استخراج خاویار صنعتی
به گزارش جهان صنعت نیوز: در نخستین نگاه به این ۴۸ پروژه که شامل پنج پروژه از فولاد مبارکه، هفت پروژه از شرکت ملی صنایع مس ایران، ۱۰ پروژه شرکت صنعتی معدنی چادرملو، ۱۳ پروژه از شرکت صنعتی معدنی گلگهر، چهار پروژه از هلدینگ خلیج فارس، دو پروژه از هلدینگ نفتوگاز پارسیان و هفت پروژه از شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات هستند، نشان میدهد که این پروژهها از گذشته در دل شرکتها پیشبینی شده، اما به دلیل مشکلاتی از جمله تنگناهای مالی به اجرا نرسیده و یا در مرحلهای متوقف شده بودند.
آنطور که سیدمهدی سدیدی دبیر کارگروه پیشرانان پیشرفت ایران میگوید، روش تامین مالی این شرکتها بسیار آسان است آنچه مانع کار بوده، موانع اجرایی یا قانونی بوده است. او اظهار امیدواری میکند که با اجرای کامل این پروژهها کشور در زمینه توسعه یک گام رو به جلو بگذارد. گفتوگو با وی را بخوانید.
سال گذشته با حضور رییسجمهوری از ۴۸ پروژه صنعتی کشور تحت کارگروه پیشرانان پیشرفت ایران رونمایی و مقرر شد این پروژهها ظرف چهار سال تکمیل شوند و به بهرهبرداری برسند، با توجه به اینکه شما به عنوان دبیر کارگروه پیشران پیشرفت ایران مسوولیت هماهنگی و نظارت این کار را برعهده دارید، بفرمایید که فلسفه این کار برچه مبنایی صورت گرفت؟
فلسفه پیشران تاکید روی شرکتهای بزرگ است. از آنجا که شرکتهای بزرگ در توسعه کشور نقش موثری دارند، طبیعی است که نقش پروژههایی که در زنجیره ارزشافزوده قرار میگیرند، بسیار مهم است. فلسفه این پروژهها هم تمرکز بر توسعه شرکتهای بزرگ با تاکید بر زنجیره ارزش است. طبیعی است که زمانی که یک واحد متانولی احداث میشود، پیشفرض این است که صنایع پاییندست متانول هم ایجاد شود. این زنجیره ارزش در بقیه صنایع هم یکسان است. بنابراین این شرکتها قرار نبوده فقط یک محصول تولید کنند، بلکه وظیفه داشتند زنجیره را تا انتها ایجاد کنند.
– البته بیشتر این پروژهها از قبل وجود داشته و شرکتها در طرحهای توسعهای خود این پروژهها را تعریف کردهاند، سوال این است که چطور در این مجموعه ۴۸ پروژه قرار گرفتند؟
نکته مهم در این تصمیم، تاکید بر سرعت انجام این پروژههاست. بسیاری از این پروژهها درگیر یکسری مسائل ساختاری، اداری و اجرایی بودهاند. در بررسیای که انجام شد و مقایسهای که با سایر کشورها صورت گرفت، به این نتیجه رسیدیم که سرعت ایجاد یک کسبوکار به انتهای ارزش افزوده از نظر زمانی در کشور ما بسیار زیاد است و در برخی پروژههای داخلی هم با یکدیگر متنفاوت است. بنابراین گروه پیشران بر روی هستههای کلیدی توسعه شکل گرفت. ما قبول داریم شرکتهای بزرگ میتوانند نقش اصلی را در توسعه کشور داشته باشند، اما موانعی برای اجرای پروژههای خود داشتند. از روزی که این کارگروه شکل گرفته تقریبا ۶۰ تا ۷۰ درصد پتروشیمی کشور مانند صنعت و سنگ آهک و فولاد به طور منظم دور هم جمع میشوند و به طور هفتگی درباره جزئیترین مسائل باهم صحبت میکنیم.
پروژههایی وجود دارند که به دلیل موانع دولتی امکان انجام آن نبوده است؛ مانند محدودیتهای گمرکی، محدودیتهای مالیاتی یا حتی مشکل تصمیمگیری داشتهاند. این مشکلات در کارگروه بحث میشود و برای آن راهکار پیشنهاد میشود.
ما به عنوان عوامل اجرایی درگیر این موضوع شدیم و همانطور که بحثهای توسعه دغدغههای شب و روز ما بوده، هستههای کلیدی توسعه را وارد این گروه کردیم و سپس آن را عملیاتی کردیم. حتی در بررسی مسائل پروژهها، مساله اقتصاد خرد مانند اقتصاد خانوار هم در نظر گرفته شد.
چطور ۴۸ پروژه انتخاب شد و چرا کمتر یا بیشتر نه؟
در بررسیای که انجام شد، ما به ۴۸ پروژهای رسیدیم که همه بخشهای آن واقعی بود. ۴۸ پروژهای که روز بعد از همایش، جزئیات آنها تحت بند «ب» بر روی کدال قرار گرفته و افشا شد و در صورتهای مالی هم خواهد آمد.
از چه زمانی پروژههای گروه پیشرانان به مرحله اجرایی میرسند؟ آیا موانع و مشکلات خاصی وجود دارد؟
پروژهها در بهمن ماه سال ۱۴۰۰ و همزمان با نشست آغاز عملیات اجرایی در حضور رئیس محترم جمهوری شروع شده است و امیدواریم طبق زمانبندی پیشرفت داشته باشند.
روش تامین مالی این پروژهها چگونه خواهد بود؟
در این رابطه کار کارشناسی دقیقی صورت گرفته است. ما به فهم درآمدی از اجرای این پروژهها رسیدیم. اینطور نبوده که مثلا یکباره به سراغ فولاد مبارکه برویم و بگوییم این پروژه را اجرایی کن. EPS این شرکتها در تمام سالها بررسی شده است. نظام تقسیم سودشان مشخص است. در مسیر اجرا هم به شخصه شاخصهای خاصی را در نظر داشتم و ساعتها بر روی همه مسائل از جمله چگونگی رابطه سهامداری و چگونگی اختصاص منابع به بنگاه کار کردم. در مجموع این ۴۸ پروژه انتخابهای کاملا هوشمندانهای بوده است. در واقع ما به دنبال جمع کردن تعدادی از شرکتهای صاحبنام نبودیم. مولفههای مختلفی بررسی شد، به وضعیت شرکتها ضریب دادیم. امکانسنجی پروژههای آنها را بررسی کردیم. وضعیت مالی آنها را سنجیدیم. اینکه چقدر به زنجیره ارزش نزدیک هستند، هم بررسی شد. تا در نهایت به تصمیم رسیدیم. اینکه امروز میبینید این ۴۸ پروژه اینقدر روان است، به این دلیل است که روی آنها کار شده است. در بررسیها در نهایت مشخص شد که تقریبا ۳/۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری ارزی نیاز دارد.
نیمی از تامین مالی این پروژهها قرار است از محل EPS شرکتها تامین شود و نیمی دیگر هم از محل تسهیلات در نظر گرفته شده است. با یک حساب سر انگشتی کل این پروژهها اگر قرار باشد از محل EPS شرکتها تامین مالی شود، ۲۰ درصد EPS راهم پوشش نمیدهد. که عدد بسیار منطقی است.
از سویی نظام تقسیم سود شرکتها نباید به این صورت باشد که همه سود تقسیم شود، بالاخره شرکت نیاز به توسعه دارد. طبیعتا بخشی از منابع تامین مالی هم قرار است از محل انتشار اوراق باشد. تاکیدی که وجود دارد این است که این شرکتها به واسطه اعتمادی که کشور به آنها دارد، تامین مالی مطمئن دارند. این شرکتها میتوانند نقدینگی را از بازار جمع کنند.
بنابراین به نظر من مساله تامین مالی مساله خیلی جدی نیست. این شرکتها توان مالی بسیار بالایی دارند، یک برنامهای به نام انتشار اوراق ارزی را هم ارائه کردهایم که به سمتی بروند تا محصولات خود را پشت انتشار اوراق بگذارند. اوراق ارزی منتشر کنند. اینکه سرمایهدار خارجی بیاوریم یا تامین مالیکننده خارجی، خود ملاحظاتی دارد. این شرکتها در واقع خاویار صنعت کشور هستند. بزرگترین تامینکننده منابع ارزی کشور همین شرکتها هستند. در همین شرایط تحریم هم آنها دارند، در ظرفیت میفروشند. هر چه به پایین زنجیره ارزش افزوده میرویم مشاهده میشود که فروش آنها آسانتر است. پس باید به سمت پاییندست برویم. اما عدهای نمیخواهند ما به سمت پاییندست برویم. چون ۷۰ تا ۸۰ درصد زنجیره ارزش در بیرون کشور است.
در این مسیر با مقاومتهایی هم روبهرو شدهاید؟
همانطور که اشاره شد، محور زنجیره ارزش یکی از قصههای پیشران است. تلاش شده که در این مسیر، شرکتها به سمت زنجیره ارزش سوق داده شوند. شرکتهایی در کشور داریم که مثلا منحصرا متانول تولید میکنند، اینها باید به سمت صنایع پاییندستی بروند و زنجیره ارزش خود را تکمیل کنند، در غیر این صورت خامفروش و نیمهخام فروش باقی خواهیم ماند. این مسیر قاعدتا مسیر آسانی نیست، اما تلاش شده که بیشترین هماهنگیها برای رفع موانع انجام شود. مطابق با زمانبندی ۳ الی ۴ سال برای تکمیل پروژهها زمان در نظر گرفته شده است.
توجه داشته باشید که ما شرکتها را در مسیر واقعی توسعه هدایت میکنیم؛ یکی از دلایلی که خیلی از پروژهها در کشور موفق نبوده، این است که بنگاهها را وارد رویاهایمان کردهایم. در حالی که در این ۴۸ پروژه ما این کار نکردهایم و آن چیزی که مسجل بوده، بر همان اساس طراحی شده است. نتیجه این شده که وقتی ۴۸ پروژه رونمایی میشود، هیچ بازخورد منفی دیده نمیشود ضمن اینکه بازار سرمایه هم استقبال میکند.
حرکت امسال شاخص هم نشان میدهد که سهامدار امید پیدا کرده است.
نمیخواهم بگویم همه رشد امسال شاخص تحت تاثیر این پروژههاست اما در نهایت اطمینانی برای سهامدار ایجاد شده است.
میزان اشتغال پیشبینی شده چقدر است؟
برآوردی که صورت گرفته، با اجرای این پروژهها ۸۵ هزار شغل ایجاد میشود. وقتی گفته میشود ۸۵ هزار شغل ایجاد میشود حتما فکری پشت این داستان است؛ زیرا اگر فقط جنبه تبلیغ داشت، حتما میگفتند ۸۵۰ هزار فرصت شغلی ایجاد میشود.
با سرمایهگذاری ۱۷ میلیارد دلار به راحتی میتوان گفت ۸۵۰ هزار شغل ایجاد میشود. متاسفانه کسی در حال حاضر به این حساب و کتابها توجهی نمیکند. اما ما سعی کردیم همه چیز دقیق و کارشناسی باشد و کمترین حاشیه را ایجاد کند.
تاثیر این پروژهها روی رشد اقتصادی کشور چقدر خواهد بود؟
اثر این ۴۸ پروژه بر روی رشد اقتصادی با فرض سرمایهگذاری ۲۳ تا ۲۴ میلیارد دلار و حاشیه سود ۲۰ درصدی که حدود شش تا هفت میلیارد دلار سود خالص میشود، اگر یک میلیارد دلار هم حقوق و دستمزد از کل زنجیره کم شود، سه تا چهار درصد روی GDP اثر میگذارد.
برخی معتقدند تشکیل چنین گروههایی که هریک از اعضای آن از غولهای بزرگ صنعت و اقتصاد کشورند عاملی برای ایجاد انحصار در پروژههای بزرگ کشور میشود؛ دیدگاه شما دراین خصوص چیست و برای مانع شدن از آن چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
مساله انحصار چه طبیعی و یا قانونی ذیل قانون رقابت در کشور تعریف شده است و طبیعتا اقدام کارگروه پیشران پیشرفت در تعارض با آن نیست. از سوی دیگر ذهنیت سیاستگذاران و فعالان اقتصادی باید بپذیرد که مقیاس یکی از کلیدیترین مولفههای توسعه است. قدرت چانهزنی و پیشبرد کار در سطح فرامنطقهای فقط از بنگاههای بزرگ مقیاس ساخته است و ما هنوز راه طولانی برای رسیدن به مقیاسهای جهانی بنگاهی داریم که باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به این مهم انجام دهیم. در ادبیات توسعه و پیشرفت تردیدی وجود ندارد که مقیاسهای بزرگ صنعتی و تولید انبوه فناورانه گرهگشای اقتصادهای ملی است.
انتظار شما از نهادهای دولتی و سایر نهادهای عمومی و خصوصی کشور برای تسهیل در اقدامات این گروه چیست؟
پیشنیاز پیشرفت اقتصادی صنعتی یک کشور فهم مشترک است. متاسفانه ما در برخی موارد گرفتار تفاوت جهانبینی هستیم چه برسد به فهم مشترک در الزامات پیشرفت و توسعه. انتظار کارگروه و توقع کارگروه این است که درک دقیق از شرایط خطیر جاماندگی توسعهای را همگان داشته باشند و بدون بهانه در مسیر مانعزدایی و رشد اقتصادی کشور اقدام کنند. تسهیل در ارائه خدمات و تشویق فعالان نیاز به مبانی اندیشهای ندارد. چنانچه همگان بدیهیات یک حرکت پیشرفتی را رعایت کنند به زودی شاهد آثار مثبت این ائتلاف جمعی خواهیم بود.
انتقاد دیگری که از سوی برخی کارشناسان در ارتباط با این گروه مطرح میشود آن است که عناوین پروژههای مطرح شده عموما همان پروژههای کلیدی هر یک از این مجموعههاست که بعضا سالهای پیش نیز عنوان شده اما هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. نمونهاش پروژه نورد گرم شماره ۲ فولادمبارکه است. اساسا اضافه شدن چنین پروژههایی برای تسهیل در اقدامات است یا منظور دیگری وجود دارد؟
ما این مساله را نقاط قوت کارگروه میدانیم و حاصل مدیریت فنی این شبکه است، یعنی هیچ تحمیل و یا تصمیم غیرمطالعهشدهای در جریان نبوده است.
مساله ما این بود که بنگاههای بزرگ در مسیر زنجیره ارزش و دستیابی به ارزشافزوده بالاتر پروژههایی را مطالعه کردهاند که در سنگلاخ جریان بوروکراسی دولتی یا در چالش شجاعت مدیریتی به گره رسیدهاند.
کارگروه پیشران دقیقا گرهگشایی و مانعزدایی را در دستور داشت تا بتواند این پروژههای از هر جهت تایید و تصدیقشده را سریعتر به شروع عملیات اجرایی برساند.
ما در مسیر زنجیره ارزش برخی شرکتهای بزرگ بالغ بر ۲۹ میلیارد دلار پروژه حیاتی شناسایی کردهایم که صرفا درگیر اطاله تصمیم یا موانع به ناحق هستند که برداشتن سنگ از پیش پای اینها کمک شایانی به پیشرفت کشور دارد.
لینک کوتاه :