سقط جنین در کشور؛ بودن یا نبودن؟
فرهاد خادمی *
«در ایران سقط عمدی یا جنایی نزدیک به یکسوم کل سقطها را تشکیل میدهد که رقم بالا و خجالتآوری است؛ در سال حدود ۵۳۰ هزار سقط عمدی در کشور داریم. سقط خود به خودی که ۴۴ درصد سقطها را تشکیل میدهد خیلی رقم بالاتری از استاندارد دنیاست؛ یعنی حداقل دو برابر است.»
جملات فوق را دشمنان بالفطره ایران اسلامی، معاندین و مغرضین در فضای مجازی به عنوان شایعه و با هدف تخریب ارزشهای والای خانوادگی ایرانیان نگفتهاند! این جملات و کلمات فوق را دکتر محمداسماعیل اکبری رییس کمیته جمعیت مجمع تشخیص مصلحت نظام و از طراحان قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بیان کرده است. پس همینجا تکلیفمان را با کسانی که کلا منکر سقط جنین در کشور هستند و این حرفها را توطئه استکبار جهانی و بلندگوهای تخریبگر آنان میدانند روشن میکنیم که مبادا بخواهند ما را هم بلندگوی استکبار بدانند!! و به آنها عرض میکنیم این جملات را خودیها آن هم از نوع «شهروندان درجه یک و مقبول نظام» فرمودهاند تا خیالشان کاملا تخت باشد و به ما انواع وصلهها را نچسبانند.
تمایل به سقطجنین و انجام آن در همه جوامع انسانی همواره یکی از مهمترین مباحث جنجالبرانگیز بوده و چه تظاهراتهایی که برگزار نشده است با چشمپوشی از چالشهای موجود در دنیا؛ سقط جنین در ایران از زمانی که سیاستهای فرزندآوری و افزایش جمعیت و سیاست حذف روشهای ضدبارداری در واحدهای درمانی و حتی حذف سیستم غربالگری در دستور کار قرار گرفت، موضوعی جنجالیتر و چالشیتر شده است.
مشکل بزرگتر در اینجاست که مسوولان کشورمان حاضر به پذیرش وقوع نهان و پنهان «سقط جنین» نیستند و همچنان بر سیاست مرغ یک پا دارد، تاکید میکنند و حتی با توسل به شرعیات و مباحث دینی هم نتوانستهاند جماعتی را از توسل به سقط جنین باز دارند.
به یک آمار عجیب دیگر توجه کنید: «دو سال پیش رییس انجمن علمی جنینشناسی خبر داد که روزانه به حیات بیش از هزار جنین قبل از به دنیا آمدن نقطه پایان گذاشته میشود. آماری که میتوان گفت از هر نوع مرگی در کشور مانند تصادفات جادهای، سکته، سرطان و… بیشتر است. محمدمهدی آخوندی رییس انجمن علمی جنینشناسی در این زمینه به رسانهها گفته بود: «سال ۸۴ قانون سقطدرمانی تصویب شد، در سال ۸۵ پزشکی قانونی اعلام میکند، حدود سه هزار مورد در کل کشور از این سازمان مجوز سقط دریافت کردهاند و سال ۹۴ این آمار را حدود «۱۰ هزار مورد» اعلام میکند، اما آمار تمام سقطها یعنی سقطهای قانونی و غیرقانونی بسیار فراتر از این است و هر سال نیز بر شدت آن افزوده میشود. سال ۹۲، وزارت بهداشت آمار سقطجنین را ۲۵۰ هزار جنین در سال اعلام کرد یعنی هر روز حدود ۷۰۰ موجود زنده، کشته میشوند!!!»
اینکه چرا تمایل به سقط جنین در کشور زیاد شده است علتهای گوناگون و فراوانی دارد و آنچه بدیهی است جنین محصول بارداری است و سقط جنین محصول بارداری ناخواسته! بسیاری از خانوادهها و مادران که متقاضی سقط جنین هستند شرایط سخت اقتصادی، عدم بهداشت مناسب، عدم دسترسی به تغذیه مناسب، عدم امنیت شغلی همسرانشان و محیا نبودن دیگر شرایط زندگی و امکانات را از مهمترین دلایل برای توسل به سقط جنین بیان میکنند. تعداد زیادی از خانوادهها حذف اقدامات ضدبارداری را در حقیقت نوعی ورود و دخالت در حریم خصوصیشان قلمداد میکنند و سیاست تشویق به فرزندآوری و جوانی جمعیت را با شرایط روز کشور مغایر دانسته و یک امر تحمیلی بیان میکنند.
به هر حال مسوولان بهداشتی و سیاستگذار در این امر باید بدانند در قبال طرفداران فرزندآوری و جوانی جمعیت نیز موافقان سقط جنین قرار دارند و جمعیت کمی هم حسب آمار نیستند. وقتی در کشور سالانه یک میلیون نوزاد به دنیا میآید و در ازای آن بیش از ۵۰۰ هزار نوزاد به روشهای قانونی و زیرزمینی از بین میروند عملا سیاستهای طراحیشده در کشور ابتر میماند که این مهم باید زنگ خطر را برای همه دستاندرکاران امور اجتماعی کشور به صدا درآورد تا طرحی نو دراندازند و سیاستهایی دیگر را فراروی خود قرار دهند!
* روزنامهنگار و کارشناس مسائل اجتماعی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :