ناامیدی یعنی شروع مرحله برگشتناپذیر
حشمتالله فلاحتپیشه *
فرصتها در دنیای دیپلماسی بسیار فرار هستند و آنطور که یکی از نظریهپردازان بزرگ میگوید در تصمیمگیریهای عمده در دنیا باید شرایط ملی، منطقهای و جهانی با هم تطبیق داده شود و بهترین تصمیمات، تصمیماتی است که در شرایط بهینه گرفته شود. ضمن اینکه کشورها در این تصمیمگیریها ماهی منافع خود را صید میکنند.
واقعیت این است که مسوولان سیاست خارجی ما دیپلماتهای قویای نبودند و نه تنها از فرصتها استفاده نکردند، بلکه فرصتهای زیادی را برای دیگران اعم از دشمنان، رقبا و حتی دوستان فراهم کردند. به عنوان نمونه در موضوع برجام چند فرصت طلایی برای احیا وجود داشت و ایران نه تنها از آنها استفاده نکرد، بلکه آنها را تقدیم دیگران کرد.
تحلیل وضعیت موجود برجام و مذاکرات احیای آن اما با بررسی آخرین تحولات ممکن است. یکی از این تحولات صحبتهای وزیر خارجه ایران در داووس بود که سعی کرد بیش از هر چیز توپ را در زمین آمریکاییها بیندازد. اتفاق دیگر هم دعوت سه روز پیش رابرت مالی به کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا بود که نشاندهنده واقعیات بیشتری از موضوع بود. ما شاهد نوعی توازن در آنجا بودیم و دیدیم که در سنا که همواره به عنوان مانع تلقی میشده، احیای برجام طرفداران جدی دارد و همگان میپذیرفتند که ترامپ با خروج از برجام، اشتباه کرد.
این نکته نشان میدهد برجام ریشههای قوی در دنیای سیاست خارجی امروز داشته است. یک نظریه متاسفانه یکسان انگار و افراطی اما سبب شده که فضای دیپلماسی از راه دور بسته شود لذا شرایط فعلی نسبت به شش ماه قبل متفاوت است. شش ماه قبل همه سعی داشتند برجام را از داخل یک دالان امن پیش ببرند به گونهای که عوامل حاشیهای و اختلافی بر آن اثر نگذارد. همین باعث شد که این مذاکرات ادامه یابد و طرفین دو ماه قبل به یک متن اصلی توافقی رسیدند که بر اساس آن تعهدات ایران و آمریکا و متحدانش مشخص است. از آن زمان به بعد اما موانعی ایجاد شد. اولین خاکریز و مانع را هم روسها درست کردند و از بعد آن سرعت پیشرفت مذاکرات کم و آن دالان امن حذف شد و فضا برای اثرگذاری عوامل منفی فراهم شد.
طبق قرائن، تا قبل از انتخابات آمریکا، برجام به یک نقطه مثبت برای دولت بایدن تبدیل شده بود اما از الان به بعد آنچه که شکل میگیرد، سیاست مهار ایران است. یعنی قبلا سیاست دیپلماسی مطرح بود و الان سیاست مهار مطرح است لذا قبل از این فقط موضوع برجام مطرح بود که در آن احتمال توافق وجود داشت اما الان راههای مختلفی مطرح میشود و در کنار برجام، راهحلهای تحریمی- اعم از تحریمهای موجود و فشارهای حداکثری- وجود دارد. در واقع تکگزینه برجام که تا چند ماه قبل گزینه برتر بود، جای خود را به سه گزینه برجام، حفظ شرایط کنونی تا انتخابات میاندورهای آمریکا و سیاست فشار حداکثری داده است؛ سه گزینهای که گفته شده الان در آمریکا مطرح است و دولت هم تمایل به احیای برجام دارد اما مساله این است که دو طرف هنوز در مذاکرات برجام به یک سیاست ابتکاری نرسیدهاند. خیلی جای امیدواری بود که در سطح کلان در مثلث قطر، عمان و ایران این گشایش ایجاد شود اما معتقدم که اگر آمریکاییها دوباره سیاست تحریمی تازه را شکل دهند و به ویژه علیه نهادهای نظامی ایران تحریم اعمال کنند، شرایط سختتر خواهد شد. به نظر من هنوز برجام در آن سه گزینه نقش اول را دارد اما با سیاستهای افراطی احتمالی ممکن است که این نقش کاهش یابد.
نکته آخر اینکه، اگر نوعی ناامیدی در ایران نسبت به احیای برجام شکل بگیرد، ممکن است تحولاتی ایجاد شود که عملا اوضاع را برگشتناپذیر کند. واقعیت این است که دولت الان سیاست رضایتی در پیش گرفته و این سیاست همخوان با ناامیدی نسبت به احیای برجام است اما اگر بعد از این فعالیتهای ضدبرجامی در آمریکا و منطقه را مشاهده کنیم امکان شروع دوران جدید در ایران و برداشتن گامهای هستهای جدید هم وجود خواهد داشت.
* تحلیلگر مسائل بینالمللی
اخبار برگزیدهگفتوگولینک کوتاه :