاومت در برابر تغییر قیمت از جهت استراتژیهای قیمتگذاری بنگاه حاصل میشود. هرچه اقتصاد از ثبات بالاتری برخوردار باشد میزان واکنش قیمتها به مبنای شکلگیری آنها بیشتر خواهد بود، به عبارت دیگر انعطافپذیری آنها نسبت به تکانهها بیشتر خواهد بود و از منظر چسبندگی ضعیفتر خواهد بود. قیمتگذاری دستوری در بازار کار (نرخ دستمزد)، بازار نهاده (انرژی) و بازار کالا و همچنین سهمیهبندیهای عرضه و تقاضا و هر عاملی که باعث اصطکاک در مسیر حرکت نیروهای بازار بشود نیز عواملی هستند که باعث چسبندگی قیمتها میشوند.
آثار چسبندگی قیمتها بر شاخصهای کلان اقتصادی
مطالعات متعددی در خصوص تقابل با خنثیسازی اثر سیاستهای پولی به واسطه وجود چسبندگی قیمتها انجام شده است، چسبندگی قیمتها با تاثیر بر رفتار بنگاهها میتواند، الگوهای قیمتگذاری وحتی الگوهای تولید و عرضه را تحت تاثیر قرار دهد. نتیجه این تاثیرات قادر خواهد بود عرضه کالایی و یا بخشی اقتصاد را متاثر سازد.
از دیگر تاثیرات چسبندگی قیمتها میتوان به انگیزه بنگاهها در خصوص توسعه تولید و سرمایهگذاری اشاره کرد، به طور طبیعی پایداری قیمتها در یک وضعیت میتواند شاخص قابل اعتمادی برای تصمیمگیری در خصوص بسط و توسعه فعالیت تلقی شود. یکی از نکات کلیدی در خصوص چسبندگی قیمتها این است که این فاکتور با تورم رابطه دوطرفه دارد بدین معنا که تورم بالا در عین حالی که باعث تمایل قیمتها به چسبندگی بالا میشوند، چسبندگی به سمت بالای قیمتها نیز مانع از تاثیرگذاری سیاستهای با هدف تورمزدایی میشود.
ساختار بازار و کانالهای توزیع در چسبندگی قیمتها
موضوع نظام توزیع و فرآیندهای مترتب بر توزیع کالا به عنوان یکی از فاکتورهای موثر بر قیمت تمامشده کالا بوده و بیشک میتواند به عنوان یکی از مجاری تاثیرگذار بر نحوه تغییر با چسبندگی قیمتها نیز تلقی شود. مطالعات متعددی در سطح بینالمللی موضوع تاثیر ساختار بازار و کانالهای توزیع بر انعطافپذبری و یا چسبندگی قیمتها را مورد مطالعه قرار دادهاند. در یکی از مطالعات با استفاده از اطلاعات سطح خردهفروشی و عمدهفروشی گروههای کالایی مختلف مصرفکنندگان در ژاپن تاثیر ساختار بازار، ماهیت کالا و کانالهای توزیع بر چسبندگی قیمت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه وی در خصوص چهار فاکتور ساختار بازار، کانالهای توزیع، بند و مدت قراردادها بین تولیدکننده و خردهفروش به شرح ذیل است.
ساختار بازار، نتایج این مطالعه در خصوص ساختار بازار نشان میدهد که هرچه بازار به شرایط رقابتی نزدیکتر باشد، میزان چسبندگی قیمتها کمتر است. وی در تایید این نتایج به این نکته اشاره دارد که در بازارهای رقابتی بنگاهها دارای قدرت کمتری برای مقابله با نیروهای بازار هستند، در حالی که در بازارهای با رقابت کمتر، بنگاهها سعی میکنند در مقابل تغییرات نیروهای بازار در جهت حفظ منافع خود واکنش نشان دهند که بخشی از این واکنشها به صورت چسبندگی قیمتها خود را نشان میدهد. با توجه به حفظ قیمت در سطح تولیدکننده و عمدهفروش، قیمتها در سطح خردهفروشی نیز از ماهیت چسبنده پیروی میکنند.
وضعیت کانالهای توزیع از منظر کمی و ماهیتی: از دیگر عوامل تاثیرگذار بر چسبندگی قیمتها که در این مطالعه از آن به عنوان عامل تاثیرگذار معرفی شده است، ماهیت کمی و کیفی کانالهای توزیع است. این مطالعه در شرایط نظام توزیعی ژاپن که دارای تعداد زیادی واحدهای صنفی توزیعی و پراکنده است، بیان میدارد که هرچه تعداد کانالهای توزیع برای تولیدکننده و خردهفروش بیشتر باشد، تاثیر مثبتی را بر تعداد دفعات فروش و تعدیل قیمت خواهد گذاشت. بر اساس این نتایج پیشنهاد میشود، ورود و خروج آزاد برای سایر نهادهای تجاری در نقش کانال توزیع، باعث انعطافپذیری بیشتر قیمتهای خردهفروشی خواهد شد. به لحاظ کیفی نیز معتقد است هرچه نقش بخش خصوصی در مالکیت کانالهای توزیع بیشتر شود، فضای رقابت در کانالهای توزیع بین بخش خصوصی و دولتی بیشتر خواهد شد.
نقش برند در چسبندگی قیمتها: در خصوص اثر رقابت بین برند و درون برند نیز تاثیر مثبت فاکتورهای مذکور بر پر فراوانی تغییرات قیمت در جهت پاسخ به تغییرات عرضه و تقاضا و سیاستهای کلان تایید شده است. در این راستا اشاره شده که افزایش رقابت بین کانالها (برندها) باعث انعطافپذیری بیشتر قیمتها میشود. با این وجود در حالی که بین تولیدکنندگان رقابت بین برندها تاثیرگذار است، اما رقابت درون برند تاثیری بر رفتار خردهفروشان ندارد.
طول مدت قرارداد و چسبندگی قیمتها: مدت قراردادهای بین تولیدکنندگان و خردهفروشان دارای نقش موثری بر وضعیت چسبندگی قیمتها است. در این راستا هرچه قراردادها بین تولیدکنندگان و سایر اعضای زنجیره تامین و یا اعضای کانالهای توزیع یا خردهفروشان از مدت طولانیتری برخوردار باشد، این شرایط میتواند منبعی برای چسبندگی قیمتها تلقی شود.
نقش وزارت صمت در کاهش و کنترل اثرات منفی چسبندگی قیمتها
با توجه به ریشهها و عوامل موثر بر ایجاد و تداوم شرایط چسبندگی قیمتها میتوان این عوامل را در دو گروه خرد و کلان تقسیمبندی کرد. تورم، تورم انتظاری و شاخص ثبات یا بیثباتی اقتصادی از مهمترین عوامل کلان تاثیرگذار بر وضعیت چسبندگی قیمتها هستند. شاخصهایی نظیر ساختار بازار، وضعیت کمی و کیفی کانالهای توزیع، تعدد برند و مدت قراردادها نیز از مهمترین عوامل تاثیرگذار در سطح خرد بر چسبندگی قیمتها تلقی میشود.
با توجه به پارامترهای تاثیرگذار بر چسبندگی قیمتها میتوان اذعان کرد که مدیریت رفتار با کنترل وضعیت چسبندگی قیمتها در سطح خرد بیشتر در حیطه راهکارهای مدیریت بازار تلقی میشود. در خصوص مدیریت بازار نیز باید به این نکته توجه کرد که این مدیریت بیشتر با رویکرد بهبود کارایی بازار و به نوعی ایجاد ثبات در عرضه و تقاضا و قرار گرفتن قیمت کالاها در بهترین وضعیت تعادلی است. در این راستا وزارت صنعت، معدن و تجارت در برنامه تحولی مدیریت بازار کالاها و خدمات به دنبال مدیریت هوشمند بازار از حلقه اول یعنی پیش از تولید و تولید تا حلقه آخر یعنی توزیع و مصرف است. در این ارتباط، وزارتخانه متبوع با برخورداری از برنامههای تحولی برای گذار از مدیریت بازار سنتی به نوین، به دنبال استفاده از ابزارهای خودتنظیم، هوشمند کردن پایشها و نظارتها و فراهم آوردن بستری برای بهبود عملکرد ارکان، بازیگران و ذینفعان نظام تامین و توزیع کالا است.
در این راستا ۱۷ پروژه عملیاتی در ارتباط با کالاهای پایه، کالاهای مصرفی و خدمات به شرح زیر مدنظر قرار گرفته است:
طراحی و استقرار بازار خدمات بازرگانی در شبکه توزیع، تکمیل سامانه جامع تجارت، گسترش دامنه تحت پوشش و رصدپذیر کردن جریان گردش کالا، اعتبارسنجی و رتبهبندی کسبوکارهای توزیعی، توسعه نهادهای پشتیبان لجستیک کشور، ساماندهی و ارتقای کارآمدی خدمات توزیعی عمده، تکمیل سامانه اطلاعرسانی، نظارت بازار و رسیدگی به شکایات، سامانه تحلیل و پیشبینی قیمتها، ساماندهی واحدهای صنفی بدون مجوز، ساماندهی و ارتقای کارآمدی کسبوکارهای توزیعی در سطح خردهفروشی، اصلاح سیاستها و قواعد تنظیم قیمت کالاها و خدمات، طراحی استاندارد و ساختار قیمتهای نسبی خدمات، استقرار نظام اصلاحشده خدمات در بازار، استقرار درج قیمت تامینکننده (واردکننده و تولیدکننده) و قیمت واحد، گسترش و تقویت شرکتهای بازرسی، گسترش، تقویت و اصلاح ساختار انجمنهای حمایت از حقوق مصرفکننده، ترویج اخلاق کسب وکار.
با توجه به اهداف و مختصات پروژههای مذکور و با عنایت به ویژگیها و پارامترهای تاثیرگذار بر چسبندگی قیمتها میتوان استنباط کرد که اجرای موفق پروژههای مذکور به طور کلی ضمن بهبود کارایی بازار و زمینهسازی موثر برای شفافسازی تعیین قیمتها در نظام مبتنی بر عملکرد نیروهای بازار، گامی مفید در جهت کاهش اثرات منفی چسبندگی قیمتها تلقی شود. در همین راستا و در سطح جزئیتر انجام پروژههای تکمیل سامانه جامع تجارت، اصلاح سیاستها و قواعد تنظیم قیمت کالاها و خدمات گسترش دامنه تحت پوشش و رصدپذیر کردن جریان گردش کالا اعتبارسنجی و رتبهبندی کسبوکارهای توزیعی، توسعه نهادهای پشتیبان لجستیک کشور، ساماندهی و ارتقای کارآمدی خدمات توزیعی عمده، تکمیل سامانه اطلاعرسانی، نظارت بازار و رسیدگی به شکایات و سامانه تحلیل و پیشبینی قیمتها به طور مشخصتری بر وضعیت چسبندگی قیمتها و کاهش و کنترل اثرات منفی آن میتواند موثر باشد.
پیشنهادات سیاستی
با عنایت به تبیین عوامل موثر بر ایجاد و پایداری چسبندگی قیمتها توصیه میشود در راستای کاهش اثرات منفی این پارامتر، نسبت به راهکارهای تقویت رقابت، کاهش بیثباتی اقتصادی و تقویت ساختار بازار و شفافسازی مسیر شکلگیری قیمت در بازار کالا و خدمات اقدام موثر صورت پذیرد. با توجه به نقش مدیریت بازار در کاهش و کنترل اثرات منفی چسبندگی قیمتها، اجرای پروژههای مبتنی بر سند تحول نظام توزیع باید مبنایی برای برنامهریزی در جهت مواجهه با پدیده چسبندگی قیمتها مورد لحاظ قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میشود از محتوی سند نظام توزیع و پروژههای مربوط به آن در جهت همگرایی و اثربخشی سیاستهای پولی برای خنثیسازی اثرات منفی چسبندگی قیمتها در نظام تصمیمگیری استفاده شود.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
لینک کوتاه :