تجربه تلخ بنگاههای زودبازده در دانشبنیانها
محمد بهشتیوند *
نوآوری و گسترش باورهای تازه هر کاری سوخت و ساز را برای پیشرفت در هر کاری آماده میسازد و یک بایسته انکارناشدنی است. بنابراین باید در ایران نیز این راهبرد را برای کارهای گوناگون به کار گرفت. خواندنیها و شنیدنیهای تاریخ اما در دوره پس از رنسانس در اروپا یک چیز در همینباره را آشکار کرده و لابد میتواند در ایران نیز در دستور کار قرار گیرد. تجربه کشورهایی که در راه پیشرفت، نوآوریها را به کار گرفتهاند این است که زاد و رشد نوآوری در دامان و در دریای بیکران آدمیان و نهاد خانواده و نهاد بنگاه بوده و سهم دولتها و نهادهای قدرت در این راه ناچیز بوده است. بیچون و چرا باید قبول کرد که نهاد دولت تنها کاری که در به کارگیری نوآوری و آفرینش ذهنی شهروندان داشته، برداشتن سدها و بندهای بازدارنده و هموارسازی راه برای خانوادهها و بنگاهها بوده است. در ایران اما دولتها بدون اینکه تواناییهای آفرینش آدمی را در درونمایه ذهن خود بپذیرند و به توانایی شهروندان باور داشته باشند، دست بالا را در نوآوری دستوری داشته و دارند و در این مسیر به پولهایی که از شهروندان دریغ کرده و به گروهی اندک میدهند، تکیه دارند. اگر بخواهیم مثالهای تاریخی بزنیم میتوان به جنبش تاسیس کارخانههای ماشینسازی در هر استان در دوره رژیم پیشین و نیز ساخت و پرداخت شرکتهای سهامی- زراعی در بخش کشاورزی پس از انقلاب زمین در اوایل دهه ۱۳۴۰ اشاره کرد. در صورتی که نوآوریهای یادشده از دل ذهن و نیاز شهروندان شکل گرفته بود باید نهادهای یادشده میماندند و پیشرفت میکردند اما امروز نشانی از آنها در اقتصاد امروز ایران نیست.
در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از این نوآوریهای دولتی کم نداشتهایم. نامدارترین نوآوری دولتی با استفاده از پول مردم در بانکها و نیز استفاده از منابع بانک مرکزی در دولت اول محمود احمدینژاد رخ داد. در آن سال طرح بنگاههای زودبازده برای پدیدارسازی کار برای ایرانیان با دادن اعتبارات ارزان و آسان در دستور کار قرار گرفت. یک آمار ارائهشده نشان میدهد در یک دوره کوتاه و در دورهای که قیمت هر دلار حداکثر هزار تومان بود رقمی معادل ۲۰ هزار میلیارد تومان به متقاضیان احداث بنگاههای زودبازده داده شد. بعدها و در دوره ریاست طهماسب مظاهری بر بانک مرکزی بود که گزارشهایی تهیه شد که انحراف از مصارف این میزان منابع را به خوبی نشان میداد. البته در همان دوره سازمان بازرسی کل کشور نیز گزارشی از انحراف منابع داد. حالا و در حالی که احساس میشود دولت به درآمدهای ارزی تازهای دست یابد دادن وام و اعتبار و دیگر امتیازها به شرکتهای دانشبنیان با شتاب در دستور کار قرار گرفته است. نوشته حاضر اولا تاکید دارد این نوآوری دولتساخته فاقد اصالت است و در درون جامعه زاد و رشد نمیکند و دوما اینکه باید از تجربه تلخ بنگاههای زودبازده درس گرفت و کاری نکرد که منابع متعلق به ایرانیان دور ریخته شود. نکته آخر این است که از همین امروز اطلاعات شفاف درباره این رخداد در اختیار افکار عمومی قرار گیرد. کدام افراد و شرکتها و تحت چه عنوانی تاکنون از منابع در اختیار دانشبنیانها استفاده کردهاند و آورده رقابتی آنها چیست؟
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :