تئوری مصرف و خانواده قالیباف
محمدصادق جنانصفت *
خانواده محمدباقر قالیباف به کشور ترکیه مسافرت کرده است. این یک رخداد عادی است که برای شمار قابل اعتنایی از خانوادههای ایرانی با درآمد متوسط اتفاق میافتد. اما آنچه این مسافرت را جنجالی کرده این است که اولا او رییس مجلس قانونگذاری و یکی از سیاستمداران ایرانی و نامدار است که برای به دست آوردن کرسی ریاستجمهوری نیز مبارزه کرده است. با این همه، شاید تا این جای کار این مسافرت و خرید سیسمونی برای دختر آقای قالیباف باز هم رخدادی شگفتانگیز نباشد، اما شهروندان ایرانی که بارها شاهد مناظرههای سیاسی و در سخنرانیهای پرشمار رییس این دوره از مجلس و شهردار ۱۲ساله پایتخت و نیز یکی از فرماندهان سپاه بودهاند که اشرافیگری را حتی در همین اندازه نکوهش کرده است حالا بهتزده به این رفتار خانواده قالیباف توجه کرده و وی را در این رخداد سرزنش میکنند. واقعیت این است که محمدباقر قالیباف یکی از صدها سیاستمدار به قدرت رسیده ایرانی است که بدون درک عمیق از فلسفه، تعریف و ژرفای عدالت و برابریخواهی برای خرید محبوبیت سیاسی زیر پرچم این مقوله شریف سینه میزند. این گروه از مدیران ایرانی که حالا در میانسالی توانستهاند استخوان خردکردهها و طیف معتدل اصولگرایان را خانهنشین کرده و مهار نهادهای اصلی قدرت را در اختیار بگیرند بدون تردید از نظر اندیشه سیاسی به چپهای ارتدکس نزدیک هستند و آنچه در نکوهش اشرافیگری میگویند از همین اندیشه سرچشمه میگیرد. این گروه از مدیران با تابوسازی از مصرف و نیز با تابوسازی از اینکه ثروتمند شدن گناه نابخشودنی است حتی اگر ثروتمندی خلاف عرف و قانون عمل نکرده باشد کار خود را سخت کردهاند. فرزندان این گروه از مدیران با سنجاق کردن جیب و دخل خود به جیب پدر یا با چسبیدن به بخشهای پردرآمد کسبوکارهای رانتی درآمدهای هنگفتی دارند و از آن مهمتر میخواهند از این درآمد خود لذت ببرند و مصرف بالا را اشرافیگری نمیدانند. دردسرهای پدرانی که برای رسیدن به مقامهای بالاتر گوش و ذهن شهروندان را با نکوهش از مصرفگرایی به مثابه اشرافیگری پر کردهاند نمیتوانند این دوره را با دردسرهایی که فرزندان بیاعتقادشان به این حرفها درست میکنند سپری کنند و به تله میافتند.
نکته مهمتر اما به تئوری مصرف در اقتصاد کلان برمیگردد. به این معنی که اقتصاددانان با تکمیل تئوریهای مصرف به این نتیجه رسیدهاند که مصرف هر خانواده تابعی از درآمد امروز خانواده، درآمد قابل دسترس آتی آن خانوار و نیز تابعی از درآمد دوستان و همکاران است. تردیدی نیست که رفتار مصرفی خانواده آقای قالیباف در ذیل این تئوری میگنجد. به این معنی که دوستان و همکاران و آشنایان نزدیک به دختر آقای قالیباف نیز از کسانی هستند که این توانایی مالی را دارند که برای خرید سیسمونی به کشورهای دیگر بروند. مسوولان ایرانی باید نگاه خود به ثروت و درآمد و مصرف را با آنچه در دنیای امروز سازگار است دگرگون کنند و چیزهایی نگویند که میدانند با ذات بیشترخواهی آدمی سازگار نمیشود.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :