جراحی در شرایط اضطرار
رضا صادقیان *
تجربه سیاستهای آزادسازی در دهههای گذشته حکایت از آن دارد که این سیاستها در شرایطی اتفاق افتاده که دولتمردان راهی دیگر به غیر از اجرایی کردن این سیاستها پیشرو نداشتهاند.
آنگونه که مشخص است هر زمان که دسترسی دولت به منابع ارزی از قبل فروش نفت و کسب این درآمدها امکانپذیر بوده، دولتها به دلیل در نظر گرفتن مصلحتهای سیاسی، ترس از کاهش محبوبیت دولت و یا گام برداشتن به سوی سیاستهای پوپولیستی اساسا تمایلی به افزایش قیمتها و واقعی شدن هزینهها نداشتهاند. این مهم تا زمانی که درآمدهای نفتی پابرجا بوده است با جدیت تمام از سوی دولتها به اجرا گذاشته شده است، اما در شرایطی که میزان فروش نفت به دلیل تحریمها و یا پایین آمدن قیمت نفت در بازارهای جهانی اتفاق افتاده، دولتهای وقت برای تامین هزینههای جاری به سوی اجرای سیاستهای مبتنی بر آزادسازی قیمتها روی آوردهاند. کاهش درآمدهای نفتی امکان ادامه دادن سیاستهای حمایتی را نداده است، بنابراین دولتها دقیقا در هنگام فشار و تنگنا به سوی اجرای سیاست آزادسازی قیمتها رفتهاند.
خبرهای منتشرشده در خبرگزاری ایرنا در دوره دولت سیزدهم حکایت از آن دارد که صادرات روزانه نفت ایران به بیش از یک میلیون بشکه رسیده است. براساس پیشبینیها این احتمال وجود دارد که صادرات نفت به یک میلیون و دویست هزار بشکه برسد. شادی خبرگزاری رسمی دولت قابل درک است. پیگیری این خبر در سایر خبرگزاریها نیز به همین ترتیب است. به عبارتی وضعیت فروش و صادرات نفت طی سه سال گذشته آنقدر در بنبست قرار داشته که صادرات یک میلیون و دویست هزار بشکه در روز را «افتخار» دولت جدید میخوانند.
با توجه به اطلاعات منتشرشده از سوی سازمان اوپک، ایران در تمام ماههای سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸) روزانه بیش از سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت تولید و صادرات میکرده است. اینکه برخی کارشناسان اقتصادی باور دارند که بالاترین درآمدهای نفتی در دولت احمدینژاد اتفاق افتاده، براساس این آمار است. در همان تاریخ ظرفیت اسمی تولید نفت در ایران بیش از پنج میلیون بشکه نفت بوده است.
این رویه تا دو سال پس از آن نیز ادامه داشته است؛ پس از اعمال تحریمهای بینالمللی در سال ۲۰۱۲ به یکباره میزان صادرات ایران به بیش از ۵۰ درصد کاهش مییابد و جای نفت ایران در بازار بینالملل را نفت کشورهایی مانند کویت، عربستان، لیبی و عراق میگیرند. این روال تا سال ۲۰۱۵ میلادی (۱۳۹۴) نسبتا به همین ترتیب ادامه پیدا میکند. براساس آمارهای موجود و پس از امضای برجام فروش نفت ایران از روزی ۹۰۰ هزار بشکه در کمتر از ششماه به بالای دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز میرسد و این همه یعنی افزایش درآمدهای نفت و ادامه سیاستهای حمایتی در بخشهای مختلف اقتصاد. مطالعه خبرگزاریهای اقتصادی جهان در همان بازه زمانی حکایت از آن دارد که کشورهای طرف قرارداد ایران از بازگشت نفت ایران در بازار انرژی به دلیل کیفیت آن خشنود بودهاند.در سالهای اخیر و برای مرتبهای دیگر نیز شاهد تکرار همین رویداد، حذف تدریجی نفت ایران از بازار و کاهش درآمدهای کشور هستیم. فروش نفت ایران تا اواخر سال ۹۷ بدون هیچ مشکلی ادامه پیدا کرد، با وجودی که آمریکا در اردیبهشتماه سال ۹۷ از برجام خارج شده است، اما هنوز سیاست تحریمها و ایجاد مانع برای فروش نفت ایران تاثیر خود را در اقتصاد ایران نشان نداده، اما با گذشت کمتر از یک سال فروش نفت ایران روزانه به ۵۰۰ هزار بشکه میرسد. این همه یعنی افزایش نرخ ارز، گران شدن کالاهای اساسی، کاهش منابع ارزی، تامین منابع دولت از فروش ارز و… تاریخ اجرای این سیاست از سوی دولت دوم حسن روحانی اردیبهشتماه سال ۱۳۹۸ است. دقیقا در روزهایی که دولت سرمایهگذاری و تبلیغات گستردهای برای جذب سرمایههای خرد به بازار سرمایه انجام میداد، شاهد افزایش نرخ تورم هم بودیم. از سوی دیگر دولت توان پرداخت یارانه کالاهای اساسی را نداشت و به سوی آزادسازی قیمتها رفت. به واقع در بدترین شرایط و پس از قرار گرفتن در فشارهای مالی به اجرای سیاستها اقدام کرد؛ سیاستی که با افزایش قیمت سوخت، کالاهای اساسی، اجاره مسکن، قیمت زمین و ملک و… اتفاق افتاد.
در تمام این سالها، خصوصا در زمانی که دولتها به درآمدهای سرشار نفت دسترسی داشتهاند و میتوانستند براساس همان درآمدها اجرای برخی سیاستها را وعده بدهند و یا هنگام تبلیغات انتخابات به مردم وعدههای ساخت و آبادانی و رفاه برای همه مردم را با صدای بلند اعلام کنند، از واقعی کردن قیمتها، اتخاذ سیاستهای تعدیل، کاستن از حجم میزان یارانهها و یکسانسازی قیمتها خبری نبوده است. دولتها دقیقا در زمان فشار و تنگنا اقدام به چنین سیاستی کردهاند؛ اجرای سیاستی که قبلتر از آن تاثیر خود را در زیست روزمره مردم نشان داده است.
*کارشناس اقتصادی
لینک کوتاه :